تیر ۱۴۰۴:‌ سایه سنگین جنگ بر سر آزادی بیان

منصور واضحی 1404/05/03

تیر ۱۴۰۴:‌ سایه سنگین جنگ بر سر آزادی بیان

صبح دوم تیرماه بعد از اختلاف درباره ساعت دقیق آتش‌بس، بالاخره جنگ دوازده روزه میان اسرائیل و ایران متوقف شد؛ اما سایه سنگین این جنگ همچنان بر سر مساله آزادی بیان و رسانه‌ها و اینترنت ایران باقی ماند و حتی بحث به مستقل بودن یا نبودن وحید آنلاین که خود را شهروند کنجکاو اینترنت می‌داند کشید. در میانه تیر ماه خبر رسید که دولت پزشکیان درصدد ارائه لایحه «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» به مجلس است؛ لایحه‌ای که اگر به قانون تبدیل و اجرایی شود تقریبا هر کاربری در شبکه‌های اجتماعی مجرم خواهد بود. بسیاری از صاحبنظران و فعالان رسانه‌ای، به این لایحه اعتراض کردند و آن را محدود کننده آزادی بیان دانسته‌اند. در عین‌حال مساله اختلال در اینترنت و کم شدن پهنای باند پیام‌رسان‌های خارجی بیش از پیش گریبان ایرانیان را گرفته است. 


اهالی رسانه و نگرانی از تبعات لایحه جدید: در ادامه تلاش‌های نهادهای حکومتی برای کنترل محتوای رسانه‌ای در فضای مجازی، دولت «لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۴ به مجلس شورای اسلامی ارسال کرد. این لایحه که در سکوت خبری تنظیم شده بود، حالا با واکنش‌ و هشدار روزنامه‌نگاران روبه‌رو شده است.
سیدعلی طباطبایی، روزنامه‌نگار، آن را نشانه‌ای از تشدید سیاست‌های نظارتی بر جریان اطلاع‌رسانی در فضای مجازی دانسته است. سعید ارکان‌زاده یزدی، مدیرمسئول ماهنامه بازخورد، نوشت: «آیا می‌خواهید بدانید کیفیت سیاست‌گذاری ارتباطات در ایران چه اندازه است؟ و میزان فهم نظام حکمرانی از فناوری‌های ارتباطی چقدر است؟ و آیا مایلید دریابید نظام رسانه‌ای ایده‌آل صاحب‌منصبان چطور می‌تواند باشد؟ متن این لایحه را بخوانید.»
بنا به تجربه‌ لایحه‌هایی مشابه، نگرانی اصلی روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌ای این است که مفاهیمی چون «خبر خلاف واقع» به‌صورت مبهم تعریف شود و بهانه‌ای برای سرکوب یا جرم‌انگاری گسترده‌تر فعالیت رسانه‌ای و شهروند-خبرنگاری در فضای مجازی فراهم آورد. روزنامه‌نگاران معتقدند با توجه به شرایط بحرانی اطلاع‌رسانی در کشور، قطع ارتباطات اینترنتی و فشارهای امنیتی بر خبرنگاران، تصویب این لایحه می‌تواند گام دیگری در تضعیف بنیان‌های حرفه‌ای و مستقل روزنامه‌نگاری در ایران تلقی شود.

فروپاشی حرفه‌ای زیر فشار اخراج و سانسور: به نظر می‌رسد روزنامه‌نگاری ایرانی در داخل و خارج از کشور در وضعیت بحرانی بی‌سابقه قرار دارد. کیوان حسینی، خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی، با اشاره به دهه‌ها اخراج روزنامه‌نگاران باتجربه از رسانه‌ها، فشارهای امنیتی، قضایی و سانسور گسترده در داخل را عامل اصلی این بحران می‌داند. او در شبکه ایکس نوشت ضربه به نهاد روزنامه‌نگاری چنان عمیق بوده که حتی رسانه‌های فارسی‌زبان خارج نیز از آن متأثر شده‌اند. حسینی نوشت: «بسیاری از روزنامه‌نگاران حرفه‌ای به دلیل اخراج، فشارهای مدیریتی و فضای سمی حاکم بر رسانه‌ها، یا خانه‌نشین شده‌اند یا این حرفه را ترک کرده‌اند. آن‌هایی که مانده‌اند، در فضایی شبیه «بازی گرسنگی» به رقابتی ناعادلانه کشیده شده‌اند.»
او این وضعیت را نتیجه بی‌رحمی حاکم بر هر دو سوی رسانه‌ای ایران می‌داند و می‌افزاید: «استثنایی هم وجود ندارد.»

در داخل ایران، گزارش نسیم سلطان‌بیگی در روزنامه «هم‌میهن» از تعدیل حدود ۱۵۰ روزنامه‌نگار پس از آتش‌بس اخیر حکایت دارد. این گزارش شامل مصاحبه با هفت روزنامه‌نگار اخراج‌شده است که از کار بیکار شده‌اند. امیر داداشی، روزنامه‌نگار، در رشته‌توییتی از اخراج بی‌سر‌و‌صدای خبرنگاران تجارت‌نیوز خبر داده و این وضعیت را «فاجعه‌ای» خوانده که به دلیل ملاحظات رسانه‌ای، عمق آن کمتر به تصویر کشیده شده است. میلاد شیرانوند نیز به تعدیل گسترده نیرو در دنیای اقتصاد اشاره کرده و از سکوت کارکنان اخراجی انتقاد می‌کند. او رسانه‌هایی مانند دنیای اقتصاد را که سال‌ها «بازوی پروپاگاندای جریان اقتصادی تمامیت‌خواه» بوده‌اند، به ناتوانی در تأمین معیشت کارکنان خود متهم کرده و خواستار آگاهی‌بخشی روزنامه‌نگاران اخراجی درباره نقض حقوقشان شده است. فاطمه رجبی، روزنامه‌نگار، روایت تکان‌دهنده‌ای از دوست روزنامه‌نگارش ارائه کرده که پس از تعدیل از یک رسانه، برای امرار معاش به کار در اسنپ‌باکس روی آورده، اما حتی آنجا هم با محدودیت‌های غیرقانونی مانند ممنوعیت پوشیدن شلوارک مواجه شده است. علی مزینانی، کارشناس رسانه، نیز از اخراج ۴۰ درصدی پرسنل یک رسانه درست پیش از آتش‌بس و کسر حقوق یک هفته‌ای تحریریه رسانه‌ای دیگر به دلیل تعطیلی موقت خبر داده و از تناقض مدیران این رسانه‌ها که همزمان از کمبود نیرو شکایت دارند، انتقاد کرده است. در این میان، روزنامه هفت‌صبح که خود در سه ماه اخیر با تغییرات گسترده‌ای از جمله تغییر دو سردبیر (آرش خوشخو و افشین امیرشاهی) و خروج بسیاری از اعضای تحریریه مواجه بوده، اعلام کرده آماده همکاری با روزنامه‌نگاران بیکار در سبک «روایتگری قصه‌های جامعه» است. 

دفاع سخنگوی دولت از محدودیت انتشار اخبار: فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، پس از توقف جنگ دوازده روزه میان ایران و اسرائیل گفت: «دولت در این جنگ، امنیت مردم را به آزادی انتشار اخبار ترجیح داد.» 
او همچنین تلویحاً اذعان کرد که اقدامات اسرائیل، به دست مخالفان رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی «سلاح مؤثری» داده است. این سخنان با واکنش‌ تند بسیاری از فعالان رسانه‌ای و حقوقی همراه شد. میثم قاسمی، روزنامه‌نگار، با استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نوشت: «اصل نهم قانون اساسی: هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی  کشور، آزادی‌های مشروع را، حتی با وضع قانون، سلب کند.» منتقدان می‌گویند دولت با استناد به «امنیت» به‌عنوان توجیهی برای قطع یا محدود کردن دسترسی آزاد به اطلاعات، نه‌تنها اصول قانون اساسی را نقض می‌کند، بلکه بی‌اعتمادی عمومی نسبت به روایت‌های رسمی را نیز تشدید کرده است.
دردسر ویدئوهای جعلی: دوم تیر ۱۴۰۴ اسرائیل به نقاط مختلف تهران حمله کرد، یکی از اهداف این حملات زندان اوین بود، اما در اولین ساعات پس از این حمله تنها ویدیویی که در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شد، فیلمی از لحظه‌ انفجار سر در اصلی زندان اوین بود که به نظر می‌رسید که یک دوربین مداربسته این فیلم را ضبط کرده است. حتی گیدون سعار، وزیر امور خارجه اسرائیل و حساب کاربری خبرگزاری میزان (وابسته به قوه‌‌قضاییه) آن را در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر) منتشر کردند؛ اما دو روز بعد بخش راستی‌آزمایی بی‌بی‌سی فارسی،وب‌سایت‌های ABC news و MSN هم این ویدیو را بررسی کردند و نشان دادند که ساخته هوش مصنوعی است. فرزاد صیفی‌کاران، خبرنگار بخش فارسی بی‌بی‌سی، که گزارش مفصلی درباره‌ دلایل جعلی بودن این ویدئو منتشر کرده، نوشت: «‌جست‌وجوهای ما نشان می‌دهد این ویدیو بر روی یک عکس قدیمی از در ورودی زندان اوین ساخته شده است، که چند سال پیش در اینترنت منتشر شده. این عکس با فاصله زیاد از خیابان دشت بهشت که از جلوی زندان اوین می‌گذرد، از در ورودی زندان گرفته شده است.‌»


جدال بر سر رویکرد وحیدآنلاین: کانال تلگرام وحیدآنلاین طی دوازده روز جنگ به یکی از مهم‌ترین پلتفرم‌های خبری برای گزارش‌های لحظه‌به‌لحظه بدل شده بود؛ یک‌بار دیگر در نبود رسانه‌های آزاد داخلی نقش پررنگ او در جریان اطلاع‌رسانی عمومی محل بحث شد. بسیاری از کاربران به تمجید از راستی‌آزمایی‌ها و رویکرد او می‌پرداختند، در عین حال کاربرانی رویکرد او را یک‌سونگرانه می‌دانستند و برخی فعالیت او را در راستای مغایرت با مصالح ملی تعبیر می‌کردند. مهدی جامی، روزنامه‌نگار، خطاب به وحیدآنلاین نوشته بود: «چرا متوجه آسیب‌های ویدئوهایی که منتشر می‌کنی، نیستی؟»
محمدحسین کریمی‌پور، عضو سابق اتاق بازرگانی و تحلیلگر اقتصادی، نوشت: «وحیدآنلاین سیستم جمع آوری گستردهٔ اطلاعاتِ آنلاین نظامی از زوایای ایران است. این منبع مجانی و موثر، شبکه چندلایه ماهواره ای، نظارت هوایی و جاسوسی محلّی را برای مهاجم تکمیل می‌کند. فرستادن اطلاعات به این جانیان، مشارکت در قتل هموطنانست. دفاع از ایران و ایرانی را جدّی بگیریم.»
این در حالی‌ست که بسیاری از کاربران نوشتند در غیاب خبررسانی در صداوسیما و دسترسی محدود به منابع خبری مستقل، بر اساس گزارش‌هایی که شهروندان به وحیدآنلاین می‌رساندند از اوضاع شهرها و بیانیه‌های ارتش اسرائیل برای تخلیه مناطق مسکونی در معرض حمله با خبر می‌شدند. بهار آذر، فعال حوزه‌ زنان و برابری، نوشت: «توی این روزها زیاد گفتیم ولی به نظرم بازم باید تاکید کنیم که از وحید آنلاین چقدر برای زحماتش و کار درست و ارزشمندش متشکریم. به نظرم اونایی که خارج ایرانن یکی از اقدامات خیلی مفیدشون می‌تونه حمایت مالی از کار وحید آنلاین باشه.»

