در اردیبهشتماه ۱۴۰۴ فضای رسانهای و جامعه مدنی ایران با موج تازهای از فشارها، محدودیتها و برخوردهای قضایی روبهرو بود. حادثه مرگبار انفجار در بندر رجایی شهر مطبوعات و رسانهها را با آشفتگی، فشارهای امنیتی و اخبار ضدونقیض فراوان مواجه کرد؛ وضعیتی که یک بار دیگر نشان داد تا چه اندازه روزنامهنگاران برای انجام وظیفه حرفهایشان با واکنشهای امنیتی روبهرو میشوند. در عینحال مسدودسازی کارزارهای اعتراضی و شکایتهای متعدد از خبرنگاران گرفته تا تفتیش منازل و تعطیلی رسانههای مستقل، مجموعهای از وقایع پیدرپی بار دیگر وضعیت شکننده آزادی رسانهها، حق اعتراض و امنیت شغلی فعالان رسانهای را به نمایش گذاشته است. اما حوادث اردیبهشت برای رسانههای فارسیزبان به همینجا ختم نشد، مرگ نزهت امیرآبادیان روزنامهنگار سابق شرق موجی از واکنشها را در پی داشت و سبب شد بسیاری از روزنامهنگاران در شبکههای اجتماعی و به ویژه کانال باشگاه روزنامهنگاران ایرانی از روزهای دشواری که پشت سر میگذارند و فشارهای روانی و طردشدگی و دوری از تحریریهها و کوچک شدن فضای مطبوعات بنویسند. و درست در همین حین کشته شدن حمیدرضا درجاتی، عکاس خبری و ورزشی، در پیست اتومبیلرانی استادیوم آزادی بار دیگر بحثها را درباره نبود ایمنی در حین کار مطرح کرد.
انفجار در بندرعباس و برخورد ترکشهای آن به رسانهها
اخبار ضدونقیض در پوشش رسانهای، تهدید روزنامهنگاران و پا به میدان گذاشتن بلاگرها و تکذیبههای پیدرپی تمام فضای رسانهای روزهای پس از ششم اردیبهشت در حادثه مرگبار انفجار بندر رجاییشهر را اشباع کرد.
از همان ساعات ابتدایی سخنگوی دولت پزشکیان گفت: «رسانهها از گمانهزنی زودهنگام خودداری کنند.»
به فاصله یک روز پس از وقوع انفجار ششم اردیبهشت در بندر رجاییشهر دادستانی کل کشور در اطلاعیهای خطاب به فعالان فضای مجازی و رسانهها هشدار داد که انعکاس اخبار را رصد میکند. خبرگزاری قوهقضاییه، میزان، نیز از تشکیل پرونده قضایی، از سوی دادستانی تهران علیه برخی رسانهها روزنامهنگاران خبر داد و نوشت: «به برخی رسانهها و فعالین مجازی هم تذکر داده شد.»
حسین دلیریان همکار پیشین خبرگزاری فارس و سخنگوی کنونی مرکز ملی فضای مجازی نوشت: «بررسیهای ما نشان میدهد که اطلاعرسانی متناقض مسئولان در ساعات اولیه انفجار در بندر شهید رجایی، یکی از عوامل اوجگیری موج اخبار جعلی شد این روند از ساعتی پیش با متمرکز شدن اطلاع رسانی، کنترل شده اما موج دوم اخبار جعلی با «تحلیل تصاویر» و «شایعات» نیز آغاز شده است!»
علی احمدنیا، روزنامهنگار سابق و رئیس امور اطلاعرسانی دولت نیز با ارجاع به مصاحبه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نوشت: «قابل توجه کسانی که سوال دارند علل واقعی حادثه چیست چرا سریعتر اعلام نمیشه و یا مگه مشخص نبوده داخل کانتینر چی بوده پس چرا اعلام نمیشه! عزیزان این صحبتهای رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس را بشنویدکه میگه محتویات کانتینرها براساس اعلام دستگاه، موادی بوده که در کشاورزی استفاده می شود. ما تایید میکنیم که اظهارات وارد کننده با محل نگهداری محموله انطباق نداشته است.»
پس از انفجار در بندر شهید رجایی، پوشش ضعیف و تأخیر رسانههای رسمی، بهویژه صداوسیما، در اطلاعرسانی با انتقادهای زیادی روبهرو شد. آنچنانکه کاربران نزدیک به حاکمیت نیز به نحوه اطلاعرسانی اعتراض داشتند، سیدعلی موسوی از چهرههای نزدیک به جریان اصولگرا نوشت: «در این حادثه نیز بار دیگر شاهد نبود استراتژی رسانهای کارآمد برای مدیریت بحران بودیم.»
همزمان بسیاری از روزنامهنگاران از ممنوعیتها برای حضور بر سر صحنه حادثه نوشتند. مریم شکرانی روزنامهنگار اقتصادی در ایکس نوشت: «کسانی به اسم خبرنگار به رسانهها تزریق شدهاند که کارشان تکذیب است! درباره بندرعباس مینویسیم میگویند نه هیچ محدودیتی در اطلاعرسانی نبوده، درباره هواپیمای اوکراینی مینویسیم شلیک شده مینویسند حرف توی تاکسی میزنند!»
