در هیاهوی خبرهای جعلی و محدودیتها گاهی این نگرانی برجسته میشود که مبادا رسانه خبررسان، رسانه گزارشگر، رسانه راستگو مرده باشد. میدپوینت در یک سال گذشته در کنار رصد و ثبت وقایع رسانهای، هر ماه، محتوای تولیدشده رسانهها در ایران و افغانستان را هم مطالعه کرده و آنهایی را که خبرساز بودهاند یا ویژگی برجستهای داشتهاند به اندازه وسعش در گزارشهای ماه خود معرفی کرده است.
در نوروز ۱۴۰۳ ما در حساب ایکس/توییتر میدپوینت دعوت کردیم که بهترین محتوای رسانهای تولید شده در سال ۱۴۰۲ را معرفی کنید.
از فهرست بلندی که به یاد کاربران ایکس آمد میتوان به نام رسانههای آسو، فکتنامه، پادکستهای گازت، رادیو مرز، ماجرای مشروطه، پرسه، وبسایت راستیاد، مجلههای چشمانداز ایران و اندیشه پویا، روزنامه پیام ما اشاره کرد. از بین شخصیتهای رسانهای از کارهای سیروس علینژاد، مریم فومنی، عرفان ثابتی، حسین باستانی، نیوشا صارمی و سمیرا قرایی نام برده شد.
به برنامه بین سطور در بیبیسی، انتشار ویدیوی برخورد یک زن با یک روحانی در ایران اینترنشنال، انتشار بخشنامه حجاببانها در روزنامه اعتماد، گزارشهای فرزاد صیفیکاران و افشاگریهای یاشار سلطانی نیز توجه شده بود.
ما میدانیم گزارشهای زیادی به دلیل فشار و سانسور هرگز منتشر نشدند اما مرور آنچه در یک سال گذشته در رسانهها منتشر شده، به ما نشان میدهد روزنامهنگاران در ایران و افغانستان با وجود بازداشتها، ممنوعیتها، سرکوبها و فشارها توانستند کارهای ارزشمند زیادی را منتشر کنند. مرور این گزارشها به ما نوید میدهد که روزنامهنگاری زنده است.
اردیبهشت ۱۴۰۲
مهدیه بهارمست، گزارشگر روزنامه جهان صنعت، پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت در مطلبی با عنوان «فروشندگان جان» از افزایش شدید خرید و فروش اعضای بدن در ایران نوشت. گزارشی که در شبکههای اجتماعی و رسانههای خارج از ایران بازتاب گستردهای داشت. اما در کمتر از ۲۴ ساعت، مدیرمسئول روزنامه به دادگاه احضار شد.
در گزارش مهدیه بهارمست گفته شده بود در نزدیکی میدان ولیعصر تهران، روبهروی کاخ دادگستری، کوچهای است که به «بازار فروش کلیه» تبدیل شده و در چند سال اخیر افراد به آگهیهای روی دیوار آن کوچه مراجعه میکنند.
به گفته این روزنامه به غیر از کلیه، آگهیهای پیوند کبد، مغز استخوان، قرنیه چشم، اهدای اسپرم و تخمک هم به دیوار کوچه اضافه شده است. همچنین در این گزارش آمده بود که به دلیل فقر ایرانیان اعضای بدن خود را به کشورهای همسایه میفروشند.
میزان، خبرگزاری قوه قضاییه ایران اعلام کرد ۱۶ اردیبهشت مدیرمسئول روزنامه را برای ارائه «مستندات و توضیحات لازم درباره مطلب ادعایی» احضار کرده است. سه روز بعد هم اعلام کردند به دلیل ارائه نشدن اسناد و «مجعول بودن» خبر، علیه این روزنامه اعلام جرم شده است.
خرداد ۱۴۰۲
محمد باقرزاده، روزنامهنگار روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان داغ «ماندگار» که ۲۱ خردادماه منتشر شد از آزار شدید کودکان در یک مرکز نگهداری کودکان خبر داد. این گزارش، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسی زبان داشت و یک روز پس از آن، نویسنده خبر داد که منابع گزارش او تهدید و احضار شدهاند.