در روزهای جنگ دوازده روزه و گزارش‌های تحلیلی که پس از جنگ در رسانه‌های برون‌مرزی منتشر شد نیز بسیاری از ویدئوهای منتشر شده در کانال تلگرامی وحیدآنلاین استفاده شده بودند، تا آنجا که روز نهم تیرماه بی‌بی‌سی فارسی گزارش تحلیلی با عنوان «اسرائیل و ایران؛ از تهدید لفظی تا واقعیت جنگ» با استفاده از ویدئوهایی که شهروندان به این کانال تلگرامی ارسال کرده بودند، ساخت. وحید آنلاین در کامنتی برای حساب بی‌بی‌سی نوشت: «بابت انتشار هر کدوم از اون چهار تا ویدیویی که در اول این گزارش استفاده شده کلی به من تهمت زدند و برام داستان درست کردند. ولی دفاع کردن که هیچ، شما زورتون میاد در گزارش‌ها یک اشاره ریز در گوشه تصویر بکنید که ویدیوها رو از کجا برمی‌دارید؟»

حاشیه‌های هک حساب‌های کارکنان و ارتباطی ایران اینترنشنال: روز هفدهم تیرماه گروه‌های تلگرامی وابسته به حکومت ایران خبر از هک حساب‌‌های تلگرامی شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال در بخش ارتباط با مخاطبان و برخی از کارکنانش داد. یک گروه هکری به نام «حنظله» نوشت: «حساب اصلی دریافت پیام ایران اینترنشنال به طور کامل هک و تصرف شده است.» و مطالبی هم منتشر کرد. اما ایران اینترنشنال در بیانیه‌ای با تایید این هک توضیح داد: «این حملات سایبری توسط گروهی به نام بنیشد کیتن انجام شده‌اند و زیرمجموعه واحد مقابله با تهدیدات سایبری ارتباطات در اداره کل امنیت داخلی وزارت اطلاعات ایران فعالیت می‌کند.»
حمله سایبری به ایران اینترنشنال نگرانی درباره امنیت افرادی را افزایش داده است که از داخل ایران با این شبکه در تماس بوده‌اند. حنظله می‌گوید: «۷۱ هزار نفر» را شناسایی کرده و رسانه‌های حکومتی هم این افراد را تهدید می‌کنند.
امیر رشیدی، متخصص امنیت دیجیتال، در شبکه ایکس نوشت: «آیا ایران اینترنشنال به کسانی که آسیب دیدن هم همان زمان اطلاع داده یا رفتار غیرمسوولانه داشته و افراد تحت خطر رو مطلع نکرده؟» در همین راستا بسیاری از کاربران خبری از حساب‌های ایران اینترنشنال را بازنشر کردند که تا یک هفته پیش از این تاریخ، مساله هک را تکذیب کرده بود. در این بیانیه آمده بود: «خبرگزاری‌های حکومتی از جمله فارس، در خبری جعلی با هدف ترساندن مخاطبان، مدعی هک سرورهای این رسانه شده. ایران اینترنشنال تاکید می‌کند این خبر کاملا جعلی و بی‌پایه است و پیام‌گیر و ایمیل این رسانه مانند همیشه راهی امن برای ارتباط مخاطبان است.» 

نامه ۴۵۰ فعال مدنی برای تحریم ایران اینترنشنال: انتشار بیانیه‌ای با امضای بیش از ۴۵۰ فعال مدنی و رسانه‌ای درباره تحریم شبکه ایران اینترنشنال یکی از نامه‌های بحث‌برانگیز تیرماه ۱۴۰۴ بود. در بخشی از این بیانیه آمده: «ما جمعی از فعالان رسانه‌ای، اجتماعی و سیاسیِ داخل و خارج ایران، از همه روزنامه‌نگاران، تحلیل‌گران و کنشگران مستقل و ایران‌دوست می‌خواهیم همکاری خود را با رسانه «ایران اینترنشنال» – حتی در حد مصاحبه و یادداشت – قطع کنند، همکاری با رسانه‌ای که زیر نام ایران به ایران‌ستیزی مشغول است و در بزنگاهِ خطر نقش خود را در همسویی با دشمنان ایران‌زمین آشکار کرده است.»
کمی پس از انتشار این نامه بحث‌های پیرامون منشا انتشار چنین نامه‌ای و اسامی امضاکنندگان و وب‌سایت‌هایی که این نامه را پوشش دادند، بحث درباره آن در شبکه‌های اجتماعی داغ شد. خبرگزاری شفقنا و تسنیم و همشهری آنلاین از جمله وب‌سایت‌های داخلی بودند که این بیانیه را پوشش خبری دادند و نام امضاکنندگان را منتشر کردند. مهدی پرپنچی، از سردبیران ایران اینترنشنال در حساب ایکس خود نوشت: «تلاش‌های مضحک برای خاموش کردن ایران اینترنشنال، تلاش برای خاموش کردن صدای مخاطبانش است. این صدا خاموش نمی‌شود و حملات بی‌پاسخ نخواهد ماند. «او در عین‌حال به تقدیر و تشکر محمدباقر قالیباف از امضاکنندگان این نامه پرداخت و نوشت: «سردار قالیباف که به پاس کارنامه پربارش در سرکوب و کشتار مردم ایران، از جمله «لوله کردن دانشجویان در کوی دانشگاه تهران» به ریاست مجلس رسیده است، از امضاکنندگان بیانیه علیه ایران اینترنشنال تقدیر و آن را از عناصر اصلی امتیاز راهبردی جمهوری اسلامی دانست.»
این نامه بحث‌ها و جدل‌های کلامی میان امضاکنندگان و کارکنان ایران اینترنشنال در شبکه‌های اجتماعی را هم در پی داشت، از جمله بحث‌هایی میان مهدی جامی، سردبیر سابق رادیو زمانه و مهدی پرپنچی و امیرمصدق کاتوزیان. در عین‌حال فرداد فرخزاد مجری این شبکه با انتشار تصویری از اتاق‌های گفت‌وگویی که در کلاب‌هاوس و ایکس با محوریت «ادعای حمایت این شبکه از اسرائیل در جنگ دوازده روزه» برگزار شد، نوشت: «به نظر می‌رسد یک تلاش سازمان‌یافته شکل گرفته تا خبرنگاران و رسانه‌های خارج از کشور، به‌ویژه ایران اینترنشنال را از وجه انسانی جدا کرده و آن‌ها را به‌عنوان ابزار جنگ‌طلبی و ضد ایرانی جلوه دهند. به نظر هدف حکومت و حامیانش این است که هزینه حضور در این برنامه‌ها را با تهدیدات فیزیکی و کلامی، چه علیه خود روزنامه‌نگاران، خانواده‌هایشان در ایران و چه علیه مهمانان برنامه‌ها، بالا ببرند و فضایی از ترس ایجاد کنند.»
رویکرد ایران اینترنشنال در روزهای پس از جنگ نیز همچنان از سوی روزنامه‌نگاران و کاربران شبکه‌های اجتماعی مورد نقد قرار می‌گرفت، زهرا کشوری خبرنگار حوزه محیط‌زیست در واکنش به این نامه در شبکه ایکس نوشت: «خنده مهمان‌های اینترنشنال شب‌های حمله اسرائیل به ایران، هیچ وقت از یادم نمی‌ره.»

تهدید کارکنان ایران اینترنشنال از سوی خبرگزاری وابسته به سپاه: خبرگزاری فارس با انتشار یادداشتی از «مهدی یمینی» اقدام به تهدید کارکنان این رسانه برون‌مرزی داد، نویسنده در این یادداشت نوشته است: «خبرنگاران، مجریان و کارکنان ایرانی شبکه ی تلویزیونی ایران اینترنشنال،‌ در صورت تصویب مجلس، قانونا حکم جاسوس خواهند داشت. با تصویب این طرح، کارکنان این رسانه از محاکمه در ایران بی‌نیاز خواهند شد و در هر شرایطی باید منتظر اجرای حکم اعدام باشند.»
تحریم فرمانده سپاه قدس به دلیل طراحی ترور روزنامه‌نگاران: شورای اروپا سه‌شنبه ۱۵ ژوئیه ۸ فرد و یک نهاد ایران را به دلیل «نقض جدی حقوق بشر» و «سرکوب فراملی» تحریم کرد؛ یکی از این افراد محمد انصاری نام دارد. سامان رسول‌پور، تهیه‌کننده سابق برنامه چشم‌انداز در ایران اینترنشنال، نوشت: «انصاری، فرمانده واحد ۸۴۰ نیروی قدس سپاه پاسداران است.او طراح اصلی نقشه ترور سیما ثابت و فرداد فرحزاد بود. در بیانیه اتحادیه اروپا آمده که انصاری به دلیل تلاش برای ترور روزنامه‌نگاران تحریم شده است.»

اتهام‌زنی خبرگزاری تسنیم به رادیو فردا: خبرگزاری تسنیم در خبری رادیو فردا را متهم به دستکاری و جعل پوستر شهدای هسته‌ای کرد، تسنیم نوشت: «در اقدامی حیرت‌انگیز و البته خنده‌دار، رسانه معاند رادیو فردا که کارنامه‌ای مملو از دشمنی و تحریف علیه ملت ایران دارد، در یکی از گزارش‌های تصویری خود، به اشتباه تصویر «محمدرضا بابایی» استاندار یزد را در بین شهدای هسته‌ای ایران قرار داد.» 
با این‌حال سایت فکت‌نامه در بررسی‌هایش مطمئن شده که این پوستر جعلی نیست، فکت‌نامه نوشته است: «جعلی در کار نیست. عکسی که رادیوفردا منتشر کرده، عکس خبرگزاری رویترز از نماز جمعه ۳۰ خرداد است و مشابه آن در بسیاری از رسانه‌ها، از جمله خبرگزاری‌های رسمی داخل ایران منتشر شده است. بله در تصویری که تسنیم می‌گوید، عکس محمدرضا بابایی، استاندار یزد به اشتباه به‌جای «اکبر مطلبی‌زاده»، استاد فیزیک دانشگاه آزاد یزد، منتشر شده که در جریان حملات اسرائیل کشته شد. اما اشتباهی که در این عکس رخ داده ربطی به رادیو فردا ندارد. مسئول این اشتباه، طراحان بنر نماز جمعه تهران هستند که ظاهرا بعد از جست‌وجوی اسم آقای مطلبی‌زاده در گوگل، اولین تصویر را روی بنر چاپ کرده‌اند.»