فشارهای رسانهای در روزهای پس از حادثه به حدی بود که خبرگزاری ایسنا خبری درباره در اختیار گمرک نبودن محموله منفجر شده را از روی خروجی حذف کند.
خبرگزاری ایلنا نیز ساعتی پس از انتشار گزارشی درباره محموله دپو شده با تیتر«محموله بسیار خطرناک منفجر شده با عنوان «کالای معمولی» وارد و دپو شده بود» مصاحبه با مدیرعامل بندری سینا را از روی خروجی خود حذف کرد. احسان آریان، روزنامهنگار در واکنش به این حذف نوشت: «ایلنا نیم ساعت بعد از انتشار یک گزارش با چنین تیتری، مجبور به حذف آن از صفحه مورد نظر شد. ما تحت لوای یک تروریسم دولتی در ابعاد دهها برابری حماس و جهاد اسلامی زندگی میکنیم.»
ابهامها و حذف اخبار از روی خروجیها به اندازهای بود که بسیاری از روزنامهنگاران نه تنها سردرگم بودند، بلکه با تلفنها و تهدیدهای امنیتی مجبور میشدند اخبار را از روی صفحات شخصیشان نیز حذف کنند. فرزاد صیفیکاران خبرنگار بیبیسی فارسی در ایکس نوشت: «نحوه خبررسانی رسانههای داخلی درباره انفجار بندر رجاییشهر عجیب است. تسنیم در خبری «اختصاصی» نوشته «علت انفجار مشخص شد» و در ادامه نوشته «علت نامعلوم» است! رکنا هم نوشته «علت مشخص» شد و «علت اصلی انفجار مخزن آمونیاک» بوده.»
همزمان، برخی بلاگرها با حضور در محل حادثه ویدئو و گزارش منتشر کردند؛ حضوری که از سوی برخی کاربران تلاشی برای اطلاعرسانی مستقل و از سوی برخی دیگر نمایشی و سودجویانه تعبیر شد. در این میان، صفحه یکی از بلاگرهای بندرعباسی بهدلیل «هنجارشکنی» مسدود و خود او بازداشت شد.
به دنبال حادثه انفجار بندرعباس، امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس در شبکه ایکس با معرفی صفحهای با عنوان «راه دیالمه» از دنبالکنندگانش خواست «آخرین اخبار، تصاویر مرتبط با انفجار در بندرعباس را از طریق این صفحه دنبال کنند. او در پاسخ به مخاطبی که از او پرسیده بود چرا باید یک نماینده مجلس به جای ارجاع مردم به خبرگزاریهای رسمی، یک صفحه منتسب به خودش را تبلیغ میکند، نوشت: «وقتی یه اتفاق مهم ذهن جامعه و افکار عمومی رو مشغول میکنه، معرفی یک منبع مطمئن برای خنثی کردن فیک نیوزها واجبه. برای ایراد گرفتن دنبال زیر بغل مار نگردید.»
این حادثه بار دیگر ضعف رسانههای رسمی در بحرانها و ضرورت ضوابط روشن برای حضور فعالان مجازی در صحنههای حساس را برجسته کرد.
مسدودسازی کارزارهای اعتراضی به دستور مقامهای قضایی: در اردیبهشت ۱۴۰۴ دو کارزار اعتراضی درباره پیامکهای هشدار حجاب که از اسفند ۱۴۰۳ در اصفهان آغاز و به شهرهای دیگر گسترش یافته بود، به دستور مقام قضایی در پلتفرم «کارزار» مسدود شدند. هر دو کارزار خواستار شفافسازی درباره منبع این پیامکها و توقف دخالت نهادهای غیردولتی در اجرای قانون حجاب بودند. حامد بیدی، مدیر پلتفرم کارزار، در واکنش نوشت:«مهارت بالایی میخواهد که با حذف کارزاری پر امضا، هم امضاکنندگان را عصبانیتر کنی و هم با پیامکهای تهدید آمیز، اعتماد عمومی را زیر سوال ببری.»
مسدودسازی کارزارهای عمومی در اردیبهشت به بیش از نه مورد رسید، از جمله کارزار لغو حکم اعدام امیرحسین مقصودلو (تتلو) که طی دو روز ۵۷۴ هزار نفر امضایش کرده بودند. علاوه بر این با شکایت فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران به دلیل انتشار کارزار «درخواست جلوگیری از حضور مجدد مهدی تاج در انتخابات فدراسیون فوتبال» پروندهای قضایی برای حامد بیدی مدیر این پلتفرم تشکیل شده است، آقای بیدی در حساب شخصیاش نوشت: «در دادسرای فرهنگ و رسانه توضیحاتی را ادا کردم. طبق معمول شاکیان، مدیرعامل پلتفرم را متهم به «انتشار اکاذیب از طریق رایانه» کرده بودند.»
شکایت داماد رئیسی از یک فعال رسانهای: هاتف صالحی، فعال رسانهای، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت به دنبال شکایت مقداد نیلی، داماد ابراهیم رئیسی، به ۹۱ روز حبس تعزیری و ۱۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شده است. به گفته آقای صالحی، علت این حکم استفاده از عبارت «حلقه مقداد» در یک پست شبکه ایکس بوده که در ۲۵ اسفند ۱۴۰۲ منتشر شده بود.
