وقایع اتفاقیه خرداد ۱۴۰۴; روزنامه‌نگاری در میان التهاب، سانسور و جنگ 

منصور واضحی 1404/04/07

خرداد؛ روزنامه‌نگاری در میان التهاب، سانسور و جنگ

در دوازده روز پرآشوب جنگ اسرائیل و ایران، رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران فارسی‌زبان در دو سوی مرز نه‌تنها با مخاطرات ناشی از بمباران، قطع اینترنت و بی‌خبری مواجه بودند، بلکه در معرض تهدیدهای حقوقی، امنیتی و اخلاقی نیز قرار گرفتند. فشارهای وارده بر روزنامه‌نگاران، واکنش‌ نهادهای بین‌المللی، سانسور گسترده تلویزیون دولتی، تقابل بر سر راستی‌آزمایی اطلاعات، جدال‌های رسانه‌ای و گاه تخریب اعتبار حرفه‌ای از سوی حکومت و رسانه‌های رقیب خرداد ۱۴۰۴ را به روزهایی فراموش‌نشدنی در تاریخ رسانه بدل کرد. سی‌وهفت سال پس از جنگ ایران و عراق، این‌بار با اینترنت، شبکه‌های اجتماعی، قدرت عمل شهروند خبرنگاران و البته یکه تازی هوش‌مصنوعی روایت جنگ برای ایرانیان سمت‌وسویی تازه به خود گرفته بود. 

رسانه‌ها و آنچه در جنگ پشت سر گذاشتند 

واکنش‌ها به شیوه پوشش اخبار  جنگ در تلویزیون‌ها: نحوه پوشش اخبار در تلویزیون دولتی ایران طی دوازده روز جنگ انتقادهای زیادی را از سوی روزنامه‌نگاران، کنشگران و کاربران شبکه‌های اجتماعی برانگیخت و بسیاری آن را همچنان ناامیدکننده تعبیر کردند. عمده انتقادات به سانسور خبری، تناقض در روایت‌ها و تمرکز بر تبلیغات اقتدارمحور به جای ارائه واقعیت‌های جنگ معطوف بوده است. 
بسیاری کاربران اشاره کرده‌اند از روز چهارم جنگ، صدا‌وسیمای جمهوری اسلامی به جای پوشش دقیق و شفاف خسارات و فجایع جنگ در ایران، به انتشار محتوای اقتدارمحور روی آورده و از نمایش عمق فجایع خودداری کرده است. این رویکرد به گفته کاربران، با هدف کنترل افکار عمومی و جلوگیری از گسترش ناامیدی یا انتقاد بوده است. علی‌رضا شیرازی، برنامه‌نویس و کارشناس رسانه، نوشت: «صداوسیما تمرکزش را روی حمله ایران به اسرائیل گذاشته و گویا علاقه‌ای به گزارش از مناطقی که در ایران یا در همین تهران هدف قرار گرفتند ندارد. مردم در حالی که صدای انفجار در محله‌شون می‌شنوند، تلویزیون را روشن می‌کنند اما خبری نیست جز زیرنویس تخریب شهرهای اسرائیل توسط موشک‌های ایران.»
کاربران همچنین از تبدیل شدن صداوسیما به ابزاری برای تبلیغات حکومتی و عدم بی‌طرفی در پوشش اخبار انتقاد کردند. جلال سمیعی، نویسنده و روزنامه‌نگار در نهمین روز جنگ نوشت: «صداوسیما در روزهای جنگ جز شعار و سرود و اغراق، هیچ اطلاع‌رسانی مفیدی برای امن ماندن مردم نکرده است؛ هیچ خبررسانی درستی از نقاطی که هدف قرار می‌گیرند نداریم. فاصله‌ای که بود، بیشتر شده. ما در وطن‌مان غریبیم.»
سانسور خبری و روایت‌های معکوس تنها به زیرنویس‌ها و اظهارنظر کارشناس‌ها ختم نمی‌شد، یکی از ویدئوهایی که نظر کاربران را جلب کرد گزارش خبرنگار صداوسیما از انفجارهای تبریز بود، مجری در حالی که در پس‌زمینه تصویر دود و آتش دیده می‌شد رو به دوربین می‌گفت: «از چهار صبح از گوشه کنار تبریز صدای انفجار می‌آید؛ ولی هیچ انفجاری صورت نگرفته!» در تصویر دیگری از نطنز هم با پس‌زمینه دود، خبرنگار صداوسیما تاکید داشت خبر خاصی نیست و همه چیز عادی است. 


اظهارنظر درباره چگونگی پوشش اخبار در رسانه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی داخلی و برون‌مرزی این‌بار تنها به روزنامه‌نگاران و کاربران شبکه‌های اجتماعی محدود نبود و بسیاری از حقوقدانان و تحلیلگران نیز در این زمینه اظهارنظر کردند. 
شادی صدر، حقوقدان، نوشت: «فعلا ما با دو دسته رسانه طرفیم: رسانه‌های روابط عمومی خامنه‌ای و رسانه‌های روابط عمومی نتانیاهو؛ و همچنان، مردم، رسانه‌ و صدایی ندارند. البته مردم مواجب‌بگیران این روابط عمومی‌ها را از یاد نخواهند برد، همانطور که انزجار از شاعران صله‌بگیر درباری در حافظه تاریخی‌شان حک شده... امروز هر رسانه یا نیروی سیاسی که نتواند خط سخت نه به جمهوری اسلامی نه به جنگ، این خط سوم را حفظ کند، بازنده است و مشروعیت مردمی خود را برای همیشه از دست خواهد داد.»
در این میان نحوه پوشش اخبار در بی‌بی‌سی فارسی را بسیاری قابل دفاع می‌دانستند. علی برنایی، روزنامه‌نگار، نوشت: «در بین شبکه‌های فارسی زبان، شرافتمندانه‌ترین نوع خبررسانی مربوط به بی‌بی‌سی فارسی است.»  
بسیاری از کاربران در اینستاگرام و شبکه ایکس به تحسین «خبرنگاران خارج‌نشین که پای کشورشان ایستاده‌اند» پرداختند و از گزارشگرانی همچون بهمن کلباسی، سیاوش اردلان، کسری ناجی و نفیسه کوهنورد یاد کردند.

چگونگی پوشش اخبار در تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی با واکنش‌های متفاوتی از سوی کاربران روبه‌رو بود، یکی از بیشترین واکنش‌های مثبت در شبکه‌های اجتماعی مربوط به دومین روز جنگ بود که مجری برنامه‌ شصت دقیقه، مجید افشار، برنامه‌اش را با شعر  «به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند/ چنین عزیز نگینی به دست اهرمنی» پایان داد و بسیاری این بخش از برنامه را به اشتراک گذاشتند.
عفیفه عابدی مدیرمسئول خبرگزاری «ایران ویو۲۴»، نزدیک به حکومت، نوشت: «بی‌بی‌سی فارسی در پوشش جنگ دوازده‌روزه متعادل‌تر از شبکه ایران‌اینترنشنال عمل کرده، زیرا مأموریت اصلی نفرت‌پراکنی به عهده ایران‌اینترنشنال بوده و بی‌بی‌سی تلاش کرده در پشت صحنه جنگ‌طلبان علیه ایران بماند. بی‌بی‌سی به‌دلیل آگاهی از حس وطن‌پرستی ایرانیان و حساسیت نسبت به رژیم صهیونیستی، رویکرد محتاطانه‌تری داشته است.»
نوید محبی، از اعضای گروه اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران (نوفدی)، نیز نوشت محتوای تولیدی بی‌بی‌سی فارسی به‌طور مرتب توسط دستگاه‌های تبلیغاتی جمهوری اسلامی استفاده می‌شود، که نشان‌دهنده همسویی احتمالی این شبکه با برخی اهداف تبلیغاتی ایران است.

بیشترین نقدها نسبت به رویکرد شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال مطرح بود، نقدها و واکنش‌هایی که به حساب‌های شخصی کاربران محدود نماند، برای مثال کامبیز نوروزی، حقوقدان و کارشناس رسانه، در مصاحبه با خبر آنلاین گفت: «ما می‌دانیم که بسیاری از مردم و نیروهای سیاسی از رفتار نظام سیاسی ایران، ناراضی هستند. موارد نقض حقوق اساسی ملت در این نظام، به‌خصوص در دو دهه اخیر، بسیار بوده است. فساد گسترده است. اقتصاد کشور بر اثر مدیریت فاسد و سوءاستفاده از قدرت بسیار بحران‌زده است. انواع‌ و اقسام بحران‌های اجتماعی، زیست‌محیطی و... گریبان کشور را گرفته است. نظام سیاسی در روابط خارجی درست عمل نکرده است و... همه این موارد به جای خود محفوظ است. مسئله اما این‌جاست که جنگ اسرائیل علیه جمهوری اسلامی نیست بلکه تجاوز به خاک ایران است. اما موضع ایران‌اینترنشنال علیه سرزمین و ملتی به نام ایران به نفع اسرائیل است.»