در این گزارش به نقل از یکی از مربیان پیشین موسسه خیریه زنجیره مهر ماندگار آمده است که پس از شبادارای یک کودک هفت، هشت ساله، «دستوپای این کودک با اتو سوزانده میشود و بعد هم در حمام ساختمانی قدیمی که پر از سوسک است، زندانی شده و غذایش به نان خشک و آب محدود میشود و این روند یک هفته ادامه پیدا میکند.»
روایت دست اول رویا بابایی از زندگی سخت یک خواهر و برادر معلول با عنوان اینجا «فقر» هم اشک میریزد از دیگر گزارشهای تاثیرگذاری بود که در خبرآنلاین منتشر و بارها به اشتراک گذاشته شد.
ستاره حجتی و مهتاب جودکی در گزارشی تحقیقی و افشاگرانه در روزنامه پیامما با عنوان ردیابی مسمومیت «ارس»، از آلودگی رادیواکتیو و فلزات سنگین در رودخانه مرزی ارس و تاثیر آن بر افزایش سرطان خبر دادند که تیتر یک روزنامه بود.
در روزنامه اعتماد هم بنفشه سامگیس «پس از ۶ ماه تحقیق» گزارشی از سوختبرها با عنوان «جادههای سوخته» در ایرانشهر نوشت که شروعی چنین جذاب و دردناک داشت: «رسم بلوچ این است كه زن شوهرمرده، تا ۴ ماه و ۱۰ روز سیاهپوش و خانهنشین میشود و هیچ مردی جز پدر، برادر یا فرزند پسر، روی او را نمیبیند… سال ۱۴۰۱، ماشین ۱۷۰ سوختبَر، هنگام سوختكِشی در جادههای اطراف ایرانشهر و سرباز، منفجر شد و ۱۶۸ نفرشان کشته شدند. از این ۱۷۰ سوختبر، ۱۴۷ نفرشان زن و بچه داشتند...»
تیر ۱۴۰۲
زینب رحیمی، خبرنگار محیط زیست روزنامه شرق در گزارشی ویدیویی توضیح داده که سازمان هواشناسی چگونه با دستکاری دادههای هواشناسی، خسارت هنگفتی به اموال عمومی و منابع ملی وارد کرده است.
براساس این گزارش تحقیقی، امکان رانت و فساد اقتصادی در عملکرد سازمان هواشناسی وجود دارد و تغییر دادهها موجب افزایش تعرفه گاز و برق شده است.
سلسله گزارشهای روزنامه شرق درباره زنکشی و خشونت علیه زنان نیز بازتاب گستردهای داشت و به اعلام جرم دادستان تهران علیه مدیرمسئول روزنامه شرق انجامید.
نسترن فرخه در گزارشی با عنوان «سارقانی با نمای جدید» از «دزدیدن» دختران به قصد «بریدن موهای بلند آنها» نوشت.
همچنین، مریم لطفی در گزارشی تحقیقی با عنوان «هر چهار روز یک زن کشی» خبر داد که دستکم ۱۶۵ زن در دو سال گذشته به دستِ مردان خانوادهشان کشته شدهاند.
مرداد ۱۴۰۲
روزنامه شرق دو گزارش درباره تبعات محدودیت غربالگری در ایران منتشر کرد که مورد توجه قرار گرفت. مریم لطفی در گزارش «حریم نامشخص غربالگری» نوشت در نتیجه سیاستهای جدید، «خانوادهها خودشان باید درخواست غربالگری بدهند و این به سطح علمی و مالی مادر و خانواده بستگی دارد».
در این گزارش به نقل از رییس یک آزمایشگاه تخصصی سلامت جنین گفته شده بود که با اجرای قانون افزایش جمعیت و گرفته شدن حق اظهارنظر از ماماها برای غربالگری، در مرکز آنها سال گذشته ۱۲ کودک با سندروم داون به دنیا آمدهاند.