تعطیلی موقت استودیو پات: حسین رزاق، همبنیانگذار استودیو پات از تعطیلی موقت این رسانه خبر داد و تأکید کرد این تصمیم ارتباط مستقیمی با فشارهای امنیتی ندارد، او نوشت: «تصمیم به این تعطیلی برای تجدید قوا گرفته شده است.» رزاق به فشارهای امنیتی اشاره کرد که پس از پلمپ استودیو و بازداشت مهدی محمودیان شدت گرفت. استودیو پات رسانهای مستقل بود که با هدف گفتوگوی آزاد و روایتهای انتقادی راهاندازی شد. اما پس از بازداشت مهدی محمودیان و پلمب دفتر، فعالیتش متوقف شد.
شکایت مدیران منطقه آزاد قشم از یک روزنامهنگار: مرضیه حسینی، روزنامهنگار حوزه مناطق آزاد نوشت مدیران سازمان منطقه آزاد قشم از او شکایت کردهاند. بر اساس ابلاغیه قضایی، او طی پنج روز باید خود را به دادسرای عمومی و انقلاب قشم معرفی میکرد. خانم حسینی از منتقدان عملکرد عادل پیغامی، مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم است و در ماههای گذشته گزارشهایی درباره وضعیت مدیریتی و مسائل این سازمان منتشر کرده بود.
تفتیش خانه یک روزنامهنگار: محمد پارسی، روزنامهنگار و سردبیر نشریه ادبی کندو، خبر داد که خانهاش توسط نیروهای امنیتی با حکم دادسرای فرهنگ و رسانه تفتیش و تلفن همراهش توقیف شده است. سردبیر مجله کندو پیشتر به اتهام تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب متهم و به جزای نقدی محکوم شده بود. همچنین پروندههای قضایی دیگری درباره گزارشهای او از کشته شدن نیکا شاکرمی و انتخابات ریاست جمهوری علیه او تشکیل شده است.
شکایت و ابهام در بخشودگی یک روزنامهنگار: بهمن بابازاده روزنامهنگار حوزه موسیقی در شبکه ایکس نوشت با شکایت نادره رضایی معاون هنری وزیر ارشاد مجرم شناخته شده و باید ۵۰ میلیون تومان جریمه بپردازد.
آقای بابازاده برای تأمین مبلغ جریمه، شماره حسابی اعلام کرد و از همکارانش درخواست کمک کرد. اما در فاصله کمتر از یک ساعت سایت وزارت ارشاد در اطلاعیهای نوشت: «در چارچوب سیاست تعامل با رسانهها و با توجه به تأکید رئیسجمهور بر سعهصدر مسئولان در قبال نقدهای رسانهای، معاون امور هنری تصمیم گرفته است برای دومینبار از حقوق قانونی خود چشمپوشی کند.»
آقای بابازاده اما به نقل از وکیلش نوشت: «این حکم قطعی است و اعلام رضایت در این مرحله، به لحاظ قانونی، غیرممکن است. ارائه این توضیح از سوی معاونت حقوقی ارشاد، باورکردنی نیست! در اصول ابتدایی حقوق، قانون مشخص کرده که پس از صدور حکم قطعی، اعلام رضایت، تعابیر طنز آلودی چون: نذر روغن ریخته به امامزاده، دارد! و این رفتارها، از سوی معاونت هنری، فقط تلاشی برای فرار رو به جلو است.»
شکایت شیخ قمی از ایرنا: علی نادری، مدیرعامل پیشین ایرنا و عمار کلانتری خبرنگار ایرنا به دلیل انتشار گزارشی درباره ویدئویی از شیخ محسن مجتهدزاده مشهور به شیخ قمی از سوی هیات منصفه دادگاه مطبوعات مجرم شناخته شدند. آقای کلانتری در گزارش خود این ادعای شیخ قمی را بررسی کرده بود که میگوید: «برنامه حماس این بوده که مغز هوش مصنوعی تمدن غرب را که در کامپیوترهایی بوده، از دست اسرائیل خارج کند که این اتفاق افتاده و اکنون پایان تمدن غرب با این ماجرا کلید خواهد خورد.»
مصطفا آرانی خبرنگار ایرنا با انتشار خبر مجرم شناخته شدن همکارانش و انتشار لینک گزارش «یک سخنران رکورد تولید فیکنیوز را شکست» نوشت: «توصیه میکنم گزارشی که جرم شناخته شده را بخوانید تا بتوانید قضاوتی درست در مورد تصمیم این هیات و میزان سواد رسانهای اعضای آن و نیز میزان صداقت سیستم در ادعای برخورد با فیکنیوزها داشته باشید.»
بررسی تهدید کارکنان بیبیسی در مجلس اعیان: کسری ناجی، خبرنگار ارشد بیبیسی فارسی، نوشت مجلس اعیان بریتانیا به بررسی افزایش اذیت و آزار کارکنان بیبیسی فارسی و خانوادههایشان در ایران توسط جمهوری اسلامی پرداخته است. او در شبکه ایکس توضیح داد: «این موارد شامل محکومیتها، تهدید به قتل و حتی آدمربایی در لندن برای وادار کردن آنها به ترک کار است. نخستوزیر بریتانیا نیز این تهدیدهای فرامرزی را بررسی کرده است.»