جواد حیدریان، روزنامه‌نگار و فعال محیط‌زیست نوشت: «کاش آنهایی که وجدان دارند از این شبکه موساد خارج بشن. لحن و تحلیل و موضع‌گیری آنها بی‌استثنا شرم‌آوره. کاری که اینترنشنال در این سال‌ها کرده دقیق شبیه موشک‌اندازی در خیابان‌های ایرانه. ما فراموش نمی‌کنیم با ایران چه می‌کنید برای یک دلار و ده سنت.»
اکبر منتجبی، سردبیر روزنامه سازندگی و دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران، نیز با انتشار عکس صفحه اول روزنامه سازندگی که به گزارشی درباره مواضع تلویزیون ایران اینترنشنال اختصاص داشت، نوشت: «تروریسم رسانه‌ای، وظیفه‌اش عادی‌سازی کشتار کودکان، زنان و غیرنظامیان است و هم‌زمان به گسترش ترس و دامن زدن به آن می‌پردازد. مایهٔ تأسف است که برخی از جایگاه روزنامه‌نگاری، این‌ خفت را به جان خریده‌ و جاده صاف‌کن اسرائیل شده‌اند.»

هشتگ بایکوت ایران اینترنشنال در شبکه‌های اجتماعی نیز بارها تکرار شد، برخی از کاربران کارشناسان و مهمانان این شبکه را به بایکوت این شبکه و عدم حضور دعوت می‌کردند. علاوه بر این واکنش مجتبی جباری سرمربی تیم استقلال تهران در اینستاگرام هم از سوی کاربران بارها به اشتراک گذاشته شد، آقای جباری نوشته بود: «با خاموش کردن این شبکه و بلاک کردن اکانت‌های آن و مجریانش، با آن مبارزه کنید.» 

یکی دیگر از یادداشت‌هایی که در طول جنگ دوازده روزه بسیار به اشتراک گذاشته شد، یادداشتی از علی معظمی، روزنامه‌نگار و مترجم فلسفه، بود، آقای معظمی در اینستاگرام خطاب به همکاران و دوستان سابق مطبوعاتی‌اشت نوشت: «بدانید که کارتان چیزی جز تبلیغ برای طرف متجاوز جنگ و ساختن فضای خبری و جنگ روانی در کشور زیر حمله نیست. هر چه هست این روزنامه‌نگاری بی‌طرفانه نیست، تلاش برای توجیه تجاوز است. این نان خوردن ندارد.»

نظرات ضد و نقیض درباره رویکرد وحیدآنلاین: کانال تلگرام وحیدآنلاین که اکنون بیش از ۶۸۰ هزار دنبال‌کننده دارد، طی دوازده روز جنگ به یکی از مهم‌ترین پلتفرم‌های خبری برای گزارش‌های لحظه‌به‌لحظه بدل شده بود؛ یک‌بار دیگر در نبود رسانه‌های آزاد داخلی نقش پررنگ او در جریان اطلاع‌رسانی عمومی محل بحث شد. بسیاری از کاربران به روش او برای راستی‌آزمایی رویدادها را تحسین می‌کردند و در عین حال برخی کاربران رویکرد او را یک‌سونگرانه می‌دانستند و برخی در گام بعدی فعالیت او را در راستای مصالح ملی تعبیر می‌کردند. مهدی جامی، روزنامه‌نگار، خطاب به وحیدآنلاین نوشته بود: «چرا متوجه آسیب‌های ویدئوهایی که منتشر می‌کنی، نیستی؟»
محمدحسین کریمی‌پور، عضو سابق اتاق بازرگانی و تحلیلگر اقتصادی، نوشت: «وحیدآنلاین سیستم جمع‌آوری گستردهٔ اطلاعاتِ آنلاین نظامی از زوایای ایران است. این منبع مجانی و موثر، شبکهٔ چندلایهٔ ماهواره ای - نظارت هوایی و جاسوسی محلی را برای مهاجم تکمیل می‌کند. فرستادن اطلاعات به این جانیان، مشارکت در قتل هموطنانست. دفاع از ایران و ایرانی را جدی بگیریم.»
این در حالی‌ست که بسیاری از کاربران نوشتند در غیاب خبررسانی در صداوسیما و دسترسی محدود به منابع خبری مستقل، براساس گزارش‌هایی که شهروندان به وحیدآنلاین می‌رساندند از اوضاع شهرها و بیانیه‌های ارتش اسرائیل برای تخلیه مناطق مسکونی در معرض حمله با خبر می‌شدند. بهار آذر، فعال حوزه‌ زنان و برابری، نوشت: «تو این روزها زیاد گفتیم ولی به نظرم بازم باید تاکید کنیم که از وحید آنلاین چقدر برای زحماتش و کار درست و ارزشمندش متشکریم. به نظرم اونایی که خارج ایرانن یکی از اقدامات خیلی مفیدشون می‌تونه حمایت مالی از کار وحید آنلاین باشه.»


بازداشت عکاسان در روزهای جنگ: همزمان با حمله اسرائیل به ساختمان شیشه‌ای صداوسیما، مجید سعیدی، عکاس خبری بازداشت شد. وب‌سایت فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران نوشت: «براساس گزارش برخی منابع، آقای سعیدی که برای تهیه گزارش تصویری در تهران مشغول به فعالیت بود از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. این عکاس مطبوعاتی ساعاتی بعد در صفحه شخصی خود نوشت که پس از ساعاتی بازداشت، از اوین آزاد شده است.» 

ایمان یاری، طراح و گرافیست، نیز در شبکه ایکس نوشت: «حواستون به فیلم‌بردای و عکاسی توی این اوضاع باشه، طرف رو به جرم فیلمبرداری از پدافند گرفتن و بهش اتهام جاسوسی زدن.»
با گسترده شدن فشارها بر گزارشگران جنگ، ۵۸ سازمان حقوق بشری بیانیه‌ای منتشر کردند که در آن گفته شده بود: «وضعیت جنگی کنونی بهانه‌ای برای آغاز موجی تازه و ترسناک از سرکوب بی‌رحمانه شده است. ده‌ها تن از شهروندان صرفاا به دلیل عکس‌برداری یا فیلم‌برداری از پیامدهای حملات، بدون هیچ‌گونه مدرکی، به اتهام «همکاری با اسرائیل» بازداشت شده‌اند. هم‌زمان، سپاه تهدیدها واقدامات ارعاب‌آمیز خود علیه روزنامه‌نگاران ومدافعان حقوق بشر را افزایش داده است. محدودیت‌های گسترده اینترنت در سراسر کشور نیز جریان اطلاعات را مسدود کرده و شرایط خطرناکی را به وجود آورده که در آن، جنایات می‌توانند در تاریکی مطلق رخ دهند.»
از جمله امضاکنندگان این بیانیه اتحاد برای زن زندگی آزادی – استکهلم، انجمن خانواده‌های دادخواه آبان، کمیته بین‌المللی علیه اعدام، بنیاد مهسا در دانمارک، شبکه جهانی برای آزادی زندانیان سیاسی، کمپین نه به اعدام، و ده‌ها نهاد دیگر از اروپا، آمریکای شمالی و منطقه کردستان بودند.

نگرانی کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران: کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران (CPJ) با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد دولت ایران با ایجاد یک کارگروه ویژه برای پیگرد تولیدکنندگان آنچه «اخبار جعلی» می‌خواند و هشدار به خبرنگاران درباره اظهارنظرهای شخصی در فضای مجازی، آزادی رسانه‌ها را به شدت محدود کرده است. در این بیانیه آمده محدودیت‌های اینترنتی نیز تشدید شد و وزارت ارتباطات از تاریخ ۲۳ خرداد به‌طور رسمی دسترسی به اینترنت را محدود کرده است. پیام‌رسان واتساپ نیز که به تازگی از فیلتر بیرون آمده بود، در فهرست سرویس‌های مسدودشده قرار گرفته است. دفتر دادستانی کل کشور اعلام کرده افرادی که با انتشار «محتوای نادرست» در فضای مجازی «امنیت روانی جامعه» را خدشه‌دار کنند، مطابق مقررات تحت پیگرد قرار خواهند گرفت. همچنین روز ۲۷ خرداد قوه قضائیه از تشکیل یک کارگروه ویژه در دادستانی تهران برای رصد فعالیت کاربران، رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها و ارجاع موارد تخلف به شعبه‌های ویژه خبر داد.سارا قُضاه، مدیر منطقه‌ای CPJ، در این‌باره گفت: «مقامات ایرانی با سرکوب رسانه‌ها و محدودسازی دسترسی به اخبار مستقل، نه تنها اطلاعات حیاتی را از مردم خود دریغ می‌کنند بلکه شهروندان را از جریان آزاد اطلاعات جهانی نیز منزوی می‌سازند.»