نسترن فرخه هم در همان شماره به نقل از کارشناسان درباره «رشد ناهنجاریهای ژنتیکی» هشدار داد و نوشت جامعه ایران در صورت ادامه این روند با افزایش ناهنجاریها در نسل جدید مواجه خواهد شد.
زهرا جعفرزاده، روزنامهنگار هممیهن در گزارشی با تیتر «روزنامهنگاری در حبس» به مناسبت روز خبرنگار، یک سال سخت برای روزنامهنگاران، محدودیتها، شکایتها و بازداشتها را روایت کرده است. در این گزارش به نقل از یک دانشجوی ترم ششم رشته ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی آمده است: «قطعا اتفاقات اخیر، آنها [دانشجویان رشته روزنامهنگاری] را ترسانده اما این ترس منجر به توقف نشده است. بههرحال باید یکسری از افراد راه را برای بقیه باز کنند.»
زینب مرزوقی، خبرنگار فرهیختگان، روز ۳۱ مرداد، جزئیات جدیدی از درگیری بر سر حجاب در نارنجستان قوام شیراز منتشر کرد. او در گزارشی با عنوان «دوربین مداربسته نارجستان قوام شیراز چه میگوید؟» نوشته است که زن چادری آمربهمعروف، شروعکننده برخورد فیزیکی و ضربوشتم بوده است.
شهریور ۱۴۰۲
بنفشه سامگیس، روزنامهنگار اعتماد در گزارشی با نام «حکایت ما و دلتنگیهایمان»، داستان ۱۴ روزنامهنگار زن را که برای امرار معاش، مشغول کارهای دیگری شدند، روایت میکند. در بخشی از این گزارش آمده: «كوچ از يک تحريريه به تحريريه ديگر در ۱۸، ۱۹ سال گذشته، طاقتفرسا بود و شرايط به سمتی من را كشاند تا سراغ حرفهای نرمتر و آرامتر بروم.»
در گزارش خبرساز دیگری با عنوان «جای خالی این ۱۵۷ نفر»، خانم سامگیس نوشت از سال ۱۳۸۵ تا مردادماه ۱۴۰۲، دهها استاد دانشگاه با حکمهایی مانند اخراج، بازنشستگی اجباری و ممنوعیت موقت یا دائم روبرو شدهاند. در این گزارش، نام ۱۵۷ استاد دانشگاه منتشر شده بود.
زهرا جعفرزاده و سوگل دانائی، روزنامهنگاران هممیهن در گزارشی با نام «افزایش معنادار افسردگی و ناامیدی» نوشتند که از هر پنج نسخه، یکی مربوط به بیماریهای روان است.
زهرا معرفت، خبرنگار ایلنا در گزارشی با عنوان «تصفیه کردند و تسویه حسابشان را ندادند»، روایتهای کارکنان روزنامه ایران از اخراج در آستانه بازنشستگی را منتشر کرد. در این گزارش آمده است: «به لطف قراردادهای موقت، هیچ دادگاه و مرجعی قدرت این را ندارد که چنین حکم ناعادلانهای را باطل کند و این تلخترین بخش ماجراست.»
مهر ۱۴۰۲
گزارش روزنامه شرق با عنوان «تراز ناتراز کنکور؟» نوشته شهرزاد همتی نشان میدهد که کارنامه داوطلبان کنکور سال ۱۴۰۲ دستکاری شده است.
زهرا جعفرزاده، خبرنگار هممیهن در گزارشی با عنوان «رانده از وطن، بیپناه در خانه میزبان» ماجرای تلخ حمله به خانه مهاجران افغانستانی در قزوین را روایت میکند.
در گزارشی با عنوان «شهر محدودیتها» مرجان زهرانی در روزنامه شرق درباره پلمپهای سریالی کافهها در مشهد مینویسد.
بنفشه سامگیس، خبرنگار اعتماد در گزارشی خبر داد که از ابتدای مهر امسال، ۳۲ هزار استاد حقالتدریسی دانشگاه آزاد حذف شده و کرسی استادی به ۲۰ هزار دانشجوی دکترا واگذار شده است.
