روزنامهنگاری راهگشا یا راهحلگرا شکلی از روزنامهنگاری است که در آن خبرنگار در کنار گزارش مسائل و مشکلات جامعه، به دنبال بررسی و ارائه راهحلهای بالقوه و موثر برای رفع آنهاست.
روزنامهنگاران برجسته دنیا دهههاست با گزارشهای عمیق و دقیق از مصائب انسانی و دردهای اجتماعی ستایش شدهاند. خبرنگاری حرفهای و اثرگذار با تصویر کردن نارساییهای اجتماعی و برملا کردن رسواییهای سیاسی عجین شده است و گزارشگران خبره با نگاهی انسانی پرده از مصائب جنگ و فقر و فساد و نابرابری برمیدارند.
این گزارشها بیشتر در قالب روزنامهنگاری سنتی دستهبندی میشود که دانستن را حق مردم میداند و بازتابی از مشکلات جامعه و کوتاهی مسئولان در حوزههای گوناگون زندگی مردم است.
مفهوم روزنامهنگاری راهگشا به عنوان راهکاری مکمل برای روزنامهنگاری سنتی یا حتی نگاهی نقادانه در برابر آن، در چند دهه گذشته به صورت جسته و گریخته مطرح شده اما در چند سال اخیر در عمل هم جان گرفته است؛ اکنون در محافل آکادمیک این شکل از روزنامهنگاری تدریس و در رسانههای بزرگ جهان تمرین میشود.
سال ۲۰۱۶ یکی از سردبیران بیبیسی جهانی در وبلاگ بخش آموزش این رسانه نوشت جذابیت پوشش خبرهای بزرگ -که اغلب به فجایع و درگیریها مربوط میشود- باعث شده روزنامهنگاران میل چندانی به پیگیری موضوعهایی مانند بررسی روند بهبود اوضاع یا یافتن راهحل مشکلات پس از فاجعه نداشته باشند. چون چنین گزارشهایی جذابیت دراماتیک اصل خبر را ندارد. به عبارتی «خبر در حال رخ میدهد و تحولات سریع و پرماجرایش را پوشش میدهد. در مقابل، راهحلها معمولا کند هستند: زمان زیادی طول میکشد تا تاثیرشان معلوم شود و مثل اخبار بد و پرحادثه اوج نمیگیرند.»
چرا روزنامهنگاری راهگشا؟
موسسه رویترز سال ۲۰۱۷ نتیجه پژوهشی را منتشر کرد که نشان میداد دو دلیل عمده برای دور شدن مخاطبان از اخبار و بیمیلی به پیگیری خبر وجود دارد: اول تاثیر اخبار منفی بر روحیه مردم و دوم بروز حس ناتوانی در برابر تغییر وضعیتهای ناگوار. طرفداران روزنامهنگاری راهگشا میگویند در این شیوه به راهحلهای آسیبهای اجتماعی نگاهی عمیق و واقعی میشود. آنها همچنین معتقدند در این روش امکان بررسی میزان اثربخشی و محدودیتهای پیش رو برای این راهحلها نیز وجود دارد، بهنظر این مدل از روزنامهنگاری قدرت اقناع و پاسخگویی به نیاز مخاطبان قهر کرده با خبر را نیز دارد.
شبکه روزنامهنگاری راهگشا که در سراسر جهان دورههای آموزشی برای خبرنگاران برگزار میکند و پیگیر خبرها و گزارشهای راهحلگراست، میگوید این نگاه به ژورنالیسم از جامعه چشماندازی جامعتر ارائه میدهد، «فرصتهای پنهان» را عیان و جایگاه اجتماعی شهروندان را تقویت میکند.
این شبکه، روزنامهنگاری در دوره کنونی را حضور در بزنگاهی تاریخی میداند، بزنگاهی که در آن جوامع گوناگون در چهار گوشه جهان، درگیر نابرابری، نژادپرستی، ناکارآمدی سیاسی و بحران محیط زیستی هستند، در حالی که رسانهها و روزنامهنگاران برای ایفای نقش خود به عنوان «نیروی اصلاحگر» با مشکلات جدی روبرو هستند.
تینا روزنبرگ، از بنیانگذاران شبکه روزنامهنگاری راهگشا میگوید: «نمیتوانید مشکل پشت مشکل گزارش کنید، مردم را ناامید و سرخورده کنید و بعد هم خداحافظی کنید و بروید… بیش از این به مخاطب بدهکار هستید.»
ویژگیهای اصلی کدام است؟
خبرنگاری راهگشا را اینطور تعریف میکنند: روزنامهنگاری موشکافانه، قانعکننده و گیرا که درباره واکنشها به مشکلات اجتماعی گزارش میکند و با شیوهای انتقادی و شفاف درباره کسانی که روی راه حل مسئله کار میکنند، تحقیق میکند و توضیح میدهد. در این شیوه، روزنامهنگار تنها بر آن چه ممکن است راه حل مناسبی باشد تمرکز نمیکند، بلکه روشن میکند چرا و چگونه آن راه حل موثر واقع میشود یا این که چرا و چگونه اصلا به کار نمیآید.