تهدیدهای ضمنی شهروندان برای عکاسی: روز ۲۴ خرداد، در حالی که دسترسی بسیاری از شهروندان به اینترنت آزاد قطع شده بود، محمدرضا دانایی، مدیرمسئول گروه رسانه‌ای خبرهای فوری مهم، در شبکه‌ ایکس از شهروندان خواست هر تصویر یا ویدئویی را منتشر نکنند، چرا  که ممکن است باعث «لو دادن اطلاعات» بشود. 
همزمان فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) در بیانیه‌ای نوشت: «در ساعات آینده در صورت مشاهده هرگونه جا به جایی موشک یا تسلیحات نظامی در جاده‌ها به هیچ عنوان فیلم نگیرید و منتشر نکنید.این اقدام علاوه بر اینکه جرم محسوب می‌شود، موجب کاهش تأثیر عملیات انتقامی و سواستفاده اطلاعاتی دشمن خواهد شد.با توجه به فعالیت یگان سایبری اسرائیل برای جمع‌آوری اطلاعات ضمن حفظ آرامش مطلقا هیچ خبری را با دیگران در فضای مجازی به اشتراک نگذارید.در صورت شلیک موشک از سمت ایران، از اراضی زمینی فیلم نگیرید، مخصوصاا مردمی که در ارتفاعات هستند و دوربین‌شان تسلط بیشتری بر محیط دارد.»
در عین‌حال مهدی کشت‌دار، مدیرمسئول خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضائیه با انتشار بیانیه‌ای از سوی این سازمان در ایکس نوشت: «در بیانیه معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور آمده در ساعات اخیر با برخی از پیاده نظام‌های دشمن در فضای مجازی که با انتشار تصاویر و محتویاتی در فضای مجازی، امنیت روانی مردم را هدف قرار دادند برخورد قانونی مقتضی صورت گرفته است.»
در روزهای جنگ دوازده روزه اسرائیل و ایران مسئله انتشار فیلم‌هایی که کاربران از محل شلیک موشک‌ها و پدافندها منتشر می‌کردند، بسیار بحث‌برانگیز شده بود. 

در یکی از جنجالی‌ترین این بگومگوها، علیرضا نامور حقیقی، تحلیلگر مسائل ایران و فرناز فصیحی، خبرنگار ایرانی آمریکایی نیویورک‌تایمز، در یکی از اتاق‌های کلاب‌هاوس دراین‌باره بحث کردند. آقای نامور حقیقی به شرکت‌کنندگان توصیه کرده بود که مکان شلیک موشک‌ها را افشا نکنند. او استدلال کرده بود که این کار ممکن است به تعقیب قانونی توسط دولت ایران منجر شود. در مقابل، فصیحی خواستار شفاف‌سازی و صحبت آزادانه درباره این موضوع بود. او اصرار داشت که مردم باید آزادانه بتوانند درباره مکان شلیک موشک‌ها صحبت کنند، آقای  حقیقی در پاسخ به این دیدگاه به خبرنگار نیویورک‌تایمز گفته بود: «شما برای کار خودتان چرا مردم را به خطر می‌اندازید؟»
کاربرانی در ایکس نوشتند فیلم گرفتن و ارسال برای وحید‌آنلاین و بی‌بی‌سی تحت‌عنوان شهروندخبرنگار باعث می‌شود برآورد نسبتا دقیقی از حملات بدهید و موجب شناسایی نیروهای امنیتی و عملیاتی حاضر در صحنه هم می‌شود.  
حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی درباره واکنش پلیس نسبت به ارسال فیلم به رسانه‌ها و افراد خارج از ایران گفت: «طبق قانون ارسال فیلم و عکس برای رسانه‌های معاند جرم است و پلیس در صورت شناسایی مجرمان، طبق قانون با آن‌ها برخورد خواهد کرد.» در عین‌حال روز بیست و هفتم خرداد ماه مجلس دو فوریت طرح تشدید مجازات همکاری کنندگان با دولت‌های متخاصم را تصویب کرد.


حمله‌ موشکی به صداوسیما: حمله اسرائیل به ساختمان شیشه‌ای صداوسیما، ساختمانی که یکی از نمادهای معماری مدرن در ایران است و سال ۱۲۴۶ با طراحی عبدالعزیز فرمانفرمائیان، ساخته شده، واکنش‌های بسیاری را برانگیخت. به گزارش رسانه‌های دولتی ایران طی این حمله دست‌کم چهار نفر کشته شده‌اند. 
همزمان با این حمله، واکنش سحر امامی، مجری شبکه خبر که روی آنتن زنده حمله اسرائیل به این ساختمان را گزارش می‌کرد و تنها در لحظه ریزش استودیو از جلوی دوربین گریخت، بحث‌برانگیز شد؛ چنانکه تصویر او با عنوان «گردآفرید ایران» روی بیلبورد میدان ولی‌عصر رفت و نیکلاس مادورو رئیس‌جمهور ونزوئلا جایزه شجاعت سیمون بولیوار را به او تقدیم کرد. 
محمدصالح مفتاح، رئیس باشگاه خبرنگاران جوان، وابسته به صداوسیما با انتشار عکسی از ساختمان شعله‌ور شیشه‌ای نوشت: «آخرین لحظه که می‌خواستم دفترم را ترک کنم، برخی وسایل را بردارم. همه چیز را نمی‌شد برداشت. لپ‌تاپ و دوربین و میکروفون را برداشتم. باید کارمان را ادامه دهیم حتی اگر ساختمانی نداشته باشیم. خون ما رنگین‌تر از سایر همکاران خبرنگاران شهید نیست، محکم‌تر ایستاده‌ایم.»
پست امیلی شریدر روزنامه‌نگار اسرائیلی در شبکه ایکس که نوشته بود: «اسرائیل حمله به صداوسیما را یک هدف مشروع اعلام کرده است.» در شبکه‌های اجتماعی بارها به اشتراک گذاشته بود، مهدی یحیی‌نژاد، پایه‌گذار وب‌سایت بالاترین، با انتشار این پست نوشت: «نابودی صداوسیما عملا پروپاگاندای رژیم رو فلج می‌کنه. تاثیر روانیش روی طرفداران رژیم خیلی منفی خواهد بود.»
کیوان حسینی، خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی، در واکنش به این حمله نوشت: «حمله به صداوسیما از نظر قوانین بین‌المللی ممنوع است. متاسفانه این قانون مدام زیر پا گذاشته می‌شود، اما این موضوع از عمق جنایت حمله به یک رسانه کم نمی‌کند.»

الهام عابدینی، مجری صداوسیما نیز دقایقی پس از وقوع این حمله در حساب اینستاگرامش گزارش زنده‌ای از وضعیت محوطه ساختمان شیشه‌ای و ویرانی‌ها منتشر کرد. جلال سمیعی، روزنامه‌نگار با انتشار دو پست با فاصله‌ کوتاه نوشت: «ظاهرا پخش زنده در شبکه‌های تلویزیونی صداوسیما عملا متوقف شده است و جز شبکه خبر که از یک استودیوی پشتیبان مشغول مناجات است، باقی شبکه‌ها برنامه‌های ضبط‌شده پخش می‌کنند.»
پیمان جبلی کمی بعد با حضور در یک برنامه تلویزیونی، کاغذی آغشته به خون را جلوی دوربین گرفت و گفت: «همکار ما وقتی این کاغذ را در اختیار دارد و دارد خبر می‌نویسد، چه چیزی را تهدید می‌کند؟ غیر از اینکه دروغگو را افشا می‌کند؟»