احضار روزنامهنگاران به دلیل انتقاد از عارف: مازیار خسروی سردبیر روزنامه اینترنتی فراز از احضار تعدادی از روزنامهنگاران و فعالان شبکههای اجتماعی به پلیس امنیت خبر داد، او در شبکه ایکس با انتشار عکسی از عارف و پسرش نوشت: «به این افراد در مورد مطالبی که در فضای مجازی در انتقاد از محمد رضا عارف نوشته بودند تذکر جدی داده شد. این شیوه برخورد با منتقدان در تضاد جدی با ادعای دولت در تعامل با اهالی رسانه است.» این چندمین باری است که معاون اول رئیسجمهور با رسانهها و خبرنگاران دچار چالش میشود، در اولین روزهای حضور او در دولت پزشکیان خبرنگاران را به چندین نشست مطبوعاتی راه ندادند یا گزینشی دعوت کردند.
تشکیل پرونده قضایی برای یک فعال رسانهای: علیه بهنام چگینی، فعال رسانهای، پرونده قضایی تشکیل شد. به گفته آقای چگینی این پرونده که به دلیل انتشار مطالبی انتقادی در فضای مجازی گشوده شده است، به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای اراک ارجاع داده شد. او پیشتر در سال ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی در اراک بازداشت شد و پس از گذشت یک هفته با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.
وضعیت رضا ولیزاده در زندان اوین: رضا ولیزاده خبرنگار ایرانی آمریکایی در پیامی از زندان اوین گفت سازمان اطلاعات سپاه با مانع تراشی بر سر راه صدور یک وکالتنامه، کاری کرده است تا بدهیهای بانکی این خبرنگار در شهر پراگ به جایی برسد که خانه اش به زودی در معرض مصادره از سوی بانک قرار گیرد. او در این پیام مکتوب نوشته است اطلاعات سپاه اکنون بیش از دو ماه است که با خودداری از تحویل شناسنامه او به خانوادهاش، مانع از انجام امور مربوط به ترجمه و ارسال وکالتنامه به شهر پراگ میشود. ولیزاده ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ پس از ۱۴ سال به ایران بازگشت و پس از بازجویی به دست ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در بند دو الف زندان اوین، به بند ۲۰۹ این زندان، موسوم به بازداشتگاه وزارت اطلاعات، منتقل شد.
بیانیه پانصد نویسنده در اعتراض به احکام روزنامهنگاران خوزستانی: در پی صدور احکام سنگین زندان برای چهار نویسنده و روزنامهنگار خوزستانی، بیش از ۵۵۰ نفر از فعالان مدنی، هنرمندان، نویسندگان و روزنامهنگاران با امضای بیانیهای، این احکام را به شدت محکوم کردند. فرامرز سهدهی، ماندانا صادقی، آرش قلعهگلاب و رضا محمدی، بهدلیل پوشش رسانهای اعتراضات مردمی مرتبط با فاجعه سقوط ساختمان متروپل در آبادان و همچنین اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱، از سوی دادگاه انقلاب خوزستان بهحبس محکوم شدهاند. این بیانیه با محکوم کردن چنین برخوردهایی به وضعیت جسمانی نگرانکننده این چهار روزنامهنگار و عدم توان تحمل حبس اشاره کرده است.
اتهامات وارد شده به این چهار نفر شامل «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» و «ارتباط با دول متخاصم» است. این اتهامات عمدتاً به دلیل فعالیتهای حرفهای آنها در پوشش خبری فاجعه متروپل و اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ مطرح شدهاند.
برگزاری جلسه بازپرسی از امید فراغت: جلسه بازپرسی از امید فراغت، روزنامهنگار حوزه سیاست، روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشت در شعبه هفتم دادسرای ناحیه ۱ کرج برگزار شد. او در این جلسه درباره اتهام «تبلیغ علیه نظام» از خود دفاع کرد. این روزنامهنگار پیشتر نیز چندین بار به دلیل انتشار مطالب انتقادی احضار و بازجویی شده بود. در آخرین پرونده، او در اسفند گذشته دادگاهی در کرج او را به دو سال ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی محکوم کرده بود.
ممانعت از ورود یک خبرنگار به دلیل پوشش: سمیه باقی خبرنگار خبرگزاری رکنا در حساب کاربری ایکس خود نوشت به دلیل آنچه مغایرت در پوشش اعلام شده از حضور او در نشست رسانهای شرکت توانیر جلوگیری شده است. او در ادامه نوشته است: «گرچه روابط عمومی توانیر بلافاصله در حال مذاکره برای ورود من بود اما من به خبرگزاری بازگشتم.»
مجمع گفتوگوی تهران بدون حضور خبرنگاران: مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه میزبان «مجمع گفتوگوی تهران» با حضور مسعود پزشکیان و شرکتکنندگانی از ۵۳ کشور دنیا بود؛ اما در اقدامی عجیب خبرنگاران و عکاسان بهجای حضور در سالن اصلی مجمع گفتوگوی تهران، به اتاقی جداگانه هدایت شدند تا برنامه را صرفاً از طریق پخش ویدئویی دنبال کنند. این در حالی است که تنها تعداد محدودی از رسانههای خاص، از جمله صدا و سیما، اجازه ورود به محل اصلی نشست را پیدا کردند. ندا خداوردی خبرنگار خبرگزاری رکنا نوشت: «این نوع برخورد، که با اصول شفافیت و آزادی اطلاعات در تضاد است، با واکنش منفی برخی فعالان رسانهای روبهرو شده و سوالبرانگیز تلقی شده است.»