فشار سفیر ایران در ارمنستان به نماینده رادیو آزادی: مهدی سبحانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان، در جریان نشستی در کلوب ملی مطبوعات ایروان نسبت به حضور نماینده‌ای از رادیو آزادی اعتراض کرد و خواستار خروج این خبرنگار از سالن شد. پایگاه خبری راه دیالمه، منسوب به امیرحسین ثابتی نماینده مجلس تهران، نوشت: «سبحانی در ابتدای جلسه حضور نماینده رادیو آزادی را زیر سؤال برد و گفت: «این رسانه اکنون برای دشمنان ما کار می‌کند. در واکنش به این اظهارات، نارینه مکرتچیان، برگزارکننده جلسه، گفت که امکان بیرون کردن خبرنگار را ندارد و خواستار آغاز نشست بدون تنش شد. اما سفیر ایران سالن را ترک کرد. در پی این اتفاق و برای جلوگیری از مختل شدن جلسه، نماینده رادیو آزادی تصمیم گرفت سالن را ترک کند. پس از آن سفیر به جلسه بازگشت.»
پیشنهاد اکانت‌های امنیتی به خبرنگاران ایرانی برون‌مرزی: در میانه تیر ماه و همزمان با دعوت دولت پزشکیان از ایرانیان خارج از کشور برای بازگشت به ایران، اکانت‌های نزدیک به حکومت نیز به شیوه‌های مختلف این مساله را مطرح کردند. حسین صارمی، فعال اصولگرای نزدیک به نهادهای امنیتی نیز از روزنامه‌نگاران رسانه‌های برون‌مرزی دعوت به بازگشت کرد، او نوشت: «اگر کسی قصد برگشت به آغوش کشور را دارد و یا قصد خروج از این رسانه‌ها را دارد، میتواند با بنده ارتباط بگیرد، حتی با وجود پرونده سیاسی قبلی این قول را میدهیم که نه برای زندگی عادی و زندگی کاری‌اش مشکلی بوجود نیاید و بتواند به کشورش خدمت کند و اتفاقات گذشته را جبران کند.این فرصتی است که شاید بعدها رخ ندهد!» این پیشنهادها در حالی مطرح می‌شود که روزنامه‌نگارانی همچون رضا ولی‌زاده پس از بازگشت به ایران راهی زندان شده‌اند. 

نقد به سکوت رسانه‌ها در برابر گرای امنیتی: شادی صدر، وکیل وکنشگر حقوق بشر، در یادداشتی از سخنان اخیر نوید محبی فعال سیاسی نزدیک به رضا پهلوی درباره انفجارهای اخیر در ایران انتقاد کرد و رسانه‌هایی که چنین اظهاراتی را بدون پرسش یا موضع‌گیری بازتاب می‌دهند، مورد عتاب قرار داد. خانم صدر نوشت نوید محبی با نسبت دادن عاملان انفجارها به مخالفان و سرنگونی‌طلبان، «آشکارا گرای امنیتی برای دستگیری‌ها و اعدام‌های بیشتر» داده و این‌گونه سخنان می‌تواند بهانه‌ای برای افزایش سرکوب از سوی جمهوری اسلامی فراهم کند.
او همچنین با یادآوری مصاحبه جنجالی امیرحسین اعتمادی با بی‌بی‌سی در آبان ۱۳۹۸، از «سابقه جریان پهلوی‌طلب در دادن بهانه به دستگاه امنیتی» سخن گفت، اما در عین حال، تمرکز اصلی نقد خود را بر نقش رسانه‌ها گذاشت. وی تأکید کرد که خبرنگاران و مجریانی که «نقش پایه میکروفن» دارند و در برابر چنین اظهاراتی سکوت می‌کنند، خود بخشی از مسئله‌اند.
صدر در پایان، رسانه‌هایی را که به گفته او «به جای مبارزه برای حقوق بشر و دموکراسی، به ابزار تقویت مناسبات جنایت تبدیل شده‌اند» نیز مخاطب قرار داد و نوشت: «ناگزیر شما را نیز باید بخشی از هدف مبارزه‌ خود ببینیم.»
این انتقاد در فضای شبکه‌های اجتماعی بازتاب گسترده‌ای یافته و بار دیگر بحث بر سر مسئولیت رسانه‌ها، مرزهای آزادی بیان و تبعات سیاسی سخنان چهره‌های رسانه‌ای و سیاسی را به جریان انداخته است.

غیاب خبرنگار فارسی‌زبان در نامه اعتراضی علیه سانسور: بیش از ۴۰۰ روزنامه‌نگار، از جمله ۱۱۱ نفر از کارکنان بی‌بی‌سی، این رسانه را به «سانسور اخبار مربوط به فلسطین» و «تبلیغ برای دولت اسرائیل» متهم کرده‌اند و هشدار داده‌اند که عملکرد کنونی این رسانه موجب شده بی‌بی‌سی به «روابط عمومی اسرائیل» بدل شود.
رابی گیب، که پیش‌تر رئیس برنامه‌های سیاسی بی‌بی‌سی و مشاور رسانه‌ای دولت محافظه‌کار بریتانیا بوده، از چهره‌های بحث‌برانگیز در ساختار مدیریتی این نهاد به شمار می‌رود و در این نامه خواستگار برکناری او شده‌اند. اسامی امضاکنندگان این نامه به دلیل غیاب کارکنان بخش فارسی بی‌بی‌سی مورد توجه کاربران ایرانی قرار گرفت؛ برای مثال علی قلی‌زاده، فعال رسانه‌ای اصولگرا، در ایکس نوشت: «در فهرست امضاکنندگان، نامی از کارکنان بخش فارسی بی‌بی‌سی به چشم نمی‌خورد.» اما یاسر میردامادی، دین‌پژوه، به هفده امضا با نام محفوظ در این نامه اشاره کرد و نوشت: «ممکن برخی از این امضاهای با نام محفوظ مربوط به کارکنان فارسی‌زبان باشد.» 

افزایش تهدید خانواده‌های کارکنان بی‌بی‌سی در ایران: کسری ناجی، خبرنگار ارشد بی‌بی‌سی، درصفحه ایکس از افزایش آزارواذیت خانواده‌های خبرنگاران بی‌بی‌سی فارسی در ایران خبر داد و نوشت: «با آغاز جنگ ، تهدیدها علیه کارکنان بخش فارسی بی‌بی‌سی و خانواده‌هایشان در ایران شدت یافته است. مقام‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی به خانواده برخی از این روزنامه‌نگاران گفته‌اند که در زمان جنگ، گروگان گرفتن آن‌ها قابل توجیه است.» بی‌بی‌سی پیش‌تر بارها از آزار و تهدید کارکنانش توسط نهادهای امنیتی ایران شکایت کرده و آن را مصداق «آزار فراملی» خوانده بود.

اختلاف فعالان رسانه‌ای حکومتی در قبال رویکرد نفیسه کوهنورد: در هفته‌های اخیر، پوشش گسترده رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از ایران، به‌ویژه بی‌بی‌سی فارسی، درباره تحولات جنگ اسرائیل و ایران، واکنش‌های متفاوتی را در میان فعالان رسانه‌ای نزدیک به حاکمیت ایران برانگیخته است. وحید اشتری، فعال رسانه‌ای نزدیک به جریان عدالت‌خواه، بی‌بی‌سی فارسی را به «تحمیق حرفه‌ای» متهم کرد و عملکرد آن را به «روباه در برابر خر» تشبیه کرد. وی با طعنه به برچسب «میهن‌پرست» برای برخی روزنامه‌نگاران این رسانه، این ترکیب را «نامانوس» خواند و تفاوت بی‌بی‌سی با ایران اینترنشنال را صرفاً در «درجه حرفه‌ای‌گری در فریب مخاطب» دانست. صادق نیکو، روزنامه‌نگار اصولگرا، محبوبیت کوهنورد و همکارانش را نتیجه «مصرف عاطفی» مخاطبان ایرانی دانست. او در ایکس نوشت که مخاطبان به این چهره‌ها به‌مثابه «کاراکترهای سریال شبانه بی‌بی‌سی» دل بسته‌اند، نه کنشگرانی مستقل با درک سیاسی. همزمان، فهرستی از روزنامه‌نگاران بی‌بی‌سی با عنوان «خبرنگاران میهن‌پرست» در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، ابراهیم محمودی، فعال رسانه‌ای نزدیک به حاکمیت در واکنش به سخنان وحید جلیلی که گفته بود «برخی می‌خواهند صداوسیما را به آغل تبدیل کنند، نوشت: «یک تار موی نفیسه کوهنورد به سرتاپای صداوسیما می‌ارزد.» با این حال برخی از فعالان رسانه‌ای و روزنامه‌نگاران اصولگرا این نگاه را ساده‌انگارانه دانستند. 

حضور مشروط خبرنگار بی‌بی‌سی جهانی در تهران: لیز دوسِت، خبرنگار ارشد بخش بین‌الملل بی‌بی‌سی، از معدود خبرنگاران بین‌المللی بود که اجازه یافت پس از توقف جنگ اسرائیل و ایران برای تهیه گزارش به ایران سفر کند. اما جمهوری اسلامی تنها به شرطی به او اجازه حضور در ایران را داده که گزارش‌های او در سرویس فارسی بی‌بی‌سی منتشر نشود. داریوش رجبیان، خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی، در ایکس نوشت: «به قول نتانیاهو، جمهوری اسلامی از مردم خودش بیشتر می‌ترسد، تا از اسرائیل و مابقی.» گزارش‌های خانم دوست در تمام سرویس‌های بی‌بی‌سی، حتی بی‌بی‌سی دری، نیز مورد استفاده قرار گرفتند، فرداد فرحزاد، مجری برنامه ۲۴ ایران اینترنشنال، به تن دادن بی‌بی‌سی جهانی به چنین محدودیتی اشاره کرد و آن را یک جور باج دادن به دولت ایران دانست. 


نقد بی‌بی‌سی به دلیل پرسشگر نبودن در مقابل میهمان‌هایش: حضور علی افشاری به عنوان تحلیلگر در برنامه خبری بی‌بی‌سی و عدم پرسش درباره‌ مواضع اخیرش پس از پایان جنگ در شبکه‌های اجتماعی واکنش‌برانگیز شد. 
علی افشاری، تحلیل‌گر سیاسی نزدیک به حاکمیت، در توییتی جنجالی شکست حمله اخیر اسرائیل را فرصتی برای «پاکسازی ویروس خیانت از پیکره ملت ایران» دانست و از «طرد خائنان» در چهار سطح میدانی، جاسوسی، سیاسی و رسانه‌ای سخن گفت. او از حذف کامل این افراد در قالب «اعدام» و «مجازات سیاسی» حمایت کرد و نوشت: «عرصه سیاسی و مدنی ایران باید از خائنان و وطن‌فروشان پاک شود.» 
در واکنش به این اظهارات، امید شمس، فعال‌حقوق‌بشر، بی‌بی‌سی فارسی را به خاطر دعوت افشاری به برنامه زنده، بدون پرسش از محتوای خشونت‌بار اظهارنظرهایش به‌شدت نقد کرد. او با اشاره به سابقه پوشش اشتباهات حرفه‌ای بی‌بی‌سی، نوشت که این رسانه به‌جای حفظ بی‌طرفی، بارها روایت حاکمیت را تکرار کرده و در بزنگاه‌های حساس، در برابر خشونت حکومتی سکوت کرده است.