در ساعت‌های بعدی فیلم‌ها و تصاویری از خبرنگاران صداوسیما از سوی رسانه‌های گوناگون منتشر شد، عبدالله عبدی، مدیر وب‌سایت عبدی مدیا، فیلمی از مجری رادیو آوا هنگام حمله به صداوسیما منتشر کرد، که طی آن مجری روی آنتن پخش زنده می‌گوید: «در لحظه‌های تجاوز صهیونیستی به سازمان صداوسیما هستیم، شهادتمان مبارک باد.» 
پس از این حمله، بهمن احمدی امویی، روزنامه‌نگار اقتصادی نوشت: «تلویزیون جمهوری اسلامی حتی با بمب هم به خودش نیامده. چقدر شعار و حرف پوچ.»
همچنین واکنش‌ها به حضور فاطمه امینی، معروف به خاله گلی، در برنامه شبکه پویا، نیز واکنش‌برانگیز شد. مینا امام‌وردی، روزنامه‌نگار، نوشت: «فاطمه امینی، بدون کوچک‌ترین ترس یا تردید، در لحظه حمله ایستاد و واکنشی خیره‌کننده نشان داد. دیدن این صحنه هم غرورآفرینه، هم اشک به چشم آدم می‌آره. زنان قهرمان سرزمینم، ستون‌های استواری‌ هستن که باید ستایش‌شون کرد.»
خبرگزاری فارس نیز با انتشار ویدئوی کوتاهی خبر از بازدید مسعود پزشکیان، با حضور پیمان جبلی، از ساختمان صداوسیما خبر داد، در این ویدئو رئیس‌جمهور ایران خطاب به آقای جبلی می‌گوید: «شما در صداوسیما موشک می‌ساختید که اینجا را زدند؟»

بصداوسیما اعلام کرد به دلیل حمله اسرائیل به ساختمان شیشه‌ای،  امکان پخش برنامه ٢٠:٣٠ وجود ندارد. پخش نشدن این برنامه خبری پرحاشیه در روز بیست‌وشش خرداد در شبکه‌های اجتماعی نیز محل بحث شد. کاربری نوشت: «از سال ۱۳۷۸ برنامه  ۲۰:۳۰ پس از ۲۶ سال پرونده‌سازی مرتب برای مردم، امروز  پخش نشد!»

صداوسیما و بی‌توجهی به حضور عراقچی در ژنو: عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در ژنو (۲۰ ژوئن ۲۰۲۵) درباره حمله اسرائیل و آمریکا به ایران سخنرانی کرد که برخی از کاربران از این‌که صداوسیما این سخنرانی را پوشش نداده نوشتند. محمدمهدی فقیهی، سردبیر سابق روزنامه انتخاب نوشت: «صداوسیما سخنرانی مهم عراقچی در ژنو را پخش نکرد. بسیاری از شبکه‌های خارجی آن را  زنده پخش کردند. بیمارند این جماعت.»

سردرگمی درباره اعلام نام فرماندهان کشته‌شده: اخبار ضدونقیض درباره مرگ فرماندهان نظامی و اعضای سپاه پاسداران طی روزهای اولیه‌ وقوع جنگ سبب سردرگمی رسانه‌ها و سازمان‌های دست‌اندرکار در تبلیغات شهری شده بود. یکی از این سردرگمی‌ها مربوط به خبر مرگ علی شمخانی بود که در روز دوم تکذیب شد. خبرگزاری ایسنا در همین زمینه بیانیه بخش رسانه‌ای بسیج وزارت میراث فرهنگی را منتشر کرد، در این بیانیه آمده است: «نام دریابان علی شمخانی به‌اشتباه در زمره شهدا روی یکی از پوسترهای پاسداشت فرماندهان شهید درج شده بود؛ بنر بلافاصله جمع‌آوری و اصلاح شد. برخورد قانونی با عوامل این سهل‌انگاری در دستور کار قرار گرفته است.» این در حالی است که شهروندخبرنگاران عکس‌هایی از بنرهایی در شهرهای شمالی و جنوب ایران منتشر کرده بودند که در پوستر تجلیل از فرماندهان کشته شده عکس شمخانی نیز آمده بود و سپس با اسپری یا چسب روی عکس او را پوشانده بودند. 

سپاه سخنگودار شد: همزمان با آغاز درگیری نظامی میان اسرائیل و ایران، سرهنگ ایمان تاجیک به عنوان سخنگوی سپاه در عملیات موسوم به «وعده صادق ۳» به صداوسیما آمد. در طول جنگ دوازده روزه بیانیه‌های سپاه پاسداران با حضور این سخنگو با لحنی حماسی در تلویزیون جمهوری اسلامی قرائت می‌شد.

کشته شدن خبرنگاری که دختر یکی از فرماندهان سپاه بود: فرشته باقری، خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس، در اولین شب حمله اسرائیل به ایران کشته شد. به گزارش خبرگزاری فارس، خانم باقری (افشری) دختر محمد باقری بود که همراه با خواهر دیگرش «اشرف باقری» همزمان با پدرش کشته شد. 
کشته شدن سردبیر شبکه خبر: در جریان حمله اسرائیل به ساختمان شیشه‌ای سازمان صداوسیما، روز بیست‌وشش خرداد، نیما رجب‌پور سردبیر شبکه خبر دو کشته شد. به خبرگزاری ایمنا نوشت معصومه عظیمی کارمند دبیرخانه صداوسیما به‌دلیل موج انفجار ناشی از حمله به ساختمان شیشه‌ای صداوسیما کشته شده،  و یکی از کارکنان بخش فنی با نام خانوادگی جوادی پور  نیز در پی شدت جراحت در این حمله کشته شده است.

بازداشت خبرنگار شرق: علی پاکزاد، خبرنگار بخش چند رسانه‌ای شبکه شرق، که پس از انفجار ساختمان شیشه‌ای صداوسیما به جام‌جم رفته بود، برای دو روز مفقود بود. شبکه شرق در حساب خود در ایکس روز بیست‌وهفت خرداد نوشت آقای پاکزاد: «از ساعت نوزده دیروز تا کنون مفقود شده و خبری از او نیست و تلفنش از دسترس خارج شده.» دو روز بعد شرق نوشت پاکزاد در تماس با خانواده‌اش گفته که بازداشت شده است، او یک روز بعد آزاد شد. 

کشته شدن گرافیست مطبوعات: صالح بایرامی، گرافیست و صفحه‌آرای مجلاتی همچون اندیشه‌پویا و مجله نشنال جئوگرافیک ایران، روز یکشنبه ۲۵ خرداد، در انفجار میدان قدس شمیران (تجریش) کشته شد.

آسیب به ساختمان آوش: شهریار شمس مستوفی، سردبیر رسانه آوش، با انتشار یک عکس از تحریریه‌ای خالی نوشت: «۵۰ متر تا مرگ فاصله داشتیم. تجربه دیدن موشک در آوش و سپس تخلیه دفتر.» 

تخلیه تحریریه سازندگی: فائزه مومنی، عضو تحریریه روزنامه سازندگی، در سومین روز جنگ، نوشت: «ساختمون روزنامه ما (سازندگی) روبه‌روی وزارت اطلاعات هست، یک‌بار جنگنده زد، شیشه‌ها لرزید و‌ شیشه‌های ساختمان‌های هم‌جوار ریخت، دوباره برگشت و یکی دیگه هم زد.» خانم مومنی نوشته است، پس از فرو ریختن ساختمان مجاورشان، اعضای تحریریه مجبور به تخلیه و دورکاری شده‌اند. 


دیدار رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت از رسانه‌ها: الیاس حضرتی رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت پزشکیان و از سرمایه‌گذاران روزنامه اعتماد روز هفتم جنگ اسرائیل و ایران به تحریریه برخی از روزنامه‌ها سر زد. اعتمادآنلاین نوشت: «او پیگیر مشکلاتی شد که این روزهای جنگی ممکن است برخی از رسانه‌ها با آن دست به گریبان باشند.» این در حالی‌ست که برخی از روزنامه‌نگاران نوشته بودند رسانه‌هایشان اجازه دورکاری در روزهای جنگ را لغو و آنها را تهدید به اخراج کرده‌اند. 
حضرتی در روزهای جنگ با حضور در صداوسیما هم خبرساز شد، او در یک برنامه تلویزیونی گفت اپوزیسیون را تقسیم کرده‌ایم و یک دو قطبی بی‌شرف و باشرف درست شده است.

هشدار روزنامه‌نگار زندانی درباره وضعیت خطرناک زندان: رضا ولی‌زاده، خبرنگار ایرانی-آمریکایی زندانی در بند هشت زندان اوین،  بیست‌وهشتم خرداد ماه در پیامی صوتی که برای دویچه‌وله ارسال کرده، درباره  وضعیت ایمنی این بند در صورت وقوع حملات نظامی هشدار داده است. او گفته ساختمان پنج‌طبقه بند هشت فرسوده، فاقد پله اضطراری و تجهیزات ایمنی است و در صورت اصابت موشک، احتمال تلفات گسترده وجود دارد.
ولی‌زاده با اشاره به قانون مصوب دوران جنگ ایران و عراق، از قوه قضائیه خواسته است با توجه به وضعیت جنگی فعلی، زمینه آزادی مشروط یا آزادی با وثیقه زندانیان غیرخطرناک را فراهم کند.او همچنین از حضور اتباع خارجی از کشورهای مختلف از جمله آلمان، سوئد، ترکیه و پاکستان در این بند خبر داد. 