کشته شدن یک عکاس خبری هنگام کار: حمیدرضا درجاتی، عکاس خبری، هنگام پوشش مسابقات اتومبیلرانی در پیست آزادی جان خود را از دست داد. یک دستگاه پژو ۲۰۶ پس از برهم خوردن کنترلش به حاشیه پیست و محل استقرار خبرنگاران رانده شد که در این حادثه حمیدرضا درجاتی مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان جانباخت. فیلم لحظه حادثه که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، واکنشهای گستردهای را در میان اهالی رسانه برانگیخت.
در مراسم تشییع او، عکاسان مطبوعاتی در حرکتی نمادین دوربینهای خود را بر زمین گذاشتند. انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران، با انتشار بیانیهای، این سانحه را «ضایعهای جبرانناپذیر» خواند، اظهارات مربوط به «بیاحتیاطی عکاس» را رد کرد و خواستار بررسی دقیق علت حادثه و پاسخگویی مسئولان شد.
پیشتر نیز در جریان مسابقات ورزشی و رویدادهای عمومی در ایران، مواردی از نبود تجهیزات ایمنی مناسب برای خبرنگاران و نیروهای رسانهای گزارش شده بود. جواد حیدریان، روزنامهنگار نوشت: «کارشناسان بارها نسبت به استاندارد نبودن پیستهای اتومبیلرانی و ناایمنی خودروهای شرکتکننده هشدار داده بودند. پیستها غیراستاندارد، خودروها ناایمن، و نیروهای اجرایی فاقد آموزش حرفهایاند.»
این حادثه، بار دیگر توجهها را به وضعیت ایمنی در رویدادهای ورزشی و شرایط پرخطر خبرنگاری در ایران جلب کرد.
درگذشت خبرنگار با سابقه حوزه سیاست: نزهت امیرآبادیان، خبرنگار باسابقه حوزه سیاست درگذشت. او سالها در روزنامه شرق بهعنوان خبرنگار سیاسی فعالیت میکرد و علاوه بر آن با رسانههایی چون «فرارو»، «هممیهن نیوز» و «آفتاب» نیز همکاری داشت.
امیرآبادیان از جمله روزنامهنگارانی بود که در دورههای مختلف، بهویژه در سالهای پس از جنبش سبز، با وجود فشارها و محدودیتهای فزاینده بر مطبوعات، همچنان به پوشش تحولات سیاسی ایران ادامه داد. خانم امیرآبادیان در دو سال اخیر به دلیل فشارها کمکار شده بود.
قتل مجری شبکه افق: زهرا میرزایی مجری شبکه افق صداوسیما شانزدهم اردیبهشت ماه به دست پسر خالهاش در منزل مسکونیاش به قتل رسید. میرزایی دکترای حقوق زن در اسلام داشت و مشاور خانواده بود. بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت انگیزه قاتل را سرقت اعلام کرد.
علی خامنهای مدیرمسئول جدید انتخاب کرد: عبدالرضا ایزدپناه بهعنوان نماینده ولیفقیه و مدیرمسئول روزنامه اطلاعات منصوب شد. علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در این حکم، او را فردی «آشنا به ویژگیهای این نهاد» و دارای «فضائل علمی و انقلابی» توصیف کرده است.
سیدعباس صالحی، مدیر پیشین اطلاعات و وزیر فرهنگ که همزمان مدیرمسئول روزنامه اطلاعات نیز بود، درباره کنارهگیریاش گفت که رهبر جمهوری اسلامی از ابتدا خواستار تغییر مدیر مؤسسه بودهاند. صالحی در نهایت از معرفی گزینه صرفنظر کرد و انتخاب را به رهبری سپرد. او گفت از تطابق نظرش با حکم نهایی «خوشحال» است.
تلویزیون همشهری دائمی یا آزمایشی: سازمان ساترا اعلام کرده است که «سیمای همشهری» تنها دارای مجوز سطح یک (آزمایشی و موقت) است و عنوان «تلویزیون اینترنتی» برای آن صحیح نیست. این واکنش به خبری است که پیشتر روزنامه همشهری درباره راهاندازی «تلویزیون اینترنتی همشهری» منتشر کرده بود.
محمد آخوندی، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، با اشاره به تغییر مجوز اولیه «دائمی» به «ششماهه»، این اتفاق را «ظلم به همشهری» توصیف و از حمایت شورا از این پلتفرم خبر داد. او همچنین اعلام کرد که مدیرعامل مؤسسه همشهری به زودی برای توضیح درباره مجوز و فعالیتهای پلتفرم به شورا دعوت خواهد شد. مؤسسه همشهری وابسته به شهرداری تهران، در ماههای اخیر با راهاندازی «سیمای همشهری» تلاش کرده حضور خود را در فضای دیجیتال گسترش دهد که با واکنش ساترا و اختلاف نظر در شورای شهر همراه شده است.