حمله خبرگزاری فارس به خبرنگار نیویورک‌تایمز: خبرگزاری فارس در بخش یادداشت‌های فارس‌پلاس در مطلبی مفصل فرناز فصیحی خبرنگار ایرانی- آمریکایی نیویورک‌تایمز را متهم به دروغگویی کرد و نوشت: «در تازه‌ترین ادعای فصیحی، آمده است که رهبر جمهوری اسلامی ایران سه جانشین احتمالی برای خود تعیین کرده است. وی در این گزارش مدعی شده که رهبر ایران در پناهگاه حضور دارد، ارتباطات خود را به حالت تعلیق درآورده و از طریق دستیار مورد اعتماد با فرماندهان نظامی در ارتباط است.»
خبرگزاری فارس در حالی این خبرنگار را متهم به دروغگویی کرده است که در یکی دو سال اخیر گزارش‌هایی همچون مرگ قریب‌الوقوع علی خامنه‌ای و برخی مواضع و اخبار دیگری که به نقل از منابع آگاه در نیویورک‌تایمز منتشر کرده است، با انتقادهای کاربران ایرانی روبه‌رو شده است و حتی بسیاری رویکرد این روزنامه‌نگار را همگام با خواست سیاستمداران ایرانی دانسته‌اند. حالا خبرگزاری فارس نیز ادعاهای تازه فرناز فصیحی در نیویورک‌تایمز را ادامه‌ای می‌داند بر سناریوهای تکراری با منابعی نامعلوم.

استفاده عجیب وب‌سایت روزنامه هفت صبح از کلیدواژه‌ها: تصویر بخشی از سایت روزنامه «هفت صبح» که در آن فهرستی از پربازدیدترین مطالب فرهنگی دیده می‌شود، واکنش‌هایی را در شبکه‌های اجتماعی برانگیخت. نیما اکبرپور، روزنامه‌نگار حوزه فناوری، با انتشار این تصویر در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «روزنامه هفت صبح برای جذب ترافیک از موتورهای جست‌وجو و بالاتر بردن بازدید سایتش به چه راهکار مضحکی چنگ زده.» در این فهرست، تیترهایی مانند «بیوگرافی، اسامی و عکس‌های مجریان شبکه ایران اینترنشنال»، «بیوگرافی مجریان شبکه من و تو + عکس‌ها»، به چشم می‌خورد که همگی با ساختارهای رایج در سئوی مبتنی بر کلیک طراحی شده‌اند. این‌گونه تیترها معمولاً هدفی جز جذب کاربران از طریق جست‌وجوهای اینترنتی ندارند و در بسیاری از موارد، محتوای آن‌ها فاقد ارزش خبری یا تحلیلی جدی است.

حمله‌ها به روزنامه‌نگاری که تبعات جنگ را پوشش داد: گزارش‌ها و مصاحبه‌هایی که الهه محمدی درباره تبعات جنگ دوازده روزه در روزنامه هم‌میهن منتشر کرد، با حمله‌هایی در شبکه‌های اجتماعی روبه‌رو شد. خانم محمدی روزنامه‌نگاری که پس از پوشش مراسم تدفین مهسا ژینا امینی در سقز بازداشت و مدتها زندانی بود، چند ماهی‌ست که به مطبوعات بازگشته است. او با بسیاری از بازماندگان کشته‌شدگان جنگ ایران و اسرائیل و افرادی که خانه‌هایشان را از دست دادند، گفت‌وگو کرده است. کاربری به نام اسماعیل با انتشار فیلمی از انفجارهایی در شرق تهران به کنایه نوشت: «این موشک خورد به نارمک و چند روز بعد هم روزنامه‌نگار علاقه‌مند به جامانه رفت اونجا و از قربانیان جنایت سپاه به اسم قربانیان حمله اسرائیل گزارش تهیه کرد!» اشاره او به جامانه‌ای بود که الهه محمدی در لحظه آزادی از زندان به گردن داشت که بسیاری از کاربران آن را به چفیه فلسطینی و حمایت از فلسطین نسبت دادند. الهه خسروی ، روزنامه‌نگار، درباره این حمله‌ها نوشت: «این جماعت بی‌چشم و رو حتی نمی‌فهمند که الهه محمدی بعد از اون همه روز زندان و بعد ممنوعیت همچنان به دنبال بازتاب واقعیته. از نظر اینا هر صدایی فارغ از تاوانی که داده صرف ناساز بودن با منویات‌شون خائنه. خائن شمایید که هر صدایی رو خفه می‌کنید و از روی دست استبداد دیکته می‌نویسید.»

احساس بی‌پناهی مردم در غیاب روزنامه‌نگاری حرفه‌ای: پس از جنگ ۱۲روزه میان ایران و اسرائیل، کارشناسان رسانه نسبت به عملکرد رسانه‌های داخلی و تأثیر آن بر افکار عمومی هشدار داده‌اند. در گفت‌وگوهایی جداگانه، زرین زردار و مجید رضاییان، دو استاد باسابقه ارتباطات، به آسیب‌شناسی عملکرد رسانه‌ای کشور در دوران بحران و جنگ پرداخته‌اند.
زرین زردار، عضو هیئت علمی دانشکده علوم ارتباطات علامه طباطبایی، در گفت‌وگو با پانوراما تأکید کرده است که در روزهای جنگ، انسداد ارتباطات، نبود اطلاع‌رسانی دقیق و حذف روزنامه‌نگاری حرفه‌ای، شهروندان را دچار حس بی‌پناهی و رهاشدگی کرده است. به گفته او، این وضعیت باعث شد مردم در میانه یک بحران فراگیر، هیچ رسانه داخلی‌ای را مرجع قابل اعتماد ندانند.
مجید رضاییان، استاد روزنامه‌نگاری و پژوهشگر رسانه، نیز در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد بر یکی از آسیب‌های جدی رسانه‌ای تأکید می‌کند: انحراف از ژورنالیسم به سمت پروپاگاندا. او هشدار می‌دهد که وقتی رسانه‌ها به جای گزارش واقعیت‌ها به «احساس خود از رویداد» بسنده می‌کنند، دچار انحرافی بنیادین می‌شوند.
رضاییان در تحلیل رفتار رسانه‌های داخلی در جنگ اخیر، می‌گوید: «اسرائیل به‌جای بمباران ایران، میز مذاکرات را بمباران کرد» و این پرسش که چرا و چگونه چنین رخ داد، باید کانون توجه روزنامه‌نگاران باشد و نه فقط بازنشر گزاره‌های رسمی. او معتقد است رسانه‌ها باید از عناصر ایستا مانند زمان و مکان فراتر بروند و بر دو عنصر دینامیک یعنی «چرایی» و «چگونگی» تمرکز کنند تا اقناع مخاطب شکل بگیرد و جریانسازی خبری ممکن شود.
این دو استاد رسانه، در عین تفاوت لحن، در یک نکته کلیدی هم‌نظرند: در بحران‌هایی نظیر جنگ، فقدان ژورنالیسم تحلیلی و اطلاع‌رسانی حرفه‌ای نه‌تنها اعتماد عمومی را فرسوده، بلکه زمینه را برای شکل‌گیری موجی از بی‌اعتمادی، شایعات، و وابستگی افکار عمومی به رسانه‌های خارجی فراهم می‌کند.

تذکر روزنامه‌نگار افشاگر به علی خامنه‌ای: در پی سخنان روز بیست‌وپنجم تیرماه علی خامنه‌ای درباره لزوم «صیانت از اتحاد ملی» توسط همه اقشار از جمله روزنامه‌نگاران، مسئولان دولتی، قضات و روحانیون، یاشار سلطانی، روزنامه‌نگار افشاگر، در حساب ایکس خود نوشت: «در حالی که بر لزوم حفظ اتحاد تأکید می‌شود، یکی از زیرمجموعه‌های دفتر رهبری امامت جمعه را به کاظم صدیقی خوشنام سپرده است.»
او تأکید کرد که «مردم اتفاقاً به‌خوبی، به‌خاطر ایران، اتحاد و معرفت‌شان را نشان داده‌اند» و پیشنهاد کرد که رهبر جمهوری اسلامی «به دفتر و زیرمجموعه‌های خودشان هم تذکر دهند.»
اسناد جنجالی مربوط به انتقال مالکیت یک باغ ۴٬۲۰۰ متری در منطقه ازگل تهران به شرکت متعلق به صدیقی و اعضای خانواده‌اش، نخستین‌بار توسط یاشار سلطانی منتشر شده بود؛ پرونده‌ای که پس از واکنش‌های گسترده، به بازداشت دو پسر صدیقی در خرداد ۱۴۰۴ انجامید.

واکنش صداوسیما به اظهارات کواکبیان درباره کاترین شکدم: روابط عمومی صداوسیما در بیانیه‌ای، اظهارات مصطفی کواکبیان، فعال سیاسی ، را که اخیراً در یک برنامه زنده تلویزیونی درباره کاترین شکدم مطرح شده بود، «ادعایی کذب» و «تکرار مطالب موهن رسانه‌های فارسی‌زبان معاند» خواند.
کواکبیان در برنامه‌ای زنده از شبکه خبر، با اشاره به پروژه نفوذ اسرائیل، کاترین شکدم، شهروند بریتانیایی-فرانسوی را یکی از مصداق‌های نفوذ معرفی کرد و گفت او طی مدت حضور کوتاهش در تهران با صد و بیست مقام ایرانی رابطه جنسی برقرار کرده و از این طریق جاسوسی کرده است.

چرا خبرنگار خارجی محرم است و ایرانی نه؟: پس از حمله موشکی اسرائیل به زندان اوین، نگرانی‌ها درباره وضعیت بازداشت‌شدگان و شرایط امنیتی این زندان افزایش یافته است. در حالی‌که رسانه‌های داخلی خواستار بازدید از اوین و تهیه گزارش میدانی شده‌اند، هنوز هیچ‌گونه مجوزی برای این بازدید برای هیچ رسانه داخلی صادر نشده است.فاطمه ترکاشوند، روزنامه‌نگار، از این وضعیت ابراز نگرانی کرد و نوشت: «خب مدیر یکی از رسانه‌های فعال‌مون فرمودن ۳ هفته‌ست از اوین درخواست بازدید داشتن و موافقت نشده!»
ترکاشوند ضمن انتقاد از تصمیم‌گیری‌های پشت‌پرده‌ای که خبرنگاران ایرانی را غیرمحرم و خبرنگاران خارجی را محرم تلقی می‌کند، نوشته است: «واقعا با چه محاسبه‌ای خبرنگار خارجی رو محرم می‌دونن و خبرنگار ایرانی رو نه؟ بعد اگه بگیم این وادادگی جلوی موبور چشم‌آبی خصوصا خانم، ریشه یه قدری از بدبختیاست برمی‌خوره به‌شون.»