رسانه‌ها در روزهای قطع اینترنت: در هفته اول جنگ ایران و اسرائیل، دولت ایران دسترسی به اینترنت را در سراسر کشور قطع کرد؛ در اولین ساعات ۲۵ خرداد قطع اینترنت آغاز شد.
وزارت ارتباطات با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «با عنایت به شرایط ویژه‌ کشور و با تدابیر مراجع ذی‌صلاح موقتا محدودیت‌هایی بر اینترنت کشور اعمال شده است.»
این در حالی‌ست که در روزهای آینده مسئولانی همچون سخنگوی دولت دلیل قطعی سراسری در ایران را به «حملات سایبری دشمن» نسبت می‌دادند.

 امیر رشیدی، کارشناس امنیت اینترنت، یکی از اولین کاربران بیرون از ایران بود که خبر از قطعی گسترده ایران داد و در اولین ساعت‌های ۲۵ خرداد نوشت: «اینترنت همراه اول ملی شد. تقریبا تمام موبایل‌ها قطع شدن و شاتل هم رفت.» 
قطع شدن سراسری اینترنت منجر به کاهش ۹۷ درصدی استفاده از اینترنت در ایران شد. سازمان‌های نظارت بر اینترنت، NetBlocks و Cloudflare Radar اعلام کردند که در تاریخ ۲۷ خرداد، «کاهش شدید در اتصال اینترنتی» در ایران مشاهده شده است. بر اساس گزارش نیویورک تایمز، پهنای باند اینترنت در ایران ۸۰٪ کاهش یافته بود. TechCrunch گزارش داد که قطعی اینترنت در تاریخ ۲۸ خرداد نسبت به ۲۷ خرداد بدتر شده است. نیما اکبرپور، خبرنگار حوزه تکنولوژی، با انتشار گزارش نت بلاکس در روز ۲۹ خرداد نوشت: «این قطعی مداوم، شدیدترین مورد ثبت‌شده از زمان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ تا کنون است و در زمانی که ارتباطات حیاتی هستند، دسترسی مردم را به اینترنت، به‌شدت مختل کرده است.»
قطعی سراسری اینترنت نه تنها مسئله‌ خبررسانی را مختل کرده بود، بلکه پیام‌رسان‌هایی همچون تلگرام و واتس‌اپ از دسترس بسیاری خارج شده بود؛ سعید ارکان‌زاده یزدی، روزنامه‌نگار و مدیرمسئول مجله بازخورد، روز ۲۶ خرداد نوشت: «هرگز از یاد نخواهم برد و هرگز شما را نخواهم بخشید که منِ ایرانی در خانه‌ام در قلب تهران نشسته بودم و بالای سرم بمب می‌ریخت، اما اینترنت را فیلتر و چنان مختل کرده بودید که در تاریکی و بی‌خبری مطلق اصلا نمی‌دانستم چه بلایی دارد سرمان می‌آید.»
مجله پیوست در حساب کاربری خود در شبکه ایکس نوشت: «در آخرین ساعت‌های ۲۸ خرداد اتصال کاربران به شکل تدریجی به شبکه اینترنت بین‌الملل در نقاط مختلف کشور در حال برقراری است. به نظر می‌رسد این دسترسی هم اکنون از طریق VPN به اینترنت بین‌الملل برقرار است.»
شهرام شریف، روزنامه‌نگار حوزه تکنولوژی، نوشت: «بزرگترین اشتباه قطع کردن اینترنت در این شرایط بود. تقدیم دودستی روایت‌ها به ایران اینترنشنال.» 

مسدود شدن سرورهای کلادفر: در روزهای قطع سراسری اینترنت و «ملی شدن» بسیاری از سرورها از دسترس خارج شده بودند. علیرضا شیرازی، مدیر وب‌سایت بلاگفا روز ۲۵ خرداد نوشت: «همچنان بلاگفا و وب سایت‌های دیگری که روی کلادفلر هستند در اکثر سرویس دهندگان ایران در دسترس نیستند.»

خاموشی حساب‌های مشکوک اسکاتلندی: بی‌بی‌سی فارسی به نقل از روزنامه تلگراف چاپ لندن گزارش داد، ده‌ها حساب کاربری ناشناس در شبکه‌های اجتماعی که از استقلال اسکاتلند حمایت می‌کردند، پس از حملات هوایی اسرائیل به ایران «خاموش» شده‌اند. بر اساس این گزارش در ۱۳ ژوئن (۲۳ خرداد)، پس از آنکه یک حمله هوایی اسرائیل زیرساخت‌های سایبری ایران را فلج کرد و باعث قطعی اینترنت شد، حساب‌های کاربری منتشر کننده ۲۵۰ هزار پست طرفدار استقلال اسکاتلند در شبکه‌های اجتماعی ناگهان متوقف شدند. برخی از این حساب‌ها شامل نام کوچک و توضیحی در معرفی خود مانند «پرستار» یا «سوسیالیست گلاسکو» بودند و با عکسی از یک فرد جوان و جذاب همراه بودند.

اکانت‌های سایبری با پوشش دانلود فیلم: علی مصلح، روزنامه‌نگار و منتقد سینمایی، در شبکه ایکس نوشت: «دیشب (۲۴ خرداد) و همزمان با تبادل آتش بین ایران و اسرائیل، اغلب کانال‌های تلگرامی دانلود فیلم، ترید، فان، پروکسی و از این قبیل ناگهان تغییر رویه دادند و شبیه اکانت‌های سایبری جمهوری اسلامی شدند. چند ساعت پروپاگاندا و فیک نیوز رو با سرعت بالا منتشر می‌کردند. حیرت‌انگیز و عبرت‌آموز بود.»

هشدار به کاربران اینترنت استارلینک: همزمان با زمزمه‌های تصویب قانون ممنوعیت استفاده از اینترنت ماهواره‌ای (استارلینک) خبرگزاری مهر سلسله هشدارهایی را از سوی مقامات و کارشناسان این نهادها خطاب به شهروندان منتشر کرد. خبرگزاری مهر نوشت: «تجربه فعالیت استارلینک در جنگ اوکراین و روسیه نشان داد که اینترنت ماهواره‌ای استارلینک در این جنگ یک رکن اصلی در عملیات‌های پهپادی و میدانی بوده است به طوری که اوکراین اعلام کرد بدون استارلینک، هدایت بسیاری از پهپادها و انجام عملیات دقیق غیرممکن است. از سوی دیگر نکته قابل توجه این است که فعالیت استارلینک در کشورهای مختلف بدون دریافت مجوز از این کشورها، ممنوع است.»
احسان کیانخواه پژوهشگر فضای مجازی در همین گزارش گفته است: «استارلینک به دنبال دور زدن قوانین ایران و ایجاد فضا برای جاسوسی در کشور است.»
در عین‌حال کاربرانی در شبکه‌های اجتماعی خبر از فعال بودن استارلینک در ایران می‌دادند، اکانت حنانیا نفتالی که یک فعال رسانه‌ای اسرائیلی در شبکه ایکس است، با بازنشر پاسخ ایلان ماسک درباره وضعیت استارلینک در ایران نوشت: «استارلینک در ایران فعال است! رژیم اسلامی اینترنت را در کل کشور قطع کرده است، اما ایلان ماسک در حال کمک به مردم ایران است.»

 

جعل عمیق، هوش‌مصنوعی و اخبار گمراه‌کننده در دو سوی جنگ
استفاده از هوش مصنوعی و جعل عمیق (دیپ‌فیک) در طول جنگ دوازده روزه از همیشه داغ‌تر بود؛ ترکیب تصاویر واقعی و تصاویر برگرفته از هوش‌مصنوعی یکی از نکاتی بود که از همان روزهای ابتدایی مطرح شد.

تردید درباره عکس‌های خبرگزاری‌های رسمی: در روزهای آغاز جنگ تصاویری از شهروندان عادی در چند رسانه رسمی منتشر شد که وحشت‌زده و زخمی و خونین بودند. درباره‌ واقعی بودن این تصاویر در شبکه ایکس  بحث شد. بر اساس برآوردهای برخی کاربران ایکس، این عکس‌ها ساختگی و صحنه‌سازی‌‌شده بود. بهنام قلی‌پور، روزنامه‌نگار ساکن خارج از ایران، در دومین روز جنگ نوشت: «تصاویر ایرنا و ایسنا از حملات به مواضع سپاه در تهران را بررسی کردم، تمام این تصاویر ساختگی‌‌اند، خون‌ها مصنوعی و با دست روی لباس‌ها ریخته شده و تمام افراد هم مامورند. تمام امنیتی‌ها کیف با بند کجکی دارند، این یک اصل است که خیلی‌ها می‌دانند.»