روزنامه اعتماد در گزارشی به قلم لیلا مهداد با عنوان «پرواز از ارتفاعات کوزو»، خودکشی نوجوانان در ساختمانهای مسکن مهر را بررسی کرده است.
هدی هاشمی در گزارشی با عنوان «توقیف بدون پیامک» به موضوع توقیف خودروها به دلیل «بیحجابی» میپردازد و مینویسد که موضوع حجاب حالا وارد فاز جدیدی شده است.
آبان ۱۴۰۲
روزنامه هشت صبح، بزرگترین روزنامه مستقل افغانستان، در گزارشی با نام «بسیج طالبان در شبکههای اجتماعی» خبر داد که طالبان در دو سال گذشته صدها نفر را برای تبلیغ و ترویج دین و سیاست در رسانههای اجتماعی استخدام کردهاند. طالبان همچنین افرادی را استخدام کرده تا از اقدامات این گروه در شبکههای اجتماعی حمایت کنند و نشان دهند که طالبان از حمایت مردمی برخوردار است.
فائزه پوزش، خبرنگار دنیای اقتصاد در گزارشی به نام «طلای پنهان اقتصاد ایران» که هفدهم آبان منتشر شد، نوشت: «زنان گنج اقتصاد ایران هستند؛ اما سیاستی برای استفاده از ظرفیت این بخش از جامعه طراحی نشده است.»
پریسا هاشمی، خبرنگار هممیهن در «پنهان کردن انفجار نرخ مسکن» گزارش داد دولت نزدیک به ۹ ماه مانع انتشار آخرین گزارش مرکز آمار درباره قیمت مسکن شده است.
نسترن فرخه، خبرنگار شرق در گزارشی میدانی با نام «مثل آبنباتی در دست کودکان» درباره مصرف ماده مخدر ناس و ترکیبات آن در میان کودکان و بزرگسالان روستاهای چابهار نوشت.
غزل حضرتی و محمد باقرزاده در گزارشی با تیتر «پایان مراقبتهای ویژه»، محدودیتهای تهیه گزارش درباره آرمیتا گراوند را روایت کردند.
آذر ۱۴۰۲
گزارشی با عنوان «مادران نفرینشده» نوشته پریسا هاشمی، هفتم آذرماه در پایگاه خبری دیدهبان ایران منتشر شد. نویسنده گزارش به سراغ مادرانی رفته که در خانههای امن زنان تهران زندگی میکنند و مجبور شدهاند کودکان حاصل از تجاوز را به دنیا بیاورند. شیما قوشه، وکیل و فعال حقوق زنان در این گزارش میگوید: «متاسفانه قانونگذار در مورد حاملگی ناشی از تجاوز کاملا ساکت است.»
محمد باقرزاده، خبرنگار اعتماد در گزارشی با عنوان «قصه زنی که شیفته فوتبال بود» زندگی و مرگ سحر خدایاری معروف به دختر آبی را در گفتوگو با خانواده و افراد آگاه از پرونده روایت میکند. در بخشی از گزارش، خانواده سحر در روایتِ تجربه بازداشت و زندان او در سال ۱۳۹۷میگویند: «سحر پس از آزادی آدمی دیگر شده بود، شبها بيدار بود و سعی میكرد روزها بخوابد، روزانه به سختی چند جمله میگفت و بهشدت كم حرف شده بود، غذا نمیخورد و اصلا علاقهای نداشت درباره آن چهار شبانهروز چيزی بگويد.»
همزمان با مسدود شدن شماری از خیاطیهای زنان به دستور طالبان، وبسایت اطلاعات روز، در گزارشی با عنوان «چرخ بقا» با برخی از آموزگاران و مسئولان مراکز آموزش خانگی زنان گفتوگو کرده است.