فعالیت پلتفرم کارزار متوقف شد: شورای امنیت ملی پلتفرم کارزار که مدتهاست با فشار نهادهای امنیتی مواجه است، این‌بار نیز به دستور شورای عالی امنیت ملی یکی از کارزارهایش را متوقف کرد. حامد بیدی، بنیانگذار پلتفرم کارزار، در شبکه ایکس نوشت: «کارزارهای درخواست استیضاح رئیس‌جمهور که توسط کاربران ارزشی-انقلابی پشتیبانی می‌شد، به دستور شورای عالی امنیت ملی مسدود شد.» 
 در عین‌حال فعالیت پلتفرم کارزار از ۲۴ تیر ماه، بدون ذکر دلیل مشخص، متوقف شد. از این تاریخ هیچ کارزار جدیدی اجازه انتشار در این پلتفرم را نداشت و آخرین کارزار منتشرشده به تاریخ ۲۴ تیر ماه برمی‌گردد.

وب‌سایت رسمیو از دسترس خارج شد: محمدرضا تهوری، عضو کمیسیون فین‌تک سازمان نظام صنفی رایانه‌ای تهران، با اعلام از دسترس خارج شدن رسمیو، نوشت که مدیران این پلتفرم احضار شده‌اند. او در ادامه این پرسش و پاسخ را مطرح کرده که «به چه جرمی؟ دسته‌بندی یکسری داده عمومی موجود در اینترنت که توسط حاکمیت منتشر شده! خنده داره، نه، گریه داره!»
رسمیو، وب‌سایتی است که از سال ۹۷ با هدف ارتقای دسترسی به داده‌های رسمی توسط شرکت دانش‌بنیان، پیشگامان رسمی پردازش دانا، راه‌اندازی شده، است. رسمیو یک جمع‌آور داده است که اطلاعات خود را از حدود ۲۸ منبع داده باز (Open Data) استخراج، تحلیل و دسته‌بندی می‌کند و صرفاً اطلاعاتی را که به صورت عمومی منتشر شده‌اند، در دسترس قرار می‌دهد. منبع اصلی داده‌های رسمیو، وب‌سایت روزنامه رسمی، متعلق به قوه قضاییه و با دسترسی عمومی است. 
به گفته محمد حمید شهریور، وکیل این شرکت، ضابطان قضایی روز دوشنبه (۱۶ تیر) بدون ارائه دستور قضایی، سرورهای این پلتفرم را از دفتر آن خارج کرده‌اند. همچنین او خبر داد سه نفر از مسئولان این شرکت، شامل دو مدیر و یک مسئول فنی، در بازداشت موقت به سر می‌برند و برای این موضوع پرونده قضایی تشکیل شده است.
آغاز این اتفاق، انتشار یک ویدئوی ریلز پربازدید در اینستاگرام بود که در یک هفته بیش از یک و نیم میلیون بازدید داشت. در این ویدیو، فردی که خود را کارشناس هوش مصنوعی معرفی می‌کند، ادعا می‌کند که سرویس‌های جاسوسی می‌توانند با استفاده از اطلاعات عمومی در سایت‌هایی مانند رسمیو، دانشمندان هسته‌ای را شناسایی کنند. او با نمایش اطلاعات شرکتی شهید فریدون عباسی در رسمیو، این دسترسی را یک «فاجعه امنیتی» توصیف می‌کند.

آسیب به ساختمان وب‌سایت کجارو: احسان رستمی‌پور، سردبیر وب‌سایت کجارو- رسانه‌ گردشگری و سفر- با انتشار عکسی خبر از آسیب به ساختمان این رسانه بر اثر حملات اسرائیل به تهران داد و نوشت: «این میز من است و اینجا تحریریه کجارو. صبح سه‌شنبه ۳ تیر ماه ۱۴۰۴، پس از شب عجیب تهران.» 


احضار یک روزنامه‌نگار به دادگاه: چهارشنبه ۴ تیر ۱۴۰۴، امید فراغت، روزنامه‌نگار، در شبکه‌های اجتماعی ایکس از دریافت احضاریه‌ای از شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران خبر داد. او خبر داد که بر اساس این احضاریه که در سامانه ثنا دریافت کرده، باید به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در دادگاه حاضر شود.
فراغت در واکنش به این احضار نوشت:«در این ایام فقط دو مطلب درباره ضررهای قطعی اینترنت در زمان جنگ و یک مطلب هم راجع به اینکه پشت آتش‌بس چه توافق‌هایی شده، نوشتم!»

بازداشت یک عکاس و گرافیست: رضا دریاکناری، عکاس، طراح و گرافیست روز یکشنبه اول تیر ۱۴۰۴ در یکی از کافه‌های تهران بازداشت شد. به گزارش ایران وایر،
این هنرمند پس از بازداشت به زندان اوین منتقل شد، اما یک روز بعد و در پی حمله اسرائیل به این زندان، به همراه جمعی از سایر زندانیان به زندان فشافویه انتقال یافت. از اتهامات منتسب به رضا دریاکناری تاکنون اطلاعاتی منتشر نشده است

بازداشت تهیه‌کننده برنامه دیالوگ: روز دوشنبه ۲۳ تیرماه ۱۴۰۴، محمد احمدی، مستندساز و تهیه‌کننده برنامه اینترنتی «دیالوگ»، پس از اولین جلسه دادگاه خود بازداشت شد. صفحه رسمی این برنامه با انتشار این خبر نوشت:«۱۰ صبح دوشنبه، محمد احمدی مستقیماً بعد از تشکیل اولین جلسه دادگاه بازداشت شد و تاکنون خبری از او در دست نیست.»
این بازداشت تنها چند روز پس از آن منتشر شد که یکی از اپیزودهای تازه این برنامه در فضای مجازی با محوریت نسبت مردم و حاکمیت و تبعات جنگ خبرساز شد و کمی بعد به دستور مقام قضایی صفحات این برنامه در اینترنت مسدود شد.
یغما فخشمی، روزنامه‌نگار، در واکنش به این اتفاق نوشت: «وقتی انتشار یک ویدیو با اجرای مؤدبانه، متمدن، مستند و دقیق چنین هزینه‌ای دارد، یعنی سیستم حتی تحمل شنیدن روایت‌های متفاوت را ندارد.»

فیلتر شدن سایت انتخاب: خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه اعلام کرد که به‌دلیل بی‌توجهی سایت انتخاب به تذکرات مکرر درباره انتشار اخبار نگران‌کننده در شرایط جنگی، این سایت روز دوم تیرماه مسدود شده است. رسانه قوه قضاییه اعلام کرد با توجه به عدم توجه و تمکین سایت انتخاب از تذکرهای متعدد مبنی بر عدم درج اخباری که امنیت روانی مردم را هدف قرار می‌دهد، این تصمیم گرفته شده است.


بازتاب پوشش اختیاری در صفحه یک هم‌میهن: روزنامه هم‌میهن در شماره چهارشنبه ۴ تیر ۱۴۰۴ (شماره ۸۱۸) برای نخستین‌بار تصویری از یک زن با پوشش اختیاری را در صفحه نخست خود منتشر کرد. این اقدام، که در فضای رسانه‌ای ایران کم‌سابقه تلقی می‌شود، واکنش‌های گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی برانگیخت. بسیاری از کاربران از این حرکت جسورانه استقبال کردند و آن را گامی در مسیر عادی‌سازی انتخاب پوشش دانستند، اما در عین حال نگرانی‌هایی نیز درباره احتمال توقیف یا برخورد قضایی با این نشریه از سوی کاربران در شبکه‌های اجتماعی مطرح شد. 

مواضع متفاوت رئیس سازمان رسانه‌ای وابسته به سپاه: یکی از یادداشت‌های پربازدید تیرماه ۱۴۰۴ یادداشتی‌ست از محمد هاشمی، رئیس سازمان رسانه‌ای و سینمایی اوج وابسته به سپاه پاسداران، که در روزنامه فرهیختگان منتشر شد؛ هاشمی در این یادداشت مواضع جدیدی اتخاذ کرده بود که به‌نظر بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی در راستای تبلیغ اتحاد ملی حاکمیت پس از جنگ دوازده روزه بود. او در بخشی از این یادداشت نوشت: «این وطن‌دوستی و موقعیت‌شناسی باید مقدس و ارجمند شمرده شود و البته صیانت شود. آن زنِ باغیرت کم‌حجاب چرا فقط این ۱۲ روز روی صحنه تلویزیون ما باشد؟ چرا همه ۳۶۵ روز، حتی روز‌هایی که نقد دارد و قانون حجاب مجلس را نمی‌پسندد، نباشد و نظر مخالفش را نگوید؟ صدای آن خواننده وطن‌دوستی که در خاک دشمن زندگی کرد؛ اما وطن نفروخت، چرا همیشه پخش نشود؟ آن مجری همیشه منتقد، حالا که غیرت و موقعیت‌شناسی‌اش را نشان داد، چرا در رسانه ملی، این سرمایه ملی ما، جایی نداشته باشد؟ این صرفاً تقاضا از رسانه ملی نیست؛ بلکه فرصت طلایی است برای احیای مرجعیت رسانه‌ای کشور.»


اینترنت طبقاتی از راه می‌رسد: مساله اینترنت طبقاتی در تیرماه از سوی سیاستمداران جمهوری اسلامی به اشکال گوناگون مطرح و نگرانی بسیاری را برانگیخت. واکنش‌ها به سخنان اخیر بهزاد اکبری، معاون وزیر ارتباطات، موج تازه‌ای از نقدها و افشاگری‌ها را در پی داشته است. اکبری با صحبت از فشارهای مضاعف بر اکوسیستم دیجیتال کشور در روزهای جنگ، ابراز امیدواری کرد که «مراجع مربوطه از روش‌های هوشمندانه‌تری» برای حفظ امنیت ملی استفاده کنند. این عبارت به سرعت با واکنش انتقادی کاربران مواجه شد. امیر رشیدی، کارشناس امنیت دیجیتال آن را «ترسناک و شرم‌آور» توصیف کرد و نسبت به تبعات روش‌هایی چون «وایت‌لیست کردن شدید و توسعه اینترنت طبقاتی» هشدار داد.
هم‌زمان، رسانه آی‌تی‌ایران نیز گزارش داد که دولت رسماً اینترنت طبقاتی را تأیید کرده؛ ابتدا برای خبرنگاران. این رسانه نوشت: «این روند که سال‌ها با عناوین مختلفی چون «منطقه آزاد سایبری»، «اینترنت اضطراری»، یا «اینترنت اساتید» مطرح می‌شد، اکنون با عنوان «حمایت از خبرنگاران» از زبان سخنگوی دولت رسمیت یافته. او گفته است: «اگر خبرنگاری نیاز دارد اینترنت او آزادتر باشد، باید به او داده شود.»
همچنین امیر سیاح از مرکز ملی فضای مجازی از اقدام تازه‌ای در قالب بازکردن IP برای برخی کسب‌وکارها خبر داد؛ تصمیمی که همچون گذشته به‌جای اصلاح ساختار دسترسی، به توزیع امتیاز به گروه‌های خاص می‌انجامد.
مهدی خرم‌دل، مستندساز، نیز با اشاره به تداوم این رانت از زمان دولت روحانی نوشت: «از زمان دولت روحانی طیف وسیعی از خبرنگاران از جمله گروهی از روزنامه نگاران اصلاح طلب و چهره‌های موثر سیم کارت‌هایشان بدون فیلتر است. بنابراین شاهد اتفاق تازه‌ای نیستیم. برخی از اشخاصی که علیه طرح دولت موضع گرفتند، همین الان سیم‌کارت‌شان سفید است! نفاق تا کجا؟»

ایران سرزمین وی‌پی‌ان‌ها: در پی بحران‌های سایبری و اختلالات گسترده اینترنت در جریان جنگ دوازده‌روزه و تیرماه، انتقادها به سیاست فیلترینگ و پیامدهای آن از سوی سیاست‌مداران، روزنامه‌نگاران و کاربران با جدیت بیشتری مطرح شد.
در همین زمینه، رسانه‌ زومیت در گزارشی با عنوان «ایران، سرزمین VPNها» نوشت که ۱۹ مورد از ۲۰ اپلیکیشن برتر گوگل‌پلی ایرانیان در تیرماه، فیلترشکن بوده‌اند. طبق داده‌های AppBrain، پس از اعمال محدودیت‌های جدید اینترنتی در اواخر خرداد ۱۴۰۴، موجی از نصب VPNهای رایگان و پولی آغاز شد و برخی از آن‌ها به صدر جدول رسیدند. همچنین آمار Top1۰VPN از رشد ۷۰۰ درصدی استفاده از VPN در ایران خبر می‌دهد. این اعداد، به‌روشنی نشان‌دهنده ناتوانی و اثر معکوس فیلترینگ هستند.