خبرسازی درباره اف سی‌وپنج‌ها و خلبانان زن اسیر شده: روز بیست‌وچهارم خرداد ماه خبرگزاری صداوسیما نوشت ارتش از انهدام یک فروند هواپیمای اف‌‌۳۵ آمریکایی خبر داده است. خبرگزاری‌های رسمی بیانیه‌ ارتش جمهوری اسلامی ایران را منتشر کردند؛ ارتش در این بیانیه گفته بود: «نیروی پدافند هوایی ارتش، دو فروند جنگنده اف‌۳۵ رژیم صهیونیستی و تعداد زیادی ریزپرنده را با موفقیت مورد اصابت قرار داده و منهدم ساخت. بر اساس این گزارش سرنوشت خلبانان جنگندها نامعلوم و در دست بررسی است.» 
بر اساس اخبار منتشرشده از سوی منابع رسمی سومین اف‌۳۵ در بویین زهرا (قزوین)  و به گفته استاندار آذربایجان شرقی چهارمین مورد ۲۶ خرداد در تبریز سرنگون شد. اما این خبرها به همین‌جا ختم نشد و کمی بعد خبرگزاری تسنیم نوشت: «پدافند هوایی کشورمان در عملیاتی موفقیت‌آمیز، دو فروند جنگنده اسرائیل را سرنگون کرد. بر اساس گزارش‌ها، خلبان یکی از این جنگنده‌ها که یک زن است، به اسارت نیروهای ایرانی درآمده است.» این خبر پس از مدتی از روی سایت تسنیم حذف شد.  اما خبرگزاری رکنا به همین هم بسنده نکرد و طی یک خبر اختصاصی به نقل از روزنامه لیبراسیون و روزنامه‌های آمریکایی که نامی از آنها نبرده بود، نوشت: «رسانه‌های آمریکایی و فرانسوی از جمله روزنامه لیبراسیون فرانسه تأیید کردند که سه خلبان اسرائیلی توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به اسارت گرفته شده‌اند. مذاکرات درباره این اسرا با خودداری تیم ایرانی مواجه شده است. این خبر در حالی منتشر شده است که مقامات اسرائیلی تاکنون واکنشی رسمی به آن نشان نداده‌اند اما ترامپ نیز اسارت خلبانان اسرائیلی را تایید کرده است.»

اما بسیاری از کاربران به ویژه پس از انتشار خبر خبرگزاری رکنا درباره جعلی بودن این سرنگونی‌ها و اسارت‌ها اظهارنظر کردند و نوشتند در هیچ رسانه خارجی‌ای درباره انهدام جنگنده‌های اسرائیلی و خلبانان اسیر خبری نیامده است.  این در حالی‌ست که طی هفته‌ اول جنگ در برنامه‌های گوناگون صداوسیما این ادعا بارها تکرار شده بود، همچنین حساب‌هایی به صورت هماهنگ در شبکه‌های اجتماعی با انتشار ویدئوهایی یکسان نوشتند: «خب بلاخره اولین تصویر از یکی از اف‌۳۵های ساقط شده توسط ایران به صورت رسمی منتشر شده است و یک شوک وحشتناک برای ساختار نظامی غربی خصوصا کشورهای اروپایی می‌باشد. تمام امید نیرو هوایی آنها به این جنگنده بود و امروز در دام ایران افتاده است.» کاربران بسیاری با بررسی این ویدئوها نوشتند تصویر سقوط جنگنده‌ها مربوط به هوش‌مصنوعی و بازی‌های کامپیوتری است. 

خبرسازی جعلی هدفمند درباره یک موسسه نزدیک به حاکمیت: همزمان با انتشار گسترده اخبار گمراه‌کننده، اخبار تاییدنشده‌ای درباره شناسایی کارگاه‌های ساخت پهپاد اسرائیلی در ایران منتشر شد. اکانت‌های بسیاری در ایکس از نقش موسسه مصاف (مرتبط با علی‌اکبر رائفی‌پور) در این کارگاه‌های پهپادسازی نوشتند. کاربری با تیک آبی در ایکس نوشت: «کاشف به عمل آمده اسرائیل از طریق یکی از موسسات (مصاف) از وزارت دفاع مجوز کارخانه پهپادسازی گرفته، بعدش هم مجوز پرواز آزمایشی در سراسر کشور، بعد سراسر کشور رو در پوشش تمرین اسکن کردند. بعد روی کامیون‌ها پخش و آماده برای روز حمله.» یکی از کارشناسان جرایم سایبری که به این خبر واکنش نشان داد، محمد جرجندی بود که با انتشار تصویر این خبر در سهام‌نیوز نوشت: «نمونه پخش اطلاعات جعلی هدفمند: در هیچ منبعی (حتی اسرائیلی) به نقش موسسه مصاف و دریافت مجوزهای رسمی از وزارت دفاع اشاره نشده. تنها خبر در کانال تلگرام سهام نیوز است که منبع این خبر"یک روزنامه اسرائیلی" است که نمیدونیم اسمش چیه! همین متن به سرعت در رسانه‌های دیگر و توییتر دست به دست شده است.»

استفاده از ویدئوهای گمراه‌کننده در صداوسیما: همزمان با حمله‌های هوایی جمهوری اسلامی به اسرائیل، شبکه خبر صداوسیما ویدئویی را با عنوان تصاویر مربوط به این حمله‌ها منتشر کرده که کمی بعد مشخص شد ارتباطی با این حمله ندارد. کاربران بسیاری در شبکه‌های اجتماعی نوشتند این تصاویر مربوط به حمله اسرائیل به شهرکی در غرب تهران است.
سایت فکت‌نامه درباره این ویدئو نوشت: «ویدئویی که شبکه خبر پخش کرده مربوط به «حمله روز دوشنبه اسرائیل به شهرک شهید باقری چیتگر» در تهران است. در ویدئوی اصلی، صدای صحبت‌کردن افراد به فارسی شنیده می‌شود اما نسخه‌ای که صداوسیما پخش کرده، صدا ندارد.»

پروپاگاندای اسرائیلی در خبررسانی: انتشار ویدئوهایی از سوی اکانت‌های اسرائیلی با صدای فارسی و استفاده از ترانه‌های ایرانی نظر بسیاری از کاربران را جلب کرده بود. فرداد فرحزاد، مجری شبکه ایران اینترنشنال، با انتشار ویدئویی که در حساب کاربری ارتش اسرائیل منتشر شده بود، نوشت: «ارتش اسرائیل، در آنچه به نظر بخشی از کارزار جنگ‌ روانی است، روی ویدئوی کشتن فرمانده یگان انتقال تسلیحات نیروی قدس سپاه، آهنگی از سیاوش قمیشی گذاشته.» 
همچنین روزبه پورنادر، از بنیانگذاران ویکی‌پدیای فارسی، نوشت: «بیانیه‌هایی از طرف ارتش یا دولت اسرائیل خطاب به مردم ایران منتشر شده. نمی‌دانم واقعی هستند یا جعلی، ولی حتی اگر واقعی باشند لطف کنید بازپخش‌شان نکنید. تبلیغاتی از طرف دولتی است که چند روز است دارد شهروندان عادی ایران را می‌کُشد. پروپاگانداست. رسانهٔ اسرائیل نباشید.»

فشار بر روزنامه‌نگاران در دو سوی مرز

بیانیه شبکه ایران اینترنشنال: فشار بر روزنامه‌نگاران رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از ایران در ماه خرداد ادامه داشت و رسانه‌های مختلفی از فشار بر همکاران‌شان خبر دادند. شبکه ایران اینترنشنال سی‌ام خرداد از بازداشت خانواده یکی از همکارانش خبر داد و نوشت که سپاه با بازداشت اعضای خانواده‌اش او را تحت فشار گذاشته‌اند که از همکاری با این شبکه استعفا بدهد.  بر اساس این بیانیه پدر، مادر و برادر یکی از گویندگان شبکه ایران اینترنشنال برای وادار کردن او به استعفا بازداشت شده‌اند و در یک مکان نامعلوم نگهداری می‌شوند. خانواده برخی دیگر از همکاران این شبکه نیز در ایران تهدید شده‌اند. 