روزنامهنگار با شواهد و مستندات در دسترس، به دنبال یافتن چگونگی حل مشکل است. اصل ماجرا در این رویکرد داشتن دیدی کلی و جامع است که هم مشکل را در خود جا میدهد و هم واکنش را و هم راهحلها را بررسی میکند. هرچند این به معنای هیجانزدگی روزنامهنگار در روبرو شدن با راهحلها نیست و حتی قرار نیست او راهحل خاصی را ترویج و تبلیغ کند؛ بلکه روزنامهنگار این راهحلها را گزارش میدهد و بر اساس شواهد، نتایج به دست آمده را بررسی میکند و بازتاب میدهد.
به طور خلاصه برای روزنامهنگاری راهگشا چهار مولفه اصلی در نظر میگیرند:
- کار خبرنگار تمرکز روی واکنش به مشکل اجتماعی است و اینکه آن واکنش جواب داده یا نه.
- روزنامهنگار توضیح میدهد که چه چیزی باعث میشود راه حلی مربوط و وارد باشد و چطور میتواند در دسترس دیگران قرار بگیرد. در واقع نوعی بینش در این روش ارائه میشود.
- خبرنگاری راهگشا دنبال شواهد میگردد -دادهها یا نتایج کیفی که موثر بودن (یا نبودن) راه حل را نشان میدهد.
- این نوع روزنامهنگاری نقایص واکنش به مشکلات را هم آشکار میکند. هیچ راه حلی کامل نیست و اگر روشی در یک جامعه راهگشاست، لزوما در جوامع دیگری کارساز نخواهد بود. به عبارتی روزنامهنگار درباره محدودیتها و نقاط ضعف راهحلها هم گزارش میدهد.
چرا همه نمیپسندند؟
یکی از مهمترین انتقادها از روزنامهنگاری راهگشا و در واقع نوعی هشدار درباره آن، به خطر افتادن بیطرفی است؛ اینکه روزنامهنگار ممکن است خواسته یا ناخواسته به راه حلی که «فکر میکند» بهتر است، تمایل نشان دهد. چنین موقعیتی ممکن است تا آنجا پیش برود که خبرنگار به جای گزارش همزمان مزایا و معایب یک راه حل، مبلغ یا مشوق آن روش شود.
اهمیت این هشدار در آن است که واکنش به مشکلات و معضلات بزرگ اجتماعی تا حد زیادی در اختیار سازمانها و دولتها است و روزنامهنگاری که به دنبال بررسی راه حلها میرود، ممکن است خود را به انتخاب میان روشهایی محدود کند که به عنوان «تنها راه حلها» ارائه شدهاند.
نکته دیگر، خطرِ افتادن روزنامهنگار در دام خبرهای «الکی خوش» یا «زیادی مثبت» در موقعیتهای اجتماعی است؛ چنین خطری از آنجا ریشه میگیرد که یکی از اهداف خبرنگاری راهحلگرا جذب مخاطبان پشت کرده به خبر است، مخاطبانی که به دلیل تاثیر منفی خبر بر روحیهشان، دیگر اخبار را پی نمیگیرند.
اگر روزنامهنگار مرز میان واقعگرایی و بازتاب بهبود اوضاع و جستوجوی راهحل را تشخیص ندهد و دچار خطای «مثبتگرایی بیهوده و غیرواقعی» برای جذب مخاطب شود، ناخودآگاه از هدف اصلی یعنی درگیر کردن مخاطبان با راهحلهای موجود دور شده است.
«راهحلی» برای محیط زیست؟
گزارشگری درباره وضعیت نگرانکننده محیط زیست و تغییرات اقلیمی از مهمترین حوزههایی است که خبرنگاری راهگشا در سالهای اخیر با آن درگیر بوده است. چرا؟
- چون موضوعی است که مستقیما با کیفیت زندگی و پایداری منابع در سرتاسر جهان در ارتباط است.
- دولتها و سازمانها در حل و فصل آن و توافق بر سر اهداف مشترک چندان موفق نبودهاند.
- مخاطب رسانه این موضوع را در دسته اخباری میداند که نهتنها «منفی» است، بلکه گویی ربط مستقیمی به او ندارد و به نسلهای آینده مربوط میشود.
رسانهها و روزنامهنگاران بسیاری در کشورهای مختلف تلاش میکنند با رویکردهای تازه و متفاوت مردم را به موضوع محیط زیست علاقهمند کنند و مهمتر از آن راه حلهایی را بررسی کنند که مخاطبان را نهتنها در سطح جهانی بلکه در جوامع کوچک و محلی درگیر کند. این روزنامهنگاران تلاش میکنند راهحل را از انحصار دولتها خارج کند و مهمتر از همه امکان سهم داشتن در واکنش را در دسترس عموم قرار دهند.