حمید ضیایی‌پور، روزنامه‌نگار، دراین‌باره نوشت: «حالا بهتر می‌توان فهمید که سیاست فیلترینگ پلتفرم‌های اجتماعی در ایران، روشی برای نصب چند ده میلیون فیلترشکن جاسوسی اسرائیل روی گوشی‌های مردم و حتی مسئولین و خانواده‌های آن‌ها بوده است... مدافعین و مجریان فیلترینگ، آگاهانه یا ناآگاهانه در زمین اسرائیل بازی کرده‌اند.»
محمد رهبری، استاد دانشگاه، نیز در روزنامه هم‌میهن هشدار داد که نباید با معرفی پلتفرم‌هایی مانند واتساپ به عنوان عامل نفوذ، آدرس غلط داد. او نوشت: «فیلترینگ خود تشدیدکننده آلودگی در شبکه است.»

تداوم اختلال در اینترنت ایران: در هفته اول جنگ ایران و اسرائیل، دولت ایران دسترسی به اینترنت را در سراسر کشور قطع کرد که منجر به کاهش ۹۷ درصدی استفاده از اینترنت در ایران شد. طبق گزارش تک‌کرانچ، شدت این محدودیت‌ها از هر زمان دیگری در ایران بیشتر بود. درست از روز ۲۷ خرداد اختلالات اینترنت شروع شد؛ سخنگوی دولت دلیل این کار را «نگرانی» از حملات سایبری مداوم از سوی اسرائیل عنوان کرد. روز اول تیرماه، ریچارد گرنل سیاستمدار محافظخ‌کار آمریکایی و مشاور سیاست خارجی کارزار انتخاباتی ترامپ در شبکه ایکس به فارسی نوشت: «از ایلان ماسک خواستم که دست کم برای چند هفته دسترسی به اینترنت ماهواره‌ای استارلینک در ایران را رایگان کند. به او گفتم که دوستان ایرانی ما از دسترسی مداوم به اطلاعات و اخبار محرومند.» درست در همان روز احسان کیانخواه، کارشناس امنیت سایبری در مصاحبه با خبرگزاری فارس هشدار داد: «اینترنت ماهواره‌ای استارلینک می‌تواند به ضرر امنیت کشور تمام شود و به تقویت شبکه نفوذ دشمن کمک کند. چون این شبکه‌ها می‌توانند پدافند کشور را تحت‌تأثیر قرار دهند.»
اختلال در اینترنت شهروندان دست‌کم در دو هفته‌ ابتدایی تیرماه نیز برقرار بود و در ساعت‌هایی از روز به اوج خود می‌رسید. برای مثال نیمه‌شب شنبه ۱۴ تیر اینترنت در ایران به شدت دچار اختلال و در برخی مناطق به طور کلی قطع شد. بیشترین گزارش‌ها از اختلال در شهرهای تهران، شمال ایران و جنوب در شبکه‌های اجتماعی ثبت شده است.
به گفته برخی کاربران، اتصال اینترنت پس از چند ساعت و در اولین ساعات روز یک‌شنبه پانزده تیر مجددا برقرار شده است. نت بلاکس که وضعیت اینترنت در جهان را رصد می‌کند نیز در اولین ساعات روز یک‌شنبه اطلاع داد که اینترنت ایران بعد از تقریبا دو ساعت اختلال شدید مجددا وصل شده است. منابع رسمی ایران خبری درباره اختلال و قطعی اینترنت منتشر نکرده‌اند.
اختلال اینترنت به نظر می‌رسد قرار است تداوم داشته باشد، چرا که همچنان با گذشت بیش از یک ماه دسترسی کاربران مختل است، بهمن دارالشفایی، مترجم و روزنامه‌نگار، روز بیست تیرماه، در شبکه ایکس نوشت: «وضعیت اینترنت از روزهای قبل از جنگ به مراتب بدتر است و حتی از اولین روزهای بعد از جنگ هم بدتر شده. مشخص است هجوم جدیدی برای محدودکردن دسترسی به اینترنت آزاد جهانی شروع کرده‌اند.»
رضا الفت‌نسب، رئیس اتحادیه کشوری کسب‌وکارهای مجازی در همایش اینترنت و آینده درباره این اختلال‌های ادامه‌دار گفت: «در این کشور برای ما مشخص نیست که موضوع اینترنت و حواشی ان را کجا مدیریت می‌کند. نمی‌دانیم کُت اینترنت در کشور تن کیست. بسیاری از کسب‌وکارها به فروش ۵۰ درصد قبل از جنگشان هم نرسیده‌اند.»

کاهش پهنای باند واتس‌اپ و همچنان ادعای جاسوسی: ادعای رئیس سازمان پدافند غیرعامل سپاه و رسانه‌های حکومتی درباره نفوذ اسرائیل در واتس‌اپ برای مکان‌یابی و حذف فیزیکی فرماندهان سپاه بار دیگر بحث‌برانگیز شد. خبرگزاری مهر با انتشار گزارشی به نقل از مسئولان امنیتی جمهوری اسلامی مدعی شده است که بر اساس «بررسی‌های فنی» صورت‌گرفته، «واتس‌اپ در شرایط بحران نه‌تنها می‌تواند ابزار نفوذ و سرقت داده‌های کاربران ایرانی باشد، بلکه امکان شنود، تحلیل ارتباطات و حتی مکان‌یابی دقیق افراد را نیز دارد.» درعین‌حال دختر یکی از فرماندهان کشته شده، علی شادمانی، در پاسخ به این اظهارنظر رسانه‌های حکومتی گفته است پدرش تلفن هوشمند نداشت. با این‌حال حساب‌های کاربری نزدیک به حکومت همچنان این ادعا را مطرح می‌کنند، برای مثال در پی انتشار گزارش سونیتا سراب‌پور در روزنامه‌ شرق مبنی بر اینکه «رییس مرکز ملی فضای مجازی، بدون مجوز رییس‌جمهور، دستور کاهش ۵۰ درصدی پهنای باند واتس‌اپ را داده است» با همین ادعا بارها مورد حمله قرار گرفت.

تهدید پیامکی شهروندان و کاربران اینترنت: در ادامه فضای امنیتی پس از جنگ اخیر، قوه قضاییه با ارسال پیامکی هشدارآمیز به برخی شهروندان اعلام کرد که «عضویت یا دنبال‌کردن صفحات وابسته به رژیم صهیونیستی» مصداق اقدام مجرمانه است و می‌تواند تحت پیگرد قرار گیرد. در این پیام، تهدید به تعقیب قضایی و استناد به ماده ۸ قانون مقابله با اقدامات خصمانه رژیم اسرائیل آمده است.

مرتضی کیا، حقوقدان، در واکنش به این پیامک نوشت: «آیا تهدید پیامکی شهروندانی که ۱۲ روز زیر حملات موشکی و اضطراب بودند، غیرقانونی و غیراخلاقی نیست؟قوه قضاییه از چه طریقی به این علم رسیده که این شماره‌ها در چه صفحاتی عضو هستند؟»

احضار مدیرمسئول اسکان‌نیوز به دادسرا: یاشار سلطانی مدیر مسوول پایگاه‌ خبری اسکان‌نیوز و روزنامه‌نگار افشاگر، از احضار خود به دادسرا در پی شکایت گمرک جمهوری اسلامی خبر داد.آقای سلطانی با انتشار تصویر احضاریه‌ای دادسرا در کانال تلگرامی‌اش نوشته است: «نمی‌دانم موضوع شکایت چیست.اما تاکید می‌کنم: گمرک بی‌شرم اگر به جای اصرار بر فساد، در همه مبادی ورودی کشور دستگاه ایکس‌ری نصب می‌کردی؛ اسرائیل به راحتی خط تولید پهباد در کشور نمی‌توانست راه‌اندازی کند»
یاشار سلطانی فعال رسانه‌ای و مدیر مسوول پایگاه خبری اسکان‌نیوز است که به تازگی و پس از پایان دوره محکومیت خود در ۱۴ مهرماه سال گذشته از زندان تهران بزرگ آزاد شد.
شکایت مدیرمسئول یک روزنامه از رافائل گروسی: شکایت رسمی هادی دریس، مدیرمسئول روزنامه اقتصاد آینده، از رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خبرساز شد. آقای دریس این شکایت را در دادسرای امور بین‌الملل تهران ثبت کرده است. به گزارش خبرگزاری فارس، این شکایت با طرح هشت عنوان اتهامی از جمله جاسوسی، افشای اطلاعات طبقه‌بندی‌شده، معاونت در افساد فی‌الارض و همکاری با اسرائیل تنظیم شده است. مدیرمسئول روزنامه اقتصاد آینده، خواستار صدور اعلان قرمز (Red Notice)، پیگیری بین‌المللی و آغاز تحقیقات امنیتی علیه گروسی شده است. 

ابتکار مجله حوالی برای دوام: مجله‌ اجتماعی فرهنگی حوالی با سردبیری سمیرا هاشمی و حبیب دانشور بعد از مدتی وقفه دوباره آغاز به کار کرده است. این‌بار کمی پیش از انتشار اعضای تحریریه کمپین پیش‌خرید مجله را برای دور جدید انتشار راه‌اندازی کردند. حبیب دانشور به پیش خرید پانصد نسخه اشاره کرد و نوشت: «با خیال راحت‌تری حوالی رو از چاپخونه راهی خونه‌های شما، قفسه‌های کتابفروشی‌ها و گیشه کیوسک‌ها می‌کنیم.»