پس از  انتشار هشدار گروه حقوقی «دادبان» به روزنامه‌نگاران و کنشگران ایرانیِ در تبعید، با مضمون «اعتماد نکردن به وعده‌های ماموران امنیتی و سفر نکردن به ایران»، برخی روزنامه‌نگاران ایرانی از تجربه خود نوشتند. روزبه بوالهری روزنامه‌نگار حوزه کارگری و سندیکاها نوشت: «از جمله روزنامه‌نگارانی هستم که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی چندی پیش برایم «پیام» فرستاده است. تهدید که اگر به فعالیت رسانه‌ای که کار در رسانه‌های معاند و ... نامیدند، ادامه دهم، با حکم قضایی و بازداشت به دست اینترپل مواجه خواهم شد. در عین حال، این پیام که برگردم و البته دوره محکومیتم را با اعمال تخفیف، بگذرانم چون به نظام آسیب رسانده‌ام.»

ابراز نگرانی بی‌بی‌سی از آزار خبرنگاران و خانواده‌هایشان: بی‌بی‌سی با انتشار بیانیه‌ای نسبت به تشدید آزار و اذیت خبرنگاران بخش فارسی و خانواده‌های آن‌ها از سوی حکومت ایران، ابراز نگرانی شدید کرد. فرنوش امیرشاهی، خبرنگار بخش فارسی این رسانه، با اشاره به این بیانیه نوشت: «بیشتر احضارها و تهدیدها توسط وزارت اطلاعات دولت مسعود پزشکیان انجام می‌شود.»
در بیانیه‌ بی‌بی‌سی آمده است: «تهدیدهای فرامرزی علیه خبرنگاران در خارج، همراه با بازجویی‌های خودسرانه، توقیف گذرنامه و ممنوع‌الخروجی خانواده‌ها در ایران، شدت یافته و هدف آن‌ها وادار کردن روزنامه‌نگاران به ترک حرفه یا بازگشت به ایران است.»

احتمال اجرای حکم یک روزنامه‌نگار: نسیم سلطان‌بیگی روزنامه‌نگار حوزه اجتماعی که به دلیل عدم تحمل حبس در مرخصی درمانی به سر می‌برد، بار دیگر با تهدید بازگشت به زندان، برای تحمل ادامه حکم زندان چهار ساله‌اش روبه‌روست. نگین باقری، روزنامه‌نگار حوزه زنان و جامعه، با اشاره به این تهدیدها و خطر بازگشت همکارش به زندان نوشت: «از نزدیک شدن به روز شنبه می‌ترسم. از اینکه حکم چهار سال زندان نسیم اجرا شود ‌و او نتواند بعدازظهر به تحریریه برگردد...امیدوارم شنبه حکم نسیم سلطان‌بیگی، خبرنگار هم‌میهن برای همیشه متوقف شود.» خانم باقری سه‌شنبه سیزدهم خرداد ماه ۱۴۰۴ این پست را منتشر کرده بود، تا لحظه‌ انتشار گزارش وقایع‌اتفاقیه در پایان ماه خرداد خانم سلطان‌بیگی در تحریریه مشغول نوشتن گزارش‌هایی درباره وضعیت آسیب‌دیدگان جنگ اسرائیل و ایران بود. 

لغو مراسم نکوداشت یک روزنامه‌نگار: نکوداشت هادی خانیکی، روزنامه‌نگار و استاد دانشکده ارتباطات، در گناباد زادگاه او با دستور فرمانداری لغو شد. یغما فخشمی، روزنامه‌نگار، با انتشار ویدئوی صحبت‌های یک کودک نوشت: «تجمع‌کنندگان به یک کودک آموزش دادند که بگوید: «خانیکی تحت تعقیب اینترپل و هدایت‌کننده ترور شهید صیاد شیرازی و متهم دادگاه مجاهدین خلق است.»
لغو این مراسم واکنش‌های بسیاری از روزنامه‌نگاران را در شبکه‌های اجتماعی برانگیخت، سید صادق الحسینی، تحلیل‌گر اقتصادی، نوشت: «آقای وزیر کشور کلاهت را بالاتر بگذار...»

واکنش‌های گسترده به توهین به انیسه شهید: انتشار شعری تو‌هین‌آمیز درباره انیسه شهید، روزنامه‌نگار زن افغان، واکنش‌های گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی برانگیخته است. فرحناز فروتن روزنامه‌نگار نوشت: «هادی میران [نویسنده شعر] باید از زنان افغانستان معذرت بخواهد...برخی از کسانی که از ترس طالبان افغانستان را ترک کرده‌اند، در ظاهر خود را روشنفکر، شاعر و منتقد جا می‌زنند، اما در حقیقت، زیر نقاب‌های خود، همان نگرش‌های طالبانی را حمل می‌کنند.»  
خانم شهید چندی پیش نشان «خبرنگار شجاع» را از سوی مرکز خبرنگاران افغانستان (AFJC) دریافت کرده بود. 

بازگشت دو رادیوی برون‌مرزی: سایت «رادیو فردا» خبر داد برنامه‌های رادیویی این رسانه فارسی بعد از وقفه‌ای چندماهه، از ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ دوباره روی موج کوتاه در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. همزمان رادیو بی‌بی‌سی نیز هر روز به مدت یک ساعت روی موج کوتاه پخش برنامه‌های خود را از سر گرفته است. رادیو بی‌بی‌سی فارسی پس از ۸۲ سال فعالیت، روز یکشنبه ششم فروردین ۱۴۰۲ به کار خود پایان داده بود.


تعطیلی برنامه شیوه برای همیشه: برنامه گفت‌وگو محور شیوه با مجری‌گری عطاالله بیگدلی، تعطیل شد. ۲۷ مرداد سال گذشته علی انتظاری رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در این برنامه به مهسا ژینا امینی توهین مستقیمی کرد که خبرساز شد؛ بعد از این اتفاق برنامه شیوه مدتی تعلیق شد و پس از یک بازگشت دوباره بدون هیچ توضیحی این برنامه در شبکه چهار دوباره تعطیل شد. محمد کشوری، فعال رسانه‌ای، نوشت: «برنامه شیوه، تنها برنامه مناظره‌محور جدی سال‌های اخیر تلویزیون را که در اواخر ۱۴۰۱ گُل کرد و دیده شد اول یک خط در میان تعطیل کردند و بعد بی سر و صدا کرکره‌اش را پایین کشیدند. اخیرا دیدم مجری موفقش را هم فرستاده‌اند در یک برنامه کلیشه‌ای و یک طرفه...مصداقی دیگر از تحول [پسرفت].»

تعطیلی برنامه اینترنتی چهارراه: هاتف صالحی، مجری و تهیه‌کننده برنامه گفت‌ومحور چهار راه که در اینترنت منتشر می‌شد، از تعطیلی این برنامه خبر داد. صالحی با انتشار ویدئویی در شبکه ایکس گفت: «ملاحظات وزارت محترم اطلاعات و و نهادهای امنیتی در روند تولید این برنامه اختلال ایجاد کرد و در نهایت تعطیل شد. با شرایط موجود امکان پخش این برنامه وجود ندارد.»    

سند تسهیم درآمد محتوا در راه است: حسین دلیریان، سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی در حساب شخصی‌اش در ایکس نوشت: «مرکز ملی فضای مجازی میزبان جلسه مهمی با حضور مدیران فیلیمو، تلوبیون، فیلم‌نت، روبیکا، ایتا، بله، ورزش سه... درباره سند تسهمی درآمد محتوا بود.»
براساس اعلام قبلی مرکز ملی فضای مجازی با تصویب سند سیاست‌ها و الزامات تعرفه گذاری ترافیک شبکه و تسهیم درآمد محتوا، تولیدکنندگان محتوا و همچنین رسانه‌های اجتماعی کوچک و محلی در درآمد حاصل از فروش ترافیک سهیم خواهند شد.


بازتاب جنگ در رسانه‌ها

دست‌وپاهای کوچک بدون صاحب: ستاره حجتی روزنامه‌نگار در گزارشی میدانی از بیمارستان‌های پایتخت در جنگ دوازده روزه نوشته است، در بخشی از این گزارش آمده: «به صحبت‌هایی فکر می‌کنم که ساعاتی قبل در بیمارستان‌ها شنیده‌ام: «کودکی ۱۴ساله در بیمارستان شهید شد»، «پرنیان عباسی و برادر کوچک و خانواده‌اش در همین بیمارستان‌ شهید شدند»، «سردخانه‌ها دست‌و‌پاهایی کوچک و بدون صاحب دارند»و «هنوز پیکر ۱۰ کودک‌-شهید زیر آوار مانده‌ است.»