شناسایی گروههای هکری ایران: در کنفرانس بلک هت امسال در اروپا، استیو شالمن، مهندس امنیت سایبری گوگل، گروه هکری کمتر شناخته شدهای را معرفی کرد که به وزارت اطلاعات ایران وابسته است.
داوود سجادی، متخصص امنیت سایبری، با انتشار این خبر در ایکس نوشت: «این گروه از سال ۲۰۱۸ به طور مستمر دولتها، شرکتهای مخابراتی و زیرساختهای حیاتی خاورمیانه را هدف قرار داده و اغلب در پسزمینه فعالیت میکند. این گروه عمدتاً نقش «واسط دسترسی پیشرفته» برای دولت ایران ایفا میکند.»
واکنشها به یک برنامه شبکه یک: پخش برنامهای از شبکه یک صدا و سیمای جمهوری اسلامی که در آن به باورهای اهل سنت اهانت شده بود واکنشبرانگیز شد. صدا و سیما طی بیانیهای رسمی اعلام کرد مدیر پخش این شبکه و مدیر گروه تولید برنامه مربوطه از سمتهای خود برکنار شدهاند.
روابط عمومی این سازمان با انتشار بیانیهای، پخش چنین محتوایی را «خطایی نابخشودنی و مشکوک» توصیف کرد. در بخش مورد انتقاد برنامه، یکی از مهمانان شعری با محتوای اهانتآمیز نسبت به ابوبکر، خلیفه اول مسلمانان، قرائت کرده بود.
بسیاری از فعالان رسانهای نزدیک به جمهوری اسلامی نیز از این برنامه انتقاد کردند. برمهانی معاون صداوسیما گفته بود این برنامه با هدف «انتقام از رسانه ملی» پخش شده و دستاندرکارانش مشکوک هستند. عباس علیمیری در واکنش به این اظهارنظر نوشت: «آقای برمهانی به جای تحویل حرفهای نخ نما و تکراری که برایتان نوشته شده؛ افراد خارج از سازمان را متهم به اقدام علیه امنیت ملی نکنید. اتفاقا کار شما اقدام علیه امنیت ملی بود؛ پس فرار رو به جلو و اتهام زنی را رها کنید. تا بیشتر ضربه نزدید استعفا دهید.»
جنجال بر سر یک فایل صوتی لو رفته: افشای یک فایل صوتی از جلسه مدیران صداوسیما با برخی از روحانیون و وعاظ کشور سروصدای زیادی به پا کرد. در این فایل صوتی صدای یک فرد روحانی به نام علی سرلک شنیده میشود که از مدیریت پیمان جبلی بابت هزینههایی که حضور وحید جلیلی بر سازمان صداوسیما تحمیل کرده به شدت انتقاد میکند. او میگوید: «من یک نفر را ندیدم که از ایشان راضی باشد؛ ایشان اتهام بزرگ دوره مدیریت شماست! جلیلی برای صداوسیما هزینه درست میکند. نباید به خاطر جلیلی برچسب میلی بودن به صداوسیما بخورد.»
از دیگر اظهارات سرلک انتقاد به برخورد با سلبریتیهاست؛ او میگوید که جلیلی ابتدا با شعار مقابله با سلبریتیها آمد اما پس از مدتی با پرداخت دستمزدهای بالا آنها را بازگرداند، اقدامی که شبیه «باج» دادن بود.
رئیس بسیج صداوسیما به ساترا رفت: جواد رمضاننژاد، رئیس سابق مرکز بسیج سازمان صداوسیما، به عنوان رئیس جدید سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) منصوب شد. رمضاننژاد در سابقه کاری خود مدیریت شبکههای پنج و افق و ریاست مرکز سیمافیلم را دارد. پیش از این، سعید مقیسه ریاست ساترا را برعهده داشت که با صدور حکمی از سوی رئیس سازمان صداوسیما به سمت مشاور وی منصوب شد.
حاشیههای حضور آوش در عمان: همزمان با برگزاری مذاکرات میان ایران و آمریکا در عمان حضور خبرنگار رسانه تازه تاسیس آوش خبرساز شد، این در حالیست که حضور خبرنگاران ایرانی و غیرایرانی در این چندین دوره با دشواریها و محدودیتهایی همراه بوده است. محمد توکلی روزنامهنگار در واکنش به پوشش اختصاصی آوش نوشت: «آیا رسانه تازه تاسیس با هماهنگی وزارت خارجه به عمان رفته؟ اگر بله، به رانت شبیه است! آیا رسانه تازه تاسیس با خرج وزارت خارجه رفته؟ اگر بله، نامش رانت است. آیا به دیگر رسانهها هم پیشنهاد کردند؟ به ما که نه! به بسیاری دیگر هم احتمالا نه.»
شهریار شمس مستوفی مدیرمسئول این رسانه در پاسخ به این سوال در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «آوش رسانهای نوپا اما حرفهای است، هرکجا که خبری هست حضور خواهیم داشت. هزینه اعزام و اسکان، هادی محمدی و محمد برنو خبرنگار و عکاس به طور کامل توسط آوش پرداخت شده است. رسانه مستقل برای اعزام خبرنگار منتظر دعوتنامه نمیماند.»