روایت عجیب شبکه خبر از آتش‌بس: در پی اعلام توقف درگیری‌ها در جریان جنگ دوازده‌روزه اخیر، شبکه خبر صداوسیما با لحنی قاطع از «تحمیل آتش‌بس به دشمن» خبر داد؛ روایتی که با ابهامات و تناقض‌هایی همراه شده و واکنش‌های کاربران و مخاطبان صداوسیما را برانگیخت.
در حالی که برخی رسانه‌ها و تحلیل‌گران از توافقی غیررسمی، موقت و بدون چارچوب مکتوب میان ایران و اسرائیل خبر داده‌اند، تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی ایران این تحول را «نتیجه قاطع قدرت نظامی ایران» معرفی کرد و از «درخواست طرف مقابل برای توقف درگیری» سخن گفت.
مجری شبکه خبر مدعی شد: «ایران با موفقیت اهداف مهمی را مورد هدف قرار داد و در پی آن، آتش‌بس از سوی دشمن پذیرفته شد.» 
آرش پارساپور، روزنامه‌نگار با انتشار ویدئویی از این گزارش، آن را نمونه‌ای از شکاف میان روایت رسانه‌ای و واقعیت‌های میدانی توصیف کرده‌اند. پارساپور نوشت: «تلویزیون آتش‌بس را به شکلی اعلام کرد که انگار یک پیروزی کامل و یک‌جانبه رقم خورده، در حالی که بسیاری از ابعاد درگیری هنوز روشن نیست.»
رییس‌جمهور ونزوئلا از سحر امامی تقدیر کرد: در مراسم روز ملی روزنامه‌نگاری ونزوئلا، نیکولاس مادورو، از سحر امامی، مجری شبکه خبر صداوسیما، با اهدای جایزه روزنامه‌نگاری «سیمون بولیوار» تقدیر کرد. 
مادورو در این مراسم گفت: «اسرائیلی‌ها تلاش کردند شما را با موشک خاموش کنند، اما نتوانستند و نخواهند توانست.»
مادورو در این مراسم از سردبیر بخش خبر نیما رجب‌پور و معصومه عظیمی کارمند بخش اداری صداوسیما که در حمله هوایی به ساختمان شبکه خبر کشته شده‌اند هم تقدیر کرد.
سحر امامی نیز در پیامی ویدیویی ضمن قدردانی از مردم و دولت ونزوئلا، گفت: «در روزهای دشوار، همبستگی بی‌قید و شرط شما را فراموش نمی‌کنیم.»

نقد رویکرد صداوسیما از سوی تمام جناح‌ها: تداوم رویکرد یک جانبه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران همچنان محل بحث است. نقدهای متعددی از سوی روزنامه‌نگاران و تحلیلگران اصولگرا و غیر اصولگرا نشان می‌دهد که صداوسیما همچنان بر خطی سیاسی و بسته پافشاری می‌کند که توانایی انعکاس دیدگاه‌های متنوع و واقعیات میدانی را ندارد.
فاطمه ترکاشوند، روزنامه‌نگار اصولگرا، سه عامل ساختاری، فقدان هماهنگی با نهادهای بیرونی و شرایط جنگی را در ضعف صداوسیما موثر دانست، او در شبکه ایکس نوشت: «اما نکته‌ای که کمتر به آن توجه شده، سیاست‌های محتوایی و رویکردهای جهت‌دار رسانه است که باعث شده حتی در شرایط بحرانی نیز پیام‌ها یکدست و فاقد تنوع باشد.»
انتشار سرودهای با مضامین تند و یهودستیزانه، اشاره‌ای است به سیاست محتوایی صداوسیما که نه‌تنها بر همدلی عمومی نمی‌افزاید بلکه باعث ایجاد شکاف‌های اجتماعی و سیاسی می‌شود؛ موضوعی که فرداد فرحزاد مجری شبکه ایران اینترنشنال نیز به آن اشاره کرد و نوشت: «تلویزیون دولتی ایران در حال پخش سرود جنگی‌ای با این جملات است: «خیبر خیبر یا صهیون، جیش محمد قادمون... امروز از ظلم خود خوشنودی، فردا چون اجدادت نابودی» این سرود حاوی اشاراتی است که به‌طور گسترده به عنوان مضامین یهودستیزانه و برگرفته از خصومت‌های مذهبی شناخته می‌شوند.»
از سوی دیگر، به‌کارگیری تحلیلگرانی بدون تخصص مرتبط در حوزه‌های حساس نظامی نیز از سوی کاربران نزدیک به حاکمیت نیز بارها در شبکه‌های اجتماعی مطرح شد. سیدعلی موسوی کارشناس رسانه نزدیک به پایگاه اصولگرایان نوشت: «استفاده از چهره‌هایی بدون تخصص مرتبط، به‌عنوان تحلیلگر نظامی، به جای کارشناسان با رزومه معتبر، به کاهش اعتبار رسانه و تضعیف اعتماد عمومی منجر شده است.» 
این در حالی‌است که در میان کارشناسان و مهمانان شبکه خبر در تیر ماه حضور چهره‌هایی همچون محمدعلی ابطحی، محمد عطریانفر و شهاب‌الدین طباطبایی و محمد قوچانی نیز نظر بسیاری از کاربران را جلب کرد؛ روزنامه‌نگاران اصولگرایی همچون امین میمندیان نسبت به این حضورها معترض بودند، میمندیان نوشت: «رسانه ملی شده جولانگاه فعالین فتنه. نفوذ تا کجا؟» در عین‌حال بسیاری از کاربران نیز حضور چهره‌های اصلاح‌طلب و روزنامه‌نگارانی همچون ماشاالله شمس الواعظین در برنامه‌های شبکه‌ خبر را فرصت‌طلبی برای نزدیک شدن دوباره به حاکمیت تعبیر کردند، حسن اسدی زیدآبادی، روزنامه‌نگار و حقوقدان و زندانی سابق سیاسی نوشت: «ظاهرا همه تواب‌های تلویزیونی ۸۸ که تا امروز هم بر سر توبه‌شان هستند، را به نوبت دارن میارن تلویزیون؛ البته ایندفعه به عنوان کارشناس و به صورت زنده.»
در حین‌حال فرداد فرحزاد نوشت: «شگفت‌آور است که شبکه‌ای مانند شبکه خبر که کلی دسترسی و منابع خبری دارد و می‌تواند گزارش‌های زیادی درباره‌ آسیب‌های جنگ بسازد و با سیاستمداران ایرانی حرف بزند، یک سره دارد درباره شبکه‌های فارسی‌زبان خارج و به خصوص ایران اینترنشنال گزارش درست می‌کند. امکان ندارد یک ساعت شبکه خبر را ببینید و گزارشی درباره ما در آن نباشد، این میزان وسواس باور کردنی نیست، البته که برای ما تبلیغ است. خیلی جالب است که تمام فکر‌وذکرشان روی ماست.»

تکذیب‌ حمله به ساختمان ۹ دی صداوسیما: در اولین ساعات‌های روز دوشنبه دوم تیرماه اخباری مبنی بر حمله به ساختمان مشهور به ۹ دی سازمان صداوسیما منتشر شد، اما این خبر با سرعت از سوی برخی از مدیران صداوسیما تکذیب می‌شد. شهاب اسفندیاری، رئیس دانشکده صداوسیما، نوشت: «این خبر صحت ندارد. چند دقیقه پیش از کنار ساختمان ۹ دی رد شدم. صحیح و سالم بود.» 
اخبار ضدونقیض از حملات روز دوم تیرماه در کانال‌های تلگرامی چشم‌گیرتر از روزهای قبل بود، خبرگزاری فارس در همین روز نوشت: «برخی از اخبار نادرست در جریان حملات روز دوشنبه رژیم‌صهیونیستی تکذیب شد که از جمله آن موارد زیر هستند:حمله به ساختمان ۹ دی صداوسیما، حمله به دانشگاه شهید بهشتی، حمله به نیروگاه برق در یزد، قطعی برق در شمال تهران، تیراندازی در زندان اوین پس‌از حمله پهپادی و حمله به ساختمان هلال‌احمر.»

تناقض‌گویی رسانه‌های حکومتی درباره سقوط اف‌۳۵‌های اسرائیلی: حالی که صداوسیما و رسانه‌های نزدیک به حکومت در طول جنگ دوازده روزه بارها خبرهایی مبنی بر شلیک به جنگنده‌های اف ۳۵ اسرائیلی را بازتاب دادند و حتی خبر از بازداشت خلبان زن اسرائیلی دادند، روز نوزدهم تیرماه کارشناس شبکه خبر صداوسیما گفت: ««دشمن به دروغ از قول ما خبرهای دروغی مثل سرنگونی اف-۳۵ و اسارت خلبان زن پخش می‌کرد که در هیچ یک از مراجع رسمی گفته نشده بود، تا کل روایت ما را دروغ بخواند.» در واکنش به موضع اخیر صداوسیما، کاربران در شبکه‌های اجتماعی و حتی وب‌سایت روزنامه اطلاعات ویدئویی را که طی آن مجری شبکه خبر از «ساقط شدن اف ۳۵» می‌گوید، بازنشر کردند. این در حالی‌ست که خبرگزاری تسنیم نیز چندین‌بار اخباری مربوط به سقوط جنگنده‌های اسرائیلی به وسیله سامانه پدافندی را منتشر کردند. محمدحامد زیبایی‌نژاد، از فعالان رسانه‌ای اصولگرا، با انتشار تصویر اخباری که به سقوط جنگنده‌ها و انهدام پایگاه این جنگنده‌ها در کانال‌های خبری پیام‌رسان‌های داخلی منتشر می‌شد، نوشت: «پیام‌رسان ایتا متاسفانه افیون بچه مذهبی‌ها و انقلابی‌ها شده، کاش یک نفر حزب الهی‌ها را از شر این مخدر خطرناک نجات می‌داد.»


بازگشت عطاالله مهاجرانی و اکبر گنجی به رسانه‌های حکومت: عطاالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت خاتمی که در سال‌های اخیر از صحنه سیاست ایران حذف و ساکن لندن شده، در روزهای پس از جنگ به تلویزیون جمهوری اسلامی بازگشت و به ستایش از مقاومت و درایت علی خامنه‌ای پرداخت. علی‌ قلی‌زاده، روزنامه‌نگار اصولگرا، با انتشار تصویری از این حضور در برنامه تلویزیونی راهبرد نوشت: «صداوسیمایی که به بزرگان و سرمایه‌های کشور تریبون می‌دهد، به تدریج می‌تواند نبض افکار عمومی را از شبه‌رسانه‌های فارسی‌زبان MI6، سیا و موساد پس بگیرد. مسیر درست.» 
علی یاراحمدی روزنامه‌نگار اصول‌گرا نیز با اشاره به همین حضور به صداوسیما پیشنهاد رسانه برون‌مرزی داد و نوشت: «جمهوری اسلامی اگر شرایط باز کردن فضای رسمی رسانه را هم ندارد، مثل حرکت المیادین در رسانه‌های عربی، وقتش هست که امکان تاسیس رسانه‌های برون‌مرزی فارسی برای سلیقه‌های متمایز را فراهم کند.»
همچنین پس از نزدیک به بیست سال اکبر گنجی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی مقیم خارج، در روزنامه ایران وابسته به دولت، یادداشت تحلیلی مفصلی منتشر کرد. گنجی در یادداشتی هشت بندی درباره مواضع دولت ایران در طول جنگ دوازده روزه نوشت: «این دفاع مقدس، مقدس‌ترین دفاع‌هاست.» 
حسن اسدی زیاد‌آبادی، وکیل و روزنامه‌نگار با انتشار تصویر این یادداشت در کنار تصویر یکی از پست‌های کانال تلگرامی اکبر گنجی که شعری با الفاظ رکیک درباره رابطه رضا پهلوی و بنیامین سروده، نوشت: «اکبر گنجی موفق شد مقاله‌اش را در روزنامه ایران به چاپ برساند...»