الهه رسا هم در گزارشی با عنوان «نبض در حال خاموشی» وضعیت دشوار زنان خبرنگار در رسانههای حوزه غرب افغانستان را بررسی کرده است. یکی از خبرنگاران زن در این گزارش میگوید: «در دو سال اخیر حضور زنان در رسانهها کمرنگ شده و در رسانههای محلی حضور گزارشگران، گوینده و مجری خیلی کم شده است، اما دخترانیکه با قبول دشواریها به کار خود ادامه دادهاند نیز دلهره و هراس دارند که مبادا با نشر خبری مخالف ایده طالبان خطری متوجهشان شود.»
دی ۱۴۰۲
گزارش میدانی زهرا معرفت، خبرنگار ایلنا از خودکشی شش کارگر شرکت پتروشیمی چوار ایلام، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت. در بخشی از این گزارش آمده است: «بومیهای اینجا با لیسانس و فوق لیسانس و دکتری به عنوان کارگر روزمزد پیمانکاری وارد پتروشیمی میشوند و وقتی هم که کار پیمانکار تمام میشود به راحتی اخراجشان میکنند.»
نیره خادمی، خبرنگار اعتماد در «توقیفهای سرگردانکننده» از ضبط خودروها با پیامک كشف حجاب نوشته است. خانم خادمی همچنین از ده حقوقدان درباره حدود قانونی توقیف خودرو به علت كشف حجاب پرسیده که همه این حقوقدانها این عمل را «غیرقانونی» توصیف کردهاند.
فرشته فریادرس، خبرنگار تعادل در گزارشی تحقیقی، مافیای پشت پرده در واردات برنج را بررسی کرده است. این گزارشگر نوشت کارخانه «طبیعت» ۱۴۰۰ میلیارد دلار ارز ترجیحی دریافت کرده، اما تنها ۱۴۰ میلیارد تومان خرج خرید تجهیزات شده است و سرنوشت مابقی پولها مشخص نیست.
زینب رحیمی، خبرنگار شرق در «انتخابی تلخ در گودال دشوار زندگی» از خودکشی یک محیطبان در گیلان گزارش داد. در بخشی از گزارش آمده است: «بدونشک بهزاد شوکتی درگیر مشکل مالی شدیدی بود. یکی از همکارانش میگوید او همیشه شرمنده زن و بچهاش میشد. گاهی ۲۰هزار تومان کرایه برگشت به خانه را نداشت و مجبور میشد از دیگران قرض بگیرد.»
در دی ۱۴۰۲، دو رسانه معتبر افغانستان هم در گزارشهایی به شکنجه زنان در زندان طالبان پرداختند. رسانه رخشانه در دو گزارش «برای تاریخ؛ روایت دو زن از تجربهی تلخ در زندان طالبان»، «فاحشه خطاب کرده تا سرحد مرگ شکنجه کردند»، روایتهایی از دو زن زندانی پیشین را منتشر کرد. روزنامه ۸صبح نیز در گزارش «زنی زیر شکنجه طالبان؛ در هنگام شلاق زدن میخندیدند» به نقل از زنی به نام مریم نوشت: «هرکدامشان ده ده شلاق میزد و باز خنده میکرد… (گریه)، وجود ما را پارچهپارچه و تکهتکه کردهاند.»
احسان امید، خبرنگار اطلاعات امروز در سلسله گزارش «سختیهای بیپایان مهاجران افغانستانی در ایران» از تجربه کار و زندگی در ایران نوشت. او در آخرین بخش این گزارش گفت: «تجربه زندگی روزمره شماری از مهاجران نشان میدهد که تعدادی از مردم محل حتی مهاجران را همسطح با طالبان میدانند.»
بهمن ۱۴۰۲
شادی مکی، خبرنگار هممیهن در گزارش «طرد سالمندان به دلیل فقر» ماجرای رها کردن سالمندان در پارکها، پاتوقهای مواد مخدر و مراکز بهزیستی را روایت میکند. گزارش خانم مکی، «فقر مالی، مشکلات معیشتی و نبود مسکن مناسب» را از عوامل مهم رها کردن سالمندان معرفی میکند و احتمال میدهد که این پدیده افزایش یابد.