عکاس مجروح خبرساز در بندر رجاییشهر: ویدیویی از ولی نوری عکاسی که در حین تصویربرداری در اسکله بندر شهید رجایی مجروح شد ولی در عین حال باز هم عکاسی کرد، در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای داشت. احسان بداغی روزنامهنگار در شبکه ایکس نوشت: «عکاس قدس آنلاین در جریان تهیه گزارش تصویری از انفجار بندرعباس مجروح میشود اما علیرغم جراحت کارش را متوقف نمیکند. این جلوهای از تعهد حرفهای است.»
حاشیههای انتشار مصاحبه با یک کاربر جنجالی: انتشار مصاحبهای با محمدعلی جنتخواه چهره جنجالی شبکههای اجتماعی در وبسایت تجارتنیوز بحثبرانگیز شد، انتشار این مصاحبه که جنتخواه در آن به عنوان کارشناس و تحلیلگر امور بینالملل معرفی شده بود، با واکنش روزنامهنگاران روبرو شد. مجتبی حسینی سردبیر این وبسایت هم بدون اشاره به این مصاحبه در شبکه ایکس نوشت: «در غیابم خطایی رخ داد که در کار رسانهای دور از انتظار نیست و با حذف مصاحبه، سعی در جبران شد. اما تأسفبارتر،دروغپردازیها و اتهامزنیهای مغرضانهایست که هدفشان بیش از نقد،تخریب است.»
روزنامه هفت صبح چهارده ساله شد: تغییر و تحولات در تیم سردبیری و تحریریه روزنامه هفت صبح با چهارده سالگی این روزنامه همزمان شد. در مراسم جشن چهارده سالگی «هفت صبح» احمد مسجدجامعی، اسدالله امرایی، مجید رضاییان، محمود شمسالواعظین، کامبیز نوروزی، محمد مهاجری، حسن نمکدوست، عباس عبدی و هادی خانیکی سخنرانی کردند.
در آخرین روزهای سال گذشته آرش خوشخو با تغییر سرمایهگذار روزنامه، از سردبیری این روزنامه کنارهگیری کرد و افشین امیرشاهی به عنوان سردبیر جدید معرفی شد و تیم تازهای به این تحریریه آمدند.
جایزه ایایام برای یک تلویزیون فارسیزبان: شبکه تلویزیونی ایراناینترنشنال برنده جایزه «ایایام» شد. دوازدهمین دوره این مراسم، پنجشنبه ۱۸ اردیبهشتماه در شهر واشنگتن برگزار شد و به دلیل «انتقال صدای مردم ایران به مخاطبان جهانی» و «پایبندی به صداقت در بازتاب اخبار» به ایران اینترنشنال جایزه داده شد.
بازگشت مرحلهای کارکنان صدای آمریکا: در پی رأی دادگاه تجدیدنظر فدرال آمریکا، کارکنان رسانه دولتی «صدای آمریکا» بهصورت مرحلهای به محل کار بازگشتند و فعالیت این رسانه از سر گرفته شد.
واشینگتنپست ۱۳ اردیبهشت با استناد به ایمیلی از وزارت دادگستری آمریکا این خبر را منتشر کرد. به گفته وکیل کارکنان این رسانه، حسابهای کاربری بیش از ۱۴۰۰ نفر از کارمندان و پیمانکاران سازمان رسانههای جهانی ایالات متحده (USAGM) و «صدای آمریکا» فعال شده و بازگشت به دفاتر با در نظر گرفتن ملاحظات فنی و امنیتی آغاز خواهد شد.
از اوایل ماه مه، تنها کمتر از ۵۰ نفر از کارکنان فدرال در تمامی بخشهای زبانی صدای آمریکا به کار فراخوانده شده بودند و در بخش فارسی تنها ۱۰ روزنامهنگار کار خود را از سر گرفتند.
آخرین گزارش منتشر شده در وبسایت صدای آمریکای فارسی به ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ بازمیگردد. پس از آن، بسیاری از روزنامهنگاران به مرخصی اجباری فرستاده شدند. اما در ۲۴ اردیبهشت (۱۴ مه)، برای شمار زیادی از کارکنان ایمیل پایان همکاری ارسال شده است و قرار است تا پایان ماه مه، همکاری آنها بهطور رسمی خاتمه یابد.
در پی فرمان اجرایی دونالد ترامپ برای کاهش فعالیتهای USAGM عملاً فعالیت این رسانه در تمام زبانها تعطیل شده بود. دادگاه فدرال با تایید حکم قاضی رویس لمبرت این فرمان آقای ترامپ را «خودسرانه» و فراتر از اختیارات ریاستجمهوری دانسته بود. سازمان گزارشگران بدون مرز نیز اعلام کرد که وکلایش از طریق ایمیلی از سوی وزارت دادگستری آمریکا در جریان احتمال از سرگیری قریبالوقوع فعالیتهای این رسانه قرار گرفتهاند.
گزارشهای خبرساز
گزارشهای میدانی از بندر رجایی شهر: نیلوفر حامدی روزنامهنگاری که پس از جنبش مهسا ژینا زندان شده بود دوباره به بخش اجتماعی روزنامه شرق پیوسته است و پس از نزدیک به هزار روز دوباره مینویسد.