حضور چهره‌های رسانه‌ای در مجلس عزاداری رهبر جمهوری اسلامی: در مراسم عزاداری شام غریبان به میزبانی علی خامنه‌ای، حضور چهره‌هایی از حوزه رسانه، مستندسازی و سیاست توجه برخی کاربران فضای مجازی را جلب کرد. در میان حاضران، جواد قارایی، مستندساز و مجری برنامه‌های طبیعت‌گردی تلویزیون، سحر امامی، مجری شبکه خبر و سعید لیلاز، اقتصاددان و چهره نزدیک به اصلاح‌طلبان دیده شدند.

ممنوعیت گفت‌وگوهای انتقادی سیاسی در رسانه‌های افغانستان: طالبان در دستورالعملی تازه، پخش هرگونه بحث سیاسی انتقادی در رسانه‌های افغانستان را ممنوع اعلام کرده‌اند. به گزارش تلویزیون اینترنتی آمو، براساس این مقررات، تلویزیون‌ها و رادیوها باید پیش از پخش برنامه‌های سیاسی، محتوای آن را برای تأیید به مقام‌های مربوط ارائه کنند. این دستور از سوی وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان صادر شده و به‌گفته روزنامه‌نگاران، آزادی بیان را به‌شدت محدود می‌کند.


گزارش‌های خبرساز 
آیا قطع اینترنت امنیت سایبری آورد؟:
سونیتا سراب‌پور روزنامه‌نگار حوزه دیجیتال در گزارشی با عنوان «آیا قطع اینترنت به امنیت زیرساخت‌ها کمک کرد؟» به بررسی حملات سایبری در جنگ دوازده روزه پرداخته است، او در این گزارش با متخصصان فناوری و کارشناسان امنیت دیجیتال صحبت کرده است، در بخشی از این گزارش آمده: «بر اساس گزارش‌های رسانه‌هایی مانند CNN، BBCو Reuters، اوکراین با وجود حملات سنگین سایبری، اینترنت خود را قطع نکرد. در مقابل، این کشور با همکاری شرکت‌های فناوری و نهادهای امنیت سایبری بین‌المللی، به تقویت سامانه‌های دفاع سایبری خود پرداخت و توانست بسیاری از حملات را دفع کند. این موضوع به نیروهای اوکراینی ومردم امکان داد تا همچنان ارتباطات خود را حفظ کنند و دسترسی به اطلاعات حیاتی داشته باشند.

در همین زمینه وحید فرید، فعال فناوری، در گفت‌وگو با «شرق» معتقد استکه قطع اینترنت رویکرد مؤثری برای تأمین امنیت نیست؛ چراکه اساسا چنین اقدامی به لحاظ فنی و راهبردی راه‌حل صحیحی محسوب نمی‌شود.»

پای حرف‌های ماموران اطفای حریق در روزهای جنگ: الهه محمدی، روزنامه‌نگار حوزه اجتماعی هم‌میهن، در گزارشی پای حرف‌های ماموران اطفای حریق در مناطق بمباران‌شده تهران نشسته است، در بخشی از این گزارش آمده: «مجتبی، آتش‌نشان ۳۸ ساله،خودش این‌ها را به چشم دیده بود؛ دیده بود که دیگر چیزی از آن تن‌ها باقی نمانده جز سه نوجوان که هنوز می‌شد شناسایی‌شان کرد. آن شب در میدان پنجم میدان نارمک، موشک‌های اسرائیل جان آدم‌های آن ساختمان را گرفت و تنها تکه‌هایی از آن‌ها را به جا گذاشت. مجتبی، در طول گفت‌وگو با «هم‌میهن»، چند بار صدایش ‌لرزید، سکوت کرد، به گریه افتاد، نفس عمیقی کشید و دوباره حرف‌هایش را از سر گرفت: «آن ساختمان مثل زمین بایری شده که در میان دو ساختمان بلند جاش خوش کرده باشد. انگار از اول ساختمانی در آن جا نبوده و هیچ کسی آنجا مشغول زندگی نبوده؛ عده‌ای از بازماندگان این آدم‌ها شیون و عده‌ای بهت‌زده و خشک شده به این تل آوار نگاه می‌کردند.» 

دست و پاهای قطع‌‏شده در باغچـه‌های اهـالی: الناز محمدی، روزنامه‌نگار حوزه اجتماعی روزنامه هم‌میهن، در گزارشی میدانی به روایت مشاهدات و تجربه مردم شهر کوچک آستانه اشرفیه پس از حمله به خانه پدری یک دانشمند هسته‌ای نوشته است، در این گزارش آمده: «ساکنان خیابان فردوسی آستانه اشرفیه، بامداد سوم تیرماه با صدای انفجار از خانه‌هایشان بیرون آمدند و زبانه‌های آتش آنها را به سمت کوچه‌ تعاون در این خیابان کشاند. شهر کوچک آنها شوکه شده بود: دو خانه مسکونی، خانه دو همسایه قدیمی دیگر وجود نداشت و از آنها فقط دو گودال بزرگ و عمیق و کوهی از آوار و آتش باقی مانده بود. آن‌ها ۱۶ نفر از همسایه‌هایشان را در آخرین حملات اسرائیل به ایران، قبل از آتش‌بس رسمی از دست داده بودند؛ همان شبی که چند شهر ایران از شدت صدای انفجارها و پدافندها بی‌خواب شده بود. حالا از این ۱۶ نفر، ۱۲ نفر شناسایی شده و چهار نفر هنوز مفقود و ناشناس مانده‌اند.»

تهران ۲۵ روز بعد، شهر زخم‌خورده:‌ در یک گزارش میدانی از آسیب‌های بمباران در هفت محله تهران چهار روزنامه‌نگار یعنی مریم لطفی، زهرا جعفرزاده، نسترن فرخه و نیلوفر حامدی بیست‌وپنج روز پس از توقف جنگ میان ایران و اسرائیل راهی هفت محله در تهران شدند که در جریان جنگ دوازده روزه آسیب دیده‌اند، در این گزارش آمده: «۲۵ روز بعد از حمله اسرائیل به ایران، روی صورت تعدادی از خیابان‌ها زخم است. بعضی کوچه‌ها هنوز بوی دود، خاکستر و نگرانی می‌دهند. محله‌هایی در قلب پایتخت، که بیشتر به صحنه یک فاجعه شبیه‌اند تا بخشی از زندگی روزمره شهری. سکوتی سنگین، درها و پنجره‌هایی بسته، چهره‌هایی هنوز نگران و کوچه‌هایی که به‌ جای عبور زندگی، میزبان تماشاچیانی‌اند که آمده‌اند رد پای ویرانی را ببینند و بروند. اطراف ساختمان‌های موشک‌خورده، همیشه تعدادی خودرو ایستاده‌اند و سرنشینان با تلفن‌ همراه آنچه را که می‌بینند و باور نمی‌کنند، با دوربین‌شان ثبت می‌کنند. این صحنه‌ها برای‌شان عادی نشده است. از جان‌باختگان و آوارگی‌ جنگ‌زده‌ها گزارش‌ها بسیار است. تعداد دقیق جان‌باختگان حملات هنوز اعلام نشده. گزارش‌های متعددی از محل خاک‌سپاری قربانیان نوشته شده. با خانواده‌های درد‌کشیده بسیاری صحبت شده. از وضعیت روان و زندگی و آدم‌های از‌دست‌رفته فراوان گفته شده اما از صورت زخم‌خورده تهران، شهری که خانواده میلیون‌ها نفر است، خبری نیست. خبرنگاران اجتماعی «شرق» این‌بار به سطح خیابان‌ها رفته‌اند. تعدادی از محلات را که قابلیت گزارش‌گیری داشته‌اند، از نزدیک دیده و درباره‌شان نوشته‌اند. این گزارش درباره پایتخت ۲۵ روز بعد از فاجعه است.»

ما هم بنده خدا هستیم: نسترن فرخه، خبرنگار روزنامه شرق گزارش میدانی از اردوگاه‌های شهدای عسگر آباد و مرکز بازگشت امام رضا منتشر کرده است، او در این گزارش از وضعیت خانواده‌های مهاجر افغانی که رد مرز شده‌اند، نوشته است، در بخشی از این گزارش آمده: «چشمان منتظری دارند، کارمند یا همان نگهبان مرکز بازگشت، باید اسامی را اعلام کند تا مشخص شود کدام عضو خانواده رد مرز می‌شود یا آزاد خواهد شد؛ از نوجوان‌های ۱۴، ۱۵ساله تا پیرمردهایی که بیماری جسم‌شان را فرتوت کرده است. این مکان‌ها اردوگاه شهدای عسگرآباد و مرکز بازگشت امام رضا در حاشیه شهر تهران هستند؛ جایی که امکان دارد آدم‌ها تا چند روز بعد از دستگیری، در شرایطی بسیار سخت، حتی امکان ارتباط با خانواده را نداشته باشند.»
 
عوارض سطحی و ماندگار برا ی مجروحان جنگ ۱۲روزه: بنفشه سام‌گیس، روزنامه‌نگار حوزه اجتماعی از انواع جراحات و آمار مجروحان جنگ به روایت مسئولان وزارت بهداشت و بیمارستان‌ها نوشته است. در بخشی از این گزارش آمده: «بعد از آغاز آتش‌بس و طبق گزارش‌های ثبت شده دانشگاه‌های علوم پزشكی، استان‌های تهران، كرمانشاه، خوزستان، لرستان، اصفهان، مركزی، آذربایجان شرقی، همدان، زنجان و گیلان، بیشترین تعداد مجروحان و شهدای جنگ ۱۲ روزه را داشتند كه استان تهران با بیش از ۲۷۰۰ مصدوم، استان كرمانشاه با بیش از ۴۸۰ مصدوم و استان خوزستان با بیش از ۳۶۰ مصدوم در صدر این فهرست هستند. آمار نهایی تعداد شهدای جنگ ۱۲ روزه در ایران ۱۰۶۲ نفر و تعداد مجروحان، حدود ۵۷۵۰ نفر است كه هنوز حدود ۱۷۰ نفر از مجروحان به دلیل شدت جراحات و صدمات جنگی در بیمارستان‌ها بستری هستند و از این تعداد هم 35 نفرشان شرایط وخیمی دارند. آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از موج انفجار، زخم و پارگی و بریدگی، آسیب‌های شدید به احشای داخلی، آسیب مغزی، آسیب‌تنفسی و ریوی، شكستگی قفسه سینه و لگن و سر و ستون فقرات و دست و پا و جمجمه و گردن، قطع عضو، ضایعات نخاعی، آسیب شنوایی، آسیب بینایی و سوختگی، انواع صدماتی است كه با طیف خفیف تا شدید و گاه تا حد معلولیت و ناتوانی دایمی، این افراد را درگیر كرده است.»

دوره‌ها