فاطمه باباخانی، دبیر منابع طبیعی و انرژی «پیام ما» در گزارش «فریاد از بینفسی» سهشنبههای اعتراضی اراک را مرور میکند. یکی از شهروندان اراک در این گزارش میگوید اعتراض را تا قطع مازوتسوزی و تعطیلی این نیروگاه ادامه میدهیم.
مریم احمدیفر، خبرنگار هممیهن در گزارشی با نام «مدارس خودمختار»، آموزش در مدرسههای مسجدمحور را بررسی کرده است. در بخشی از گزارش آمده است: «برخی رسانهها این مراکز را مدارس یاغی نامیدهاند؛ مدارسی که هدفشان، عصیان در برابر نظام تعلیم و تربیت رسمی است.»
بنفشه سامگیس، خبرنگار اعتماد در گزارش «خسارت نشئگی» از وضعیت مصرف انواع مواد مخدر در استانهای کشور میگوید. براساس این گزارش، الگوی اعتیاد در ایران در هفت سال گذشته کاملا تغییر کرده؛ ميزان مصرف ترياک به شدت كاهش يافته و جای آن را هروئين و شيشه گرفته است.
مجید خاکپور، خبرنگار «شهرآرا نیوز» در مستند ویدیویی «زخم باز» فاجعه انفجار قطار نیشابور، مرگبارترین حادثه ریلی تاریخ کشور، را مرور کرده است. ۱۷ سال پس از این حادثه، آقای خاکپور به روستای دهنو هاشمآباد نیشابور رفته و روایتهای «جگرسوز» روستاییان را ثبت کرده است. یکی از بازماندگان میگوید: «بزرگترها مردند، کوچکترها مردند، بچههای کوچیک هم مردند. نمیدونم این چه چیزی بود که همه را به کشتن داد. ما هیچی از دنیا نفهمیدیم. به عرض ۱۰ دقیقه همه را کشت.»
خبرگزاری خامهپرس در گزارشی به چالشهای اقتصادی رسانهها و تاثیر آن بر خبرنگاران زن میپردازد. براساس این گزارش، رسانهها پس از بازگشت طالبان دچار مشکلات اقتصادی شدهاند که سختیهای زیادی را برای خبرنگاران، بهویژه خبرنگاران زن ایجاد کرده است. زنان خبرنگار در این گزارش میگویند که ناچار شدند شغل خود را ترک کنند یا با حقوق پایین، کارهای زیادی انجام دهند.
الهه رسا، خبرنگار رسانه رخشانه در گزارشی تحقیقی با عنوان «سفیدنمایی، تمجید و پروپاگندا» افشا کرده حسابهای متعلق به زنان در شبکه اجتماعی ایکس، که به طور گسترده از طالبان حمایت میکنند، جعلی هستند. در این گزارش ادعا شده هیچ زنی پشت این حسابها نیست و هدف طالبان از این کار، ارایه «اطلاعات نادرست» است.
اسفند ۱۴۰۲
نازنین افتخار، خبرنگار پیام ما در گزارش «قتل بیصدایان» قتل کودکان معلول به دست خانوادههاشان را بررسی کرده است. براساس این گزارش، هزینههای سنگین نگهداری از معلولان و نبود قانون حمایت از آنها از دلایل اصلی قتل کودکان معلول است.
نویسنده روز نو در گزارش چندرسانهای «کار و کاسبی جدید» گفت «در بعضی از کلینیکهای خرید و فروش اسپرم، اسپرمهای دانشمندپرور هم پیشنهاد میشود که قیمتهای دهها میلیونی دارد.»
گزارش محمد باقرزاده، خبرنگار اعتماد با نام «ریزش جوانهها در دیار بلوطهای هزارساله» در سالنامه اعتماد، خودکشی بیسابقه کودکان و زنان در مناطق زاگرسنشین را روایت میکرد.