نیلوفر حامدی در اولین گزارش میدانیاش از بندر رجاییشهر ۱۵ روز پس از انفجار در بندرعباس؛ از قبرستان و عزادارانش، کارگران سردرگم و بیکار و شهری که هنوز زنده نشده نوشته است. در گزارش «از بندر تا باغو» آمده است: «۱۵ روز پس از انفجار بندر شهید رجایی بندرعباس، لحظهای نبوده که «باغو» از صدای مصیبتزدگان شهر خالی شود؛ قبرستانی که در بهار امسال شاهد عزاداریهای زیادی بوده و اگر زبان داشت، شاید گره از ناگفتههای بسیاری باز میکرد. گزارش میدانی «شرق»، شرح زندگی مردم شهری است که زندگیشان به قبل و بعد از انفجار اسکله تقسیم شده است. عزیز از دست دادهاند، بیکار شدهاند، خسارت جانی و مالی دیدهاند و صدای مهیب ظهر روز ششم اردیبهشت و خاکسترش، روی زندگیشان سایه انداخته است.»
او در گزارش میدانی «مردم زودتر رسیدند» نیز درباره انفجار بندر رجاییشهر نوشت: «پس از انفجاری که بندرعباس را در شوکی بزرگ فرو برد، آنچه تا به امروز قلب اهالی جنوب را گرم و تپنده نگه داشته است، شاید بیش از هر چیز، نوای همراهی مردمی بود که به یاری مردمی دیگر شتافتند. درست زمانی که هنوز بسیاری چشمبهراه وعدههای نهادهای رسمی نشسته بودند، این خودِ مردم بودند که بدون لحظهای درنگ دست به کار شدند و موجی از همدلی به راه انداختند. مشارکت اجتماعی که از لحظه نخست زبانه کشیدن آتش در اسکله شهید رجایی آغاز شد.»
گزارشی جنجالی که از روی وبسایت حذف شد: روزنامه فرهیختگان پس از انتشار گزارشی با عنوان «سهم نابرابر از تاریکیها» که به زعم نویسندگانش با استناد به آمار سازمان توانیر نوشته شده بود، مجبور شد این گزارش را از روی وبسایتش حذف کند. در این گزارش به طبقاتی شدن قطعی برق پرداخته شده بود و طی جدولی نشان میداد که برق در مناطق شمال شهر تهران کمتر از مناطق دیگر قطع میشود. سعید انوارینژاد، فعال رسانهای نوشت: «به یک روز نرسید گزارش رو حذف کردن، چرا؟چون گزارش از اتقان برخوردار نیست! و دولت عدل علی هم لابد به خودش زحمت نمیده گزارش با اتقان رو ارائه بده، چون ممکنه معلوم شه همون یکی دو درصدی هم که برق بالاشهر میره از روی اشتباهه!»
حذف مکملهای بارداری فقط به خاطر ۲۵۰ هزار تومان: الهه محمدی خبرنگاری که پس از جنبش «زن زندگی آزادی» مدتها در زندان بود دوباره نوشتن در سرویس اجتماعی روزنامه هممیهن را آغاز کرده است. خانم محمدی در گزارشی با عنوان «حذف خاموش مکملهای دارویی رایگان برای زنان باردار» نوشت: «برای تامین آهن دو ماه ۶۵ مادر باردار روستاهای اطراف سراوان به ۲۵۰هزارتومان برای هر بسته قرص نیاز است. این مادران طبق استاندارد وزن نگرفتهاند و خود قادر به تهیه داروهای مکمل نیستند. تاکنون هزینه داروی ۲۵ مادر واریز شده و ۴۰ مادر باقیمانده.»
نقش دادهها در پیامکهای حجاب: سونیتا سرابپور در گزارشی تحلیلی به بررسی نقش داده در سیستم ارسال پیامک حجاب پرداخته است. او در این گزارش که در روزنامه شرق منتشر شده، مینویسد: «تصور کنید در حال قدم زدن در خیابان هستید و ناگهان پیامکی روی گوشیتان ظاهر میشود که شما را بابت عدم «پوشش قانونی» تهدید میکند. این اتفاق در روزهای اخیر برای زنان ایرانی بارها تکرار شده است... این پیامکها فقط برای زنانی که ادعا میشود «پوشش قانونی» ندارند، ارسال نمیشود و در برخی نمونهها مردان یک خانواده نیز پیامک هشداری دریافت میکنند که «بانوان منسوب به شما بدون رعایت پوشش قانونی در سطح شهر حضور داشتهاند.»
ردپای پولهای کثیف سایبریها: مجتبی خراسانی روزنامهنگار روزنامه فرهیختگان در این گزارش به بررسی ابعاد شبکههای سایبری متمرکز در شبکه اجتماعی ایکس نوشته است: «بررسیهای «فرهیختگان» از مطالب منتشر شده در شبکه ایکس نشان میدهد این بار این شبکه نه بهواسطه دیدگاههای خود که با دریافت منابع مالی قابلتوجه، به اجاره یک گروه قدرتمند، پرنفوذ و دارای منابع مالی گسترده در آمده است. این گروه، تنها میخواست مانع از احیای کارخانه پتروشیمی هگمتانه در همدان شود.»