ترکش و انفجار بر تن تهران: الهه محمدی و سارا سبزی گزارشی میدانی در روزنامه‌ هم‌میهن منتشر کرده‌اند؛ این دو پای حرف‌های خانواده کشته‌شدگان در جنگ دوازده روزه نشسته‌اند در بخشی از گزارش آنها آمده: «مردی با لباس مشکی به ساختمان فروریخته نگاه می‌کند، سیاهپوش عزای سه‌نفر از همکارانش است که با موج انفجار ساختمان روبه‌رو و شکستن شیشه‌ها جان‌شان را از دست داده‌اند: «دفترمان با خاک یکسان شد. من حیاط پشتی بودم، موج انفجار هم زیاد بود. ترکشش پیچ‌گوشتی بود. در تراس داشتیم نگاه می‌کردیم و پهپاد را هم دیدیم. مدیرمان، دخترش و مدیر آی‌تی شرکت کشته شدند.» اندازه‌ پهپادی که دیده را نشان می‌دهد؛ بزرگ و به اندازه فاصله بین دو جدول کنار.»

سرگردانی برای پیدا کردن اجساد: زهرا جعفرزاده در روزنامه شرق از تجمع خانواده‌ کشته‌شدگان جنگ دوازده روزه در مقابل ساختمان پزشکی قانونی کهریزک نوشته است. در بخشی از این گزارش آمده: ««محمد» را صدا می‌‌زنند؛ برادرزاده بیتا که تنها بازمانده یک خانواده چهارنفره است. پدر، مادر و خواهرش زیر آوار جان داده‌اند؛ پدر و مادر ۶۵‌ساله و خواهر ۳۷‌ساله‌اش‌. می‌پرسند چه تنشان بود؟ لاک صورتی داشت؟ محمد می‌کوبد بر سرش به نشانه استیصال: «نمی‌دانم، نمی‌دانم». کمی می‌گذرد دوان‌دوان می‌آید: «حدیثه لباس نخی کرم خال‌دار تن داشت». این را یادش مانده. شاید از آخرین تصویری که از خواهرش زیر آوار ثبت کرده. دختری جلوتر می‌آید احتمالا دوست حدیثه است: «موهایش تا گوشش کوتاه است». پدر موهای جوگندمی دارد. کارمند می‌رود کمی بعد می‌آید. جواب روشنی نمی‌دهد. می‌گوید بروید فردا بیایید؛ ساعت هشت صبح. چهره‌ها قابل شناسایی نیست. باید آزمایش دی‌ان‌ای بگیرند از اقوام درجه‌ یک. عکس و کد ملی میان خانواده‌ها و کارمندان رد‌و‌بدل می‌شود. بی‌فایده است. آسیب‌دیدگی‌ها شدید است.»


گزارش‌های خبرساز

پای حرف‌های مادر و دختر محبوس در قفس کبوترها: نسترن فرخه، روزنامه‌نگار اجتماعی، در روزنامه‌ شرق از حبس شش ساله یک مادر و دختر در قفس پرندگان نوشته است. در بخشی از این گزارش آمده: «فرارهای پی‌درپی و دوباره بازگشت به همان قفس متعفن کبوترها، همراه با شکنجه‌های جنسی که تمامی ندارد؛ این بخشی از زندگی «مریم» (نام مستعار)‌ است. مادر جوانی که به همراه دختر خردسالش حدود شش سال‌ اسیر مردی بودند که آنها را در قفس پرندگان در پشت‌بام خانه زندانی کرده بود. در تمام این مدت مادر و دختر به شکل‌های مختلف برای فرار تلاش کرده بودند، اما هر بار با نقشه‌ای، دوباره به همان اتاقک توری و کرم‌گرفته بازمی‌گشتند و مورد آزارهای جنسی قرار می‌گرفتند. به اینها آسیب‌های جسمی را هم باید اضافه کرد.»

روایت روزهای زندان به قلم روزنامه‌نگار زندانی: الهه محمدی، روزنامه‌نگاری که چند روز پس از نوشتن گزارش مراسم خاکسپاری مهسا ژینا امینی بازداشت و زندانی شد، دو سال و نیم پس از آزادی از روزهای حبس و امیدش به روزنامه‌نگاری نوشته است. در بخشی از این یادداشت آمده: «از روزی که آزاد شدم، آدم‌‌ها توی خیابان بغلم می‌کنند. گاهی فقط اسمم را می‌گویند و اشک می‌ریزند. گاهی فقط نگاهم می‌کنند و لبخند می‌زنند. گاهی هم با لطف بیکران‌شان می‌گویند: «بابت اون روز، بابت اون نوشته، ممنون.» امیدی که توی چشم‌‌های آنهاست، هدیه‌ای به من می‌دهد که هیچ حکم آزادی‌‌ای نمی‌‌توانست بدهد: یادآوری اینکه چرا روزنامه‌‌نگار شدم و چرا باید بمانم.»

سکوت در محله الهه حسین‌نژاد: نسترن فرخه به اسلام‌شهر محل سکونت الهه حسین‌نژاد رفته است تا با همسایگان دختر جوانی که روز ۱۵ خرداد جسدش در بیابان‌های اطراف تهران پیدا شد، مصاحبه کند. در این گزارش آمده: «بدون صوت قرآن یا نوای غم‌انگیزی که سوگ این خانواده را نشان دهد، بنرهای تسلیت را به دیوار این خانه سیاهپوش می‌چسبانند. تمایلی به حرف‌زدن ندارند: «به ما گفته‌اند مصاحبه نکنیم، گفته‌اند هیچ کاری نکنیم». اهالی محل و همسایه‌ها هم به عزاداری بی‌سروصدای آنها اشاره می‌کنند که داغ دختر جوانشان را در سکوت پیش می‌برند.»

خاطره‌هایی به رنگ آتش: بنفشه سام‌گیس در روزنامه اعتماد از مردی نوشته که بیشتر از ۴۳ روز مشغول جابه‌جایی آوار انفجارها در بندر رجایی است. سام‌گیس از زبان جلیل می‌نویسد: «وقتی به محوطه اصلی انفجار رفتم، گودال رو دیدم. چاله ای با عمق حدود ۲۰ متر و شعاع حدود ۲۰۰ متر. این چاله اصلی بود و در فاصله کمی دورتر هم، چاله دوم. هر دو چاله هم جلوی انبارای شرکت سینا بود. شرکت سینا دو انبار داشت؛ یک انبار ۱۰ هزار متری و یک انبار ۵ هزار متری. این چاله‌ها، بین انبار ۱۰ هزار متری و ۵ هزار متری شرکت سینا بود. من بچه ایوان غربم. بچه جنگ و مرزم، زمان جنگ، عراق بارها شهر ما رو با بمب و موشک سوراخ کرد. زمان جنگ، بارها چاله‌های موشک و بمب دیدم ولی هیچ کدوم از چاله‌ها، شبیه این چاله‌ها نبود. هنوز نمی‌دونیم دلیل انفجار چی بود، چون به ما هم گفته نشد که توی این انبارا چی بوده.»

در جست‌وجوی حقیقت: نیلوفر حامدی در روزنامه شرق گزارشی میدانی نوشته از سفر به بندر رجایی، او به سراغ خانواده‌های عزادار ناشی انفجار رفته که در مراسم چهلم عزیزانشان همچنان خواهان توضیحی درباره علت فاجعه و مجازات مقصرانش هستند. در بخشی از این گزارش یکی از بازماندگان می‌گوید: «پیگیری حقوقی هم که به جایی نمی‌رسد. خیلی از خانواده‌ها وقتی برای شکایت به دفاتر خدمات قضائی مراجعه کرده‌اند به آنها جواب داده‌اند که فعلا شکایت مربوط به بندر شهید رجایی را ثبت نمی‌کنیم. شکایت ما را هم که با دوندگی‌های فراوان وکیل ثبت شد، به پاسگاه خون‌سرخ ارجاع دادند و از پاسگاه با ما تماس گرفتند و گفتند: بیایید برای سازش! مگر نزاع خیابانی رخ داده که بیاییم و سازش کنیم؟ پسر ۱۲ ساله من مادرش را از دست داده و هیچ‌کسی هم پاسخ‌گو نیست، با چه کسی سازش کنم؟»

افتادن بر خاک، در اتاقکی کوچک: الناز محمدی در روزنامه هم‌میهن قصه زنانی را نوشته که در بندر رجایی در یک کانکس ناایمن کار می‏‌کردند و در انفجار جان باختند. در بخشی از این گزارش آمده: «۱۲ ظهر ششم اردیبهشت‌ماه، وقتی اول دود آمد و بعد صدا و بعد خبرهای انفجار همه‌جا را برداشت، گوشی همراه زن‌ها برای همیشه خاموش شد؛ خانواده‌ها نه ‌می‌توانستند آنها را پیدا کنند و نه آقای امیری، نوذرنژاد، سمیع‌نژاد و... را که مردان همکار زن‌ها در آن کانکس بودند.»

دوره‌ها