بهاره شبانکاریان، خبرنگار اعتماد در گزارش «مقتول شبها در کانکس شهرداری میخوابید» زندگی الیاس محمدی، پاکبان کشته شده را روایت کرده است: «چند روز بعد از اينكه الياس به قتل رسيد برادرش جنازه او را از پزشکی قانونی تحويل گرفت تا به كشور خودشان برای خاکسپاری ببرد.»
سیل سیستان و بلوچستان، موضوع داغ گزارشهای رسانهها در اسفندماه بود. برای نمونه، نسترن فرخه، خبرنگار شرق در گزارش «هجوم بیماریهای زنانه با سیل سیستان و بلوچستان» نوشت « بیشتر زنان سیلزده در حال حاضر به سوزش ادرار و بیماریهای قارچی مبتلا شده و بسیاری از کودکان و بزرگسالان هم دچار زخمهای پوستی شدهاند.»
ساجده عربسرخی، خبرنگار امتداد نیز با سفر به مناطق سیلزده، در سلسلهگزارشهای ویدیویی، وضعیت دشوار مردم را روایت کرد. او نوشت: «هلال احمر نیکشهر، اصلا ماشینی ندارد و از ادارهها خواسته خودشان بیایند و اگر چیزی لازم دارند از مرکز دپو بردارند. حال آنکه راهها بسته و کلا تردد امکانپذیر نبود.»
سارا سبزی، خبرنگار هممیهن در گزارش «تهدید، اخطار و پلمب» از محدودیتهای جدید برای فعالیت کافهها و کافههایبازی شهر تهران نوشت. مردی که کافهاش از ابتدای امسال ششبار پلمب شده، در این گزارش میگوید: «کافه در شرایطی ۶۰ روز پلمب شد که باید مالیات و اجاره این مدت را پرداخت کنیم. در این وضعیت تعداد مهمانها هم خیلی کمتر میشود و آنها را از دست میدهیم.»
فاطمه نصیری، خبرنگار دنیای اقتصاد در «ضربه فقر به تحصیل» گزارش داد نرخ ترک تحصیل در نیم دهه اخیر به بیشترین میزان رسیده است. در بخشی از گزارش آمده که در سالهای اخیر ناموفق بودن برخی از جوانان تحصیلکرده از داشتن شغل، باعث شده به این نتیجه برسند که «فعالیت در بازار کار به جای ادامهتحصیل انتخاب بهتری است.»
سلسله گزارشهای احسان امید با نام «قصه روزان ابری» در اطلاعات روز، داستانهای دخترانی را روایت کرده که بهدستور طالبان از آموزش محروم شدند. مژگان، یکی از این دختران گفته است: «با آمدن طالبان، من و خواهرم هم از مکتب و هم از کارکردن در کارگاه خیاطی محروم شدیم. این تلخترین روز زندگیام بود. روزی بود که آرزوهایم دفنخاک شد. دیگر نه کار توانستم و نه درس خواندم. اکنون زندگیام در نگرانی و ناامیدی سپری میشود.»
آوینا خراسانی، خبرنگار روزنامه ۸صبح در «زنان روستایی درباره سیاست چه فکر میکنند؟» از وضعیت این زنان گزارش داده است. یکی از زنان روستایی در گزارش گفته است: «ما خودمان به خاطر جنگ و دربهدری عمرمان هدر رفت و نتوانستیم درس بخوانیم. مکتب بود، معلم نداشت؛ سنگر جنگ بود. فکر میکردیم حال آرامی شد (با آمدن طالبان) و مکاتب باز میشود و حداقل دختران ما میتوانند درس بخوانند، اما وضعیت ما بدتر شد.»
گزارش افغانویتنس با عنوان «افزایش خودکشی زنان مرتبط با ازدواجهای اجباری، خشونت طالبان و دستگیریها» میگوید در دو سال گذشته، دستکم ۱۹۵ زن خودکشی کردهاند که خشونت خانگی، ازدواجهای اجباری، خشونتهای مرتبط با طالبان شامل تجاوز، بازداشت و محدودیتهای اعمالشده به دست طالبان از دلایل آن به شمار